حسین پژمان بختیاری‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۸: خط ۴۸:
'''حسین پژمان (پژمان) بختیاری‌''' (زاده 1279 در تهران- درگذشته 1353) شاعر معاصر ایرانی بود.
'''حسین پژمان (پژمان) بختیاری‌''' (زاده 1279 در تهران- درگذشته 1353) شاعر معاصر ایرانی بود.
==زندگینامه==
==زندگینامه==
حسین پژمان، فرزند علی مراد امیر پنجه‌ی بختیاری و خانم عالمتاج متخلّص به ژاله از دودمان میرزا ابو القاسم قائم مقام فراهانی بود. او علوم جدید را در مدارس تهران به پایان رسانید و به زبان فرانسوی مسلّط شد؛ آنگاه به تحصیلات قدیمه پرداخت و از محضر اساتید فن در رشته‌ علوم ادبیات عرب کسب فیض کرد و پس از اتمام تحصیلات به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و ضمن اشتغال به کار، کتابی هم در زمینه‌ پست و تلگراف نوشت. پژمان از هیجده سالگی به نظم شعر پرداخت. اشعارش در روزنامه‌ها و مجلّات مختلف به چاپ رسید. پژمان از شعرای توانا و خوش ذوق و تجدد خواهی است که آثارش از لطف کلام و انسجام لفظ و معنی برخوردار است. او که شاعری پر احساس و شیرین کلام و غزلسرا بود، چندین اثر ادبی دارد.
حسین پژمان، فرزند علی مراد امیر پنجه‌ی بختیاری و خانم عالمتاج متخلص به ژاله از دودمان میرزا ابو القاسم قائم مقام فراهانی بود. او علوم جدید را در مدارس تهران به پایان رسانید و به زبان فرانسوی مسلط شد؛ آنگاه به تحصیلات قدیمه پرداخت و رشته‌ علوم ادبیات عرب را آموخت و پس از اتمام تحصیلات به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و ضمن اشتغال به کار، کتابی هم در زمینه‌ پست و تلگراف نوشت. پژمان از هیجده سالگی به نظم شعر پرداخت. اشعارش در روزنامه‌ها و مجلات مختلف به چاپ رسید. پژمان در شمار شعرای تجدد خواه است.  


==آثار==
==آثار==
خط ۵۴: خط ۵۴:
===منظومه‌ها===
===منظومه‌ها===


*«سیه روزی»
*«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=881132&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سیه روز]»
*«زن بیچاره»
*«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=848046&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author زن بیچاره]»
*«محاکمه‌ یک شاعر»
*«محاکمه‌ یک شاعر»
*«کویر اندیشه»
*«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=526960&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author کویر اندیشه]»
*«خاشاک»
*«خاشاک»


خط ۷۰: خط ۷۰:
*آتالاوژ (شاتو بریان)
*آتالاوژ (شاتو بریان)


===اشعار===
==اشعار==


====مکتب حسین (ع)====
====مکتب [[حسین|حسین (ع)]]====
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| این ماه،ماه ماتم سبط پیمبرست؟ | یا ماه سربلندى فرزند حیدرست؟ }}
{{ب| این ماه، ماه ماتم سبط پیمبرست؟ | یا ماه سربلندى فرزند حیدرست؟ }}


{{ب| شیر اوژَنى که بر تن و فرق مبارکش | از زخم تیرْ جوشن و از تیغْ مغفرست }}
{{ب| شیر اوژَنى که بر تن و فرق مبارکش | از زخم تیرْ جوشن و از تیغْ مغفرست }}
خط ۸۲: خط ۸۲:
{{ب| در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل منال | کز آن شکست بادۀ فتحش به ساغرست }}
{{ب| در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل منال | کز آن شکست بادۀ فتحش به ساغرست }}


{{ب| سر لوح فتحْ‌نامۀ او شد شکستِ او | مرد حق ار شکسته شود،هم مظفّرست }}
{{ب| سر لوح فتحْ‌نامۀ او شد شکستِ او | مرد حق ار شکسته شود، هم مظفّرست }}


{{ب| امروز عید فتح حسین است و آل او | زارى مکن که خستۀ شمشیر و خنجرست }}
{{ب| امروز عید فتح حسین است و آل او | زارى مکن که خستۀ شمشیر و خنجرست }}


{{ب| او کشته گشت و ملت اسلام زنده شد | وین کشته از هزار جهان زنده،برترست }}
{{ب| او کشته گشت و ملت اسلام زنده شد | وین کشته از هزار جهان زنده، برترست }}


{{ب| شیرین،شهادتى که به اسلام داد جان | فرخنده،رفتنى که چنین هستى آورست }}
{{ب| شیرین، شهادتى که به اسلام داد جان | فرخنده، رفتنى که چنین هستى آورست }}


{{ب| او کشته نیست،زندۀ اعصار و قرن‌هاست | کِش نام نیک تا به ابد زیب دفترست }}
{{ب| او کشته نیست، زندۀ اعصار و قرن‌هاست | کِش نام نیک تا به ابد زیب دفترست }}


{{ب| از خونِ آن حسین،حسینى دگر بزاد | وین نقش جاودانه از آن روى و منظرست }}
{{ب| از خونِ آن [[حسین]]، حسینى دگر بزاد | وین نقش جاودانه از آن روى و منظرست }}


{{ب| مرگ از براى ماست نه درخوردِ او،که ما | ترسان ز محشریم و،وى آن سوىِ محشرست }}
{{ب| مرگ از براى ماست نه درخوردِ او، که ما | ترسان ز محشریم و، وى آن سوىِ محشرست }}


{{ب| چندین ز تشنه‌کامى و مظلومى‌اش مگوى | کو شَهْم <ref>شَهْم:دلیر،بزرگ و سَرور.</ref> و قادرست،نه مسکین و مضطرست }}
{{ب| چندین ز تشنه‌کامى و مظلومى‌اش مگوى | کو شَهْم <ref>شَهْم: دلیر، بزرگ و سَرور.</ref> و قادرست، نه مسکین و مضطرست }}


{{ب| خوارىّ و سرشکستگى آرد قبول ظلم | او تا جهان به جاست عزیزست و سَرورست }}
{{ب| خوارىّ و سرشکستگى آرد قبول ظلم | او تا جهان به جاست عزیزست و سَرورست }}
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
{{ب| آن آهنینْ جگر که ز تصویر تیغ او | تبْ لرزه مر سپاه عدو را به پیکرست }}
{{ب| آن آهنینْ جگر که ز تصویر تیغ او | تبْ لرزه مر سپاه عدو را به پیکرست }}


{{ب| مظلوم نیست،خانه برانداز ظالم‌ست | لبْ‌تشنه نیست،ساقى تسنیم و کوثرست }}
{{ب| مظلوم نیست، خانه برانداز ظالم است | لبْ‌تشنه نیست، ساقى تسنیم و کوثرست }}


{{ب| مظلومْ نى،که رایت پیروزمند او | پیوسته بر بسیط زمین سایه گسترست }}
{{ب| مظلومْ نى، که رایت پیروزمند او | پیوسته بر بسیط زمین سایه گسترست }}


{{ب| آن کس که بى‌سپاه زند بر سپاه خصم | دریاى لشکرست،نه محتاج لشکرست }}
{{ب| آن کس که بى‌سپاه زند بر سپاه خصم | دریاى لشکرست، نه محتاج لشکرست }}


{{ب| آن کو به پاى خویشتن آید به قتلگاه | مرگ ستمگرست،نه مرد ستَمْبَرست }}
{{ب| آن کو به پاى خویشتن آید به قتلگاه | مرگ ستمگرست، نه مرد ستَمْبَرست }}


{{ب| چون کودکان گمشده گریان مباش از آنک | او شاهْ مرد و،قصّۀ او مردپرورست }}
{{ب| چون کودکان گمشده گریان مباش از آنک | او شاهْ مرد و، قصّۀ او مرد پرورست }}


{{ب| بر ابن سعد و ابن زیادست و بر یزید | ار گریه جایزست،وگر نوحه درخورست }}
{{ب| بر [[عمر بن سعد|ابن سعد]] و [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]]ست و بر [[یزید]] | ار [[گریه]] جایزست، وگر نوحه درخورست }}


{{ب| کآن جمع تیره بخت پلید جهول را | دنیا نماند و،کیفر عقبى مقررست }}
{{ب| کان جمع تیره بخت پلید جهول را | دنیا نماند و، کیفر عقبى مقررست }}


{{ب| او کشته شد که دین نبى جاودان شود | جان جهان فداش که بى‌مثلْ گوهرست }}
{{ب| او کشته شد که دین نبى جاودان شود | جان جهان فداش که بى‌مثلْ گوهرست }}


{{ب| زارى مکن به ماتم سلطان دین از آنک | در سوگ مرد،شیوۀ مردانه خوشترست }}
{{ب| زارى مکن به ماتم سلطان دین از آنک | در سوگ مرد، شیوۀ مردانه خوشترست }}


{{ب| رو کسب فخر و فیض کن از مکتب حسین | کان مکتبت به دولت جاوید رهبرست }}
{{ب| رو کسب فخر و فیض کن از مکتب حسین | کان مکتبت به دولت جاوید رهبرست }}
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
{{ب| در راه حفظ میهن و آیین و دین و داد | باش آن چنان که زادۀ زهراى اطهرست }}
{{ب| در راه حفظ میهن و آیین و دین و داد | باش آن چنان که زادۀ زهراى اطهرست }}


{{ب| آیین سربلندى و هنجار نام و ننگ | در مکتب حسین،نه در جاى دیگرست }}
{{ب| آیین سربلندى و هنجار نام و ننگ | در مکتب حسین، نه در جاى دیگرست }}


{{ب| تسخیر کاخ عزّت و طىّ طریق حق | صعب است و پر مخاطره،امّا میسّرست }}
{{ب| تسخیر کاخ عزّت و طىّ طریق حق | صعب است و پر مخاطره، امّا میسّرست }}


{{ب| دیندار باش و عدلْ گزین باش و مرد باش | کاین مکتبِ گزیدۀ سبط پیمبرست }}
{{ب| دیندار باش و عدلْ گزین باش و مرد باش | کاین مکتبِ گزیدۀ سبط پیمبرست }}


{{ب| در راه دوست تکیه به شمشیر تیز کن | کارى که کرد شاه شهیدان،تو نیز کن <ref>دیوان پژمان بختیارى،ص 8 تا 11.</ref> }}
{{ب| در راه دوست تکیه به شمشیر تیز کن | کارى که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن <ref>دیوان پژمان بختیارى، ص 8 تا 11.</ref> }}




خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
==منابع==
==منابع==


دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1152-1153.
*[[دانشنامه‌ شعر عاشورایی‌ انقلاب‌ حسینی‌ در شعر شاعران‌ عرب‌ و عجم‌|دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1152-1153.]]
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 557-559.]]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:ادبیات]]
[[رده:افراد]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۹

حسین (پژمان) پژمان بختیارى
Pezhman bakhtiari.jpg
زمینهٔ کاری نویسندگی، ترجمه، شعر
زادروز 1279
تهران
پدر و مادر على مراد امیر پنجۀ بختیارى، خانم عالمتاج متخلّص به «ژاله» (از دودمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانى)
مرگ 1353
ملیت ایرانی
پیشه شاعر
کتاب‌ها منظومه‌های سیه روزی، زن بیچاره، محاکمه‌ یک شاعر، کویر اندیشه، ترجمه کتاب‌های «وفاى زن» اثر بنیامین کنستانت و «آتالاورنه» اثر شاتو بریان
دیوان سروده‌ها منتخبى از اشعار شعراى فارسى زبان با عنوان «بهترین اشعار»، مجموعه شعر «خاشاک»، تصحیح دیوان حافظ و خمسۀ حکیم نظامى
تخلص پژمان
مدرک تحصیلی تحصیلات قدیمه در رشته‌ علوم ادبیات عرب

حسین پژمان (پژمان) بختیاری‌ (زاده 1279 در تهران- درگذشته 1353) شاعر معاصر ایرانی بود.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حسین پژمان، فرزند علی مراد امیر پنجه‌ی بختیاری و خانم عالمتاج متخلص به ژاله از دودمان میرزا ابو القاسم قائم مقام فراهانی بود. او علوم جدید را در مدارس تهران به پایان رسانید و به زبان فرانسوی مسلط شد؛ آنگاه به تحصیلات قدیمه پرداخت و رشته‌ علوم ادبیات عرب را آموخت و پس از اتمام تحصیلات به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و ضمن اشتغال به کار، کتابی هم در زمینه‌ پست و تلگراف نوشت. پژمان از هیجده سالگی به نظم شعر پرداخت. اشعارش در روزنامه‌ها و مجلات مختلف به چاپ رسید. پژمان در شمار شعرای تجدد خواه است.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منظومه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتاب‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • بهترین اشعار[۱]
  • کلیات اشعار[۲]

ترجمه‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • وفای زن (بنیامین کنستانف
  • آتالاوژ (شاتو بریان)

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مکتب حسین (ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]


این ماه، ماه ماتم سبط پیمبرست؟ یا ماه سربلندى فرزند حیدرست؟
شیر اوژَنى که بر تن و فرق مبارکش از زخم تیرْ جوشن و از تیغْ مغفرست
آن کو نهال دین محمد ز خون او سیراب گشت و سایه فکن گشت و بَروَرست
در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل منال کز آن شکست بادۀ فتحش به ساغرست
سر لوح فتحْ‌نامۀ او شد شکستِ او مرد حق ار شکسته شود، هم مظفّرست
امروز عید فتح حسین است و آل او زارى مکن که خستۀ شمشیر و خنجرست
او کشته گشت و ملت اسلام زنده شد وین کشته از هزار جهان زنده، برترست
شیرین، شهادتى که به اسلام داد جان فرخنده، رفتنى که چنین هستى آورست
او کشته نیست، زندۀ اعصار و قرن‌هاست کِش نام نیک تا به ابد زیب دفترست
از خونِ آن حسین، حسینى دگر بزاد وین نقش جاودانه از آن روى و منظرست
مرگ از براى ماست نه درخوردِ او، که ما ترسان ز محشریم و، وى آن سوىِ محشرست
چندین ز تشنه‌کامى و مظلومى‌اش مگوى کو شَهْم [۳] و قادرست، نه مسکین و مضطرست
خوارىّ و سرشکستگى آرد قبول ظلم او تا جهان به جاست عزیزست و سَرورست
آن آهنینْ جگر که ز تصویر تیغ او تبْ لرزه مر سپاه عدو را به پیکرست
مظلوم نیست، خانه برانداز ظالم است لبْ‌تشنه نیست، ساقى تسنیم و کوثرست
مظلومْ نى، که رایت پیروزمند او پیوسته بر بسیط زمین سایه گسترست
آن کس که بى‌سپاه زند بر سپاه خصم دریاى لشکرست، نه محتاج لشکرست
آن کو به پاى خویشتن آید به قتلگاه مرگ ستمگرست، نه مرد ستَمْبَرست
چون کودکان گمشده گریان مباش از آنک او شاهْ مرد و، قصّۀ او مرد پرورست
بر ابن سعد و ابن زیادست و بر یزید ار گریه جایزست، وگر نوحه درخورست
کان جمع تیره بخت پلید جهول را دنیا نماند و، کیفر عقبى مقررست
او کشته شد که دین نبى جاودان شود جان جهان فداش که بى‌مثلْ گوهرست
زارى مکن به ماتم سلطان دین از آنک در سوگ مرد، شیوۀ مردانه خوشترست
رو کسب فخر و فیض کن از مکتب حسین کان مکتبت به دولت جاوید رهبرست
در راه حفظ میهن و آیین و دین و داد باش آن چنان که زادۀ زهراى اطهرست
آیین سربلندى و هنجار نام و ننگ در مکتب حسین، نه در جاى دیگرست
تسخیر کاخ عزّت و طىّ طریق حق صعب است و پر مخاطره، امّا میسّرست
دیندار باش و عدلْ گزین باش و مرد باش کاین مکتبِ گزیدۀ سبط پیمبرست
در راه دوست تکیه به شمشیر تیز کن کارى که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن [۴]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. منتخبی از اشعار سخنوران قدیم و جدید فارسی زبان، شامل دو هزار تن (1312)
  2. این کتاب پس از درگذشتش در سال 1368 توسط انتشارات پارسا و با مقدمه‌ دکتر باستانی پاریزی به چاپ رسید.
  3. شَهْم: دلیر، بزرگ و سَرور.
  4. دیوان پژمان بختیارى، ص 8 تا 11.