شیخ عبدالحسین جواهر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۷: خط ۴۷:
}}
}}


شیخ عبدالحسین جواهر از علما، شعرای و ادبای شیعه در قرن چهاردهم هجری است.


شیخ عبد الحسین فرزند شیخ عبد علی و نوه‌ی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر، از علمای بزرگ و شعرای مشهور و ادبای معروف شیعه در قرن چهاردهم هجری است که به سال 1281 ه. ق. در نجف اشرف به دنیا آمد. وی پدر محمّد مهدی جواهری- شاعر بزرگ و معروف معاصر عرب- است. پس از گذراندن دوره‌ی مقدمات و مبادی علوم و ادبیات، سطوح عالی فقه و اصول را در محضر فقهای بزرگ عصر در نجف اشرف از جمله آقا رضا همدانی، شیخ محمد طه نجفی و آخوند خراسانی طی کرد و خود به تدریس فقه پرداخت.
== زندگینامه ==
 
شیخ عبد الحسین فرزند شیخ عبد علی و نوه‌ی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر  به سال 1281 ه. ق. در نجف اشرف به دنیا آمد. وی پدر محمّد مهدی جواهری- شاعر بزرگ و معروف معاصر عرب- است. پس از گذراندن دوره‌ی مقدمات و مبادی علوم و ادبیات، سطوح عالی فقه و اصول را در محضر فقهای بزرگ عصر در نجف اشرف از جمله آقا رضا همدانی، شیخ محمد طه نجفی و آخوند خراسانی طی کرد و خود به تدریس فقه پرداخت.
جواهری از دوران جوانی نزد عالمان، ادیبان و شاعران بزرگ زمانش، حرمت و منزلت والایی داشت و شاعرانی چون سیّد حیدر حلّی- که بزرگترین شاعر عرب و شیعه در آن روزگار بود- اشعاری تحسین‌آمیز در تجلیل از علوّ طبع و مقام ادبی و علمی جواهری سروده‌اند. او علاوه بر سرودن شعر، مجموعه‌ی رسائل و نامه‌هایی دارد که در قالب نظم و نثر برای بزرگان علم و ادب در جهان عرب نوشته است و بسیار شاعرانه و دل‌انگیز است و از شاهکارهای ادبی عرب محسوب می‌شود. اشعار جواهری در موضوعات گوناگونی از جمله مسائل اجتماعی، اخلاقی، دینی و مدح و مرثیه‌ی اهل بیت (ع) می‌باشد. قصاید او در رثای امام حسین (ع) در نوع خود کم‌نظیر است.
وی به سال 1335 ه. ق. در نجف اشرف درگذشت. <ref>دیوان الجواهری؛ ج 1، ص 17.</ref>


جواهری از دوران جوانی نزد عالمان، ادیبان و شاعران بزرگ زمانش، حرمت و منزلت والایی داشت و شاعرانی چون سیّد حیدر حلّی- که بزرگترین شاعر عرب و شیعه در آن روزگار بود- اشعاری تحسین‌آمیز در تجلیل از علوّ طبع و مقام ادبی و علمی جواهری سروده‌اند. او علاوه بر سرودن شعر، مجموعه‌ی رسائل و نامه‌هایی دارد که در قالب نظم و نثر برای بزرگان علم و ادب در جهان عرب نوشته است و بسیار شاعرانه و دل‌انگیز است و از شاهکارهای ادبی عرب محسوب می‌شود. اشعار جواهری در موضوعات گوناگونی از جمله مسائل اجتماعی، اخلاقی، دینی و مدح و [[مرثیه|مرثیه‌]]<nowiki/>ی [[اهل بیت|اهل بیت (ع)]] می‌باشد. قصاید او در رثای [[امام حسین (ع)]] در نوع خود کم‌نظیر است. وی به سال 1335 ه. ق. در نجف اشرف درگذشت. <ref>دیوان الجواهری؛ ج 1، ص 17.</ref>


== نمونه اشعار ==
1- حقّ أن تسکبی الدموع دماءیا جفونی أو أن تسیلی بکاء
1- حقّ أن تسکبی الدموع دماءیا جفونی أو أن تسیلی بکاء


خط ۷۵: خط ۷۶:




1- حق این است که خون گریه کنم و اشکم را مانند سیل سرازیر نمایم.
1- حق این است که خون [[گریه]] کنم و اشکم را مانند سیل سرازیر نمایم.


2- ماتم و بلا در این واقعه اینقدر زیاد است که گویا دل مشاهد کربلاست.
2- ماتم و بلا در این واقعه اینقدر زیاد است که گویا دل مشاهد کربلاست.
خط ۸۹: خط ۹۰:
7- آنها زیر سایه‌ی بزرگ‌منشی، مستانه به سوی پروردگار خود شتافتند.
7- آنها زیر سایه‌ی بزرگ‌منشی، مستانه به سوی پروردگار خود شتافتند.


8- مصطفی (ص) حقوقی را بر آنان واجب کرد که هیچکس چون امام حسین (ع) نتوانست آن را ادا کند.
8- مصطفی (ص) حقوقی را بر آنان واجب کرد که هیچکس چون [[امام حسین (ع)]] نتوانست آن را ادا کند.


9- آنان خشنودی پروردگار سیرابشان ساخت در حالی‌که در اطراف فرات خونشان در حال تشنگی به زمین ریخته شد.
9- آنان خشنودی پروردگار سیرابشان ساخت در حالی‌که در اطراف فرات خونشان در حال تشنگی به زمین ریخته شد.


10- به جان خودم سوگند که وجود آنان به‌گونه‌ای است که ماه شب چهارده از آنان طلب نور می‌کند.
10- به جان خودم سوگند که وجود آنان به‌گونه‌ای است که ماه شب چهارده از آنان طلب نور می‌کند.
==منابع==
==منابع==


دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص: 541-542.
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص: 541-542.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۱۰۸: خط ۱۰۴:
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران عرب]]
[[رده:شاعران عرب]]
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۲۰

شیخ عبدالحسین جواهر
زادروز 1281 ه. ق.
نجف اشرف
پدر و مادر شیخ عبد علی
مرگ 1335 ه. ق.
نجف اشرف
پیشه شاعر
فرزندان محمّد مهدی جواهری

شیخ عبدالحسین جواهر از علما، شعرای و ادبای شیعه در قرن چهاردهم هجری است.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ عبد الحسین فرزند شیخ عبد علی و نوه‌ی شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر به سال 1281 ه. ق. در نجف اشرف به دنیا آمد. وی پدر محمّد مهدی جواهری- شاعر بزرگ و معروف معاصر عرب- است. پس از گذراندن دوره‌ی مقدمات و مبادی علوم و ادبیات، سطوح عالی فقه و اصول را در محضر فقهای بزرگ عصر در نجف اشرف از جمله آقا رضا همدانی، شیخ محمد طه نجفی و آخوند خراسانی طی کرد و خود به تدریس فقه پرداخت.

جواهری از دوران جوانی نزد عالمان، ادیبان و شاعران بزرگ زمانش، حرمت و منزلت والایی داشت و شاعرانی چون سیّد حیدر حلّی- که بزرگترین شاعر عرب و شیعه در آن روزگار بود- اشعاری تحسین‌آمیز در تجلیل از علوّ طبع و مقام ادبی و علمی جواهری سروده‌اند. او علاوه بر سرودن شعر، مجموعه‌ی رسائل و نامه‌هایی دارد که در قالب نظم و نثر برای بزرگان علم و ادب در جهان عرب نوشته است و بسیار شاعرانه و دل‌انگیز است و از شاهکارهای ادبی عرب محسوب می‌شود. اشعار جواهری در موضوعات گوناگونی از جمله مسائل اجتماعی، اخلاقی، دینی و مدح و مرثیه‌ی اهل بیت (ع) می‌باشد. قصاید او در رثای امام حسین (ع) در نوع خود کم‌نظیر است. وی به سال 1335 ه. ق. در نجف اشرف درگذشت. [۱]

نمونه اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

1- حقّ أن تسکبی الدموع دماءیا جفونی أو أن تسیلی بکاء

2- زاد کرب البلاء بهم فکأن‌القلب فیهم مشاهد کربلاء

3- شدّ ما قد لقی بها آل طه‌من رزایا تهوّن الأرزاء

4- مزقتهم بها الحوادث حتی‌عاد أبناء أحمد أنباء

5- جمعت شملهم ضحی فعدا الخطب علیهم ففرقتهم مساء

6- و أبوا لذّة الحیاة بذلّ‌و رأوا عزة الفناء بقاء

7- یتهادون تحت ظل العوالی‌کالنشاوی قد عاقروا الصهباء

8- أوجب المصطفی علیهم حقوقاأحسنوها دون الحسین أداء

9- و قضوا تشرب القنا السمر و البیض‌دماهم حول الفرات ظماء

10- یا بنفسی لهم وجوها یودّالبدر منها لو استمد السناء [۲]


1- حق این است که خون گریه کنم و اشکم را مانند سیل سرازیر نمایم.

2- ماتم و بلا در این واقعه اینقدر زیاد است که گویا دل مشاهد کربلاست.

3- سختی‌هایی که به آل طه رسیده، همه‌ی سختی‌ها در مقابلش هیچ است.

4- حوادث روزگار آنها را پراکنده ساخت تا اینکه اخبار فرزندان رسول اللّه (ص) به مردم رسید.

5- آنها گروهی بودند که در هنگام صبح جمع بودند ولی روزگار بر آنها گذشت و در هنگام شب پراکنده شدند.

6- لذّت زندگی را که با خواری همراه بود قبول نکردند و نابودی باعزّت را بقای خود یافتند.

7- آنها زیر سایه‌ی بزرگ‌منشی، مستانه به سوی پروردگار خود شتافتند.

8- مصطفی (ص) حقوقی را بر آنان واجب کرد که هیچکس چون امام حسین (ع) نتوانست آن را ادا کند.

9- آنان خشنودی پروردگار سیرابشان ساخت در حالی‌که در اطراف فرات خونشان در حال تشنگی به زمین ریخته شد.

10- به جان خودم سوگند که وجود آنان به‌گونه‌ای است که ماه شب چهارده از آنان طلب نور می‌کند.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. دیوان الجواهری؛ ج 1، ص 17.
  2. ادب الطف؛ ج 8، ص 297.