امیر اکبرزاده: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | '''امیر اکبرزاده''' (زاده 1359 در قم) شاعر ایرانی است.{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام =امیر اکبرزاده | | نام =امیر اکبرزاده | ||
| تصویر =Amir akbarzadeh.jpg | | تصویر =Amir akbarzadeh.jpg | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = | |کتابها =آتش زیر چتر باران، باد پستچی خوبی نیست، پروانههای کولی، تو ماه میروی، تمام آدمها یک خواب میبینند، چراغ پنجرهها روشن است | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
=== | |||
====رباعى | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3620787&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author آتش زیر چتر باران] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=5969364&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author باد پستچی خوبی نیست] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=4056041&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author پروانههای کولی] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2209906&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author تو ماه میروی] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2924724&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author تمام آدمها یک خواب میبینند] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1107250&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author چراغ پنجرهها روشن است] | |||
==اشعار== | |||
===رباعى=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۵۷: | خط ۶۴: | ||
===افتاده روى خاک تن دریا به حضرت [[اباالفضل (ع)|ابو فاضل(ع)]]=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۱۰: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج۱ ، ص ۵۴۵-۵۴۶.]] | ||
{{شاعران}} | |||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران ایرانی]] | [[رده:شاعران ایرانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۰
امیر اکبرزاده (زاده 1359 در قم) شاعر ایرانی است.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- آتش زیر چتر باران
- باد پستچی خوبی نیست
- پروانههای کولی
- تو ماه میروی
- تمام آدمها یک خواب میبینند
- چراغ پنجرهها روشن است
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
رباعى[ویرایش | ویرایش مبدأ]
او منتظر وقت سفر بود، نبود؟ | مشتاق گذشتن از خطر بود، نبود؟ | |
تا لحظۀ آخر به خودش فکر نکرد | شش ماهه کفن پوش پدر بود، نبود؟ |
افتاده روى خاک تن دریا به حضرت ابو فاضل(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دنبال ردّ پاىِ که مىگردد | بر خاکهاى تبزدۀ صحرا؟ | |
دنبال بىنشانِ نشان کیست | مجنون گمشده؟! نه خودِ لیلا! | |
افتاده به شماره نفسهایش | پژمرده است باغ لبان او | |
افتاده است لرزه به زانویش | چیزى نمانده است که او از پا... | |
با چشمهاى مضطربش دارد | از عمق زخم حادثه مىگوید | |
از ظهر خشکسالىِ باغى سبز | یک عصر قبل از آنکه رسد فردا | |
دنبال ردّ پاى نگاهش رفت | بغضى شکفت گوشۀ چشمانش | |
آتش زبانه مىکشد از سینهش | هُرم عطش گرفته گلویش را | |
پشت سرش هر آنچه که بود و بود | هجده گل سپید که قرمز شد | |
پژمرده است باغ میان خون | خشکیده است باغ لب دریا | |
از باغ مانده دسته گلى پرپر | هجده گلى که هدیه به یک تن شد | |
یک دسته گل به نیّت یک مادر | یک دسته گل به خاطر یک زهرا | |
امّا نگاه او به کجا مىرفت | تنها به سمت غربت نخلستان؟ | |
آنجا کنار رود چه مىخواهد؟ | بوى گلى شنیده مگر آنجا؟ | |
بر خاک داغ قدمهایش | هر گوشه مىروند، مگر یابند | |
نام و نشان گمشدهاى از عشق | تعبیر عاشقانۀ یک معنا | |
مىبیند از دریچۀ چشمى خیس | باور ندارد آنچه که مىبیند | |
افتاده قرص ماه میان خون | افتاده روى خاک تن دریا | |
دنبال ردّپاىِ...نمىگردد | افتاده روى خاک دو دست آب | |
افتاده روى خاک،کنار مشک | دستان آبآور یک سقا! |