میرزا ابوالقاسم وفای شیرازی‌

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
میرزا ابوالقاسم وفای شیرازی‌
زادروز قرن سیزدهم ه. ق
پیشه از فضلا و ادبا
دیوان سروده‌ها دیوان العروس

میرزا ابوالقاسم وفای شیرازی از فضلا و ادبای قرن سیزدهم هجری قمری است.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وفای شیرازی مجموعه‌ای به نام دیوان العروس دارد که منتخبی از آثار ادبی خود و دیگران را در آن گرد آورده است و مراثی بحر العلوم را نقل و ترجمه نموده و ابیاتی را بر آن افزوده است. [۱]

نمونه اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

1- روحی و نفسی نفوسا جلّ قدرهم‌سفینة الحلم بحر العلم صدرهم

2- روحی و نفسی رؤوسا بالطّفوف علت‌علی العوالی و فیه ازداد قدرهم

3- روحی و نفسی جباها کاللّجبین حکت‌نور التّجلی و صدر الرّمح طورهم

4- روحی و نفسی وجوها کالشّموس علی‌وسط السّماء ضحی أو زاد نورهم

5- روحی و نفسی شفاها ذابلا ظمأو الجیش حول الخبا رکبا یدورهم

6- روحی و نفسی نحورا قطّعوا و سبوانساءهم بعد ما سنّت خدورهم

7- روحی و نفسی شعورا کالشقائق من‌دم النّحور و قد ذاکت نشورهم

8- روحی و نفسی أکفّا بالدّما خضبت‌من بعد شیبهم ما جلّ أمرهم

9- روحی و نفسی عظاما للقری رکضت‌من السّنابک ما جاشت جسورهم

10- روحی و نفسی نعوشا بالثّری ترب‌قلوب شیعتهم حبا قبورهم

11- روحی و نفسی فدا مهر الحسین متی‌أتی خلیّا و قد حنّت سجورهم

12- روحی و نفسی جسوما فی مضاجعهم‌ما للوفا أمل ألّا أزورهم [۲]


تن و جانم فدای آن شهیدان‌که کنج سینه‌شان پرنور از ایمان

تن و جانم فدای آن سرانی‌که بر سرهای رمح آمد درخشان

تن و جانم فدای آن جبین‌هاکه چون نور خدا در طور رخشان

تن و جانم فدای آن وجوهی‌که همچون آفتاب ظهر، تابان

تن و جانم فدای تفته لبهابه دور خیمه‌ها ز اعدا سواران

تن و جانم فدای آن گلوها... حرق خیام و سبی نسوان

تن و جانم فدای دستهایی‌که رنگین شد چو موهای پریشان

تن و جانم فدای آن محاسن‌که گلگون گشت چون گلهای نعمان

تن و جانم فدای استخوانهاکه شد پامال از سم‌های اسبان

تن و جانم فدای نعش‌ها، کش‌حنوط از خاک و دلها قبر ایشان

تن و جانم فدای ذوالجناحی‌که بی‌مولای خویش آمد ز میدان

تن و جانم فدای آن بدنها«وفا» دارد هوای کوی ایشان

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. مجموعه خطی شماره 2842 کتابخانه ملک، ص 145- 160.
  2. شرح مراثی سیّد بحر العلوم؛ ص 310 و 311.