یاسر بدرالدین
یاسر بدرالدین | |
---|---|
زادروز | 1942 میلادی در «نبطیة» لبنان |
ملیت | لبنانی |
پیشه | شاعر |
دیوان سرودهها | «طیور بعد الطوفان» و «کتابة علی حاشیة الجرح» |
مدرک تحصیلی | لیسانس حقوق |
یاسر بدر الدین از شعرای عرب زبان است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یاسر بدر الدّین به سال 1942 میلادی در «نبطیة» به دنیا آمد. لیسانس حقوق خود را از دانشگاه عربی بیروت گرفت. و به عنوان رئیس یکی از ادارات مجلس مصر منصوب گردید. او در شبهای شعر بسیاری شرکت جسته و میجوید و آثار او در نشریات لبنان منتشر میشود.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی آثار او چنین است: «طیور بعد الطوفان»، «کتابة علی حاشیة الجرح».
نمونه اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
1- غنّ یا شعر قد أسانی النّواحو امطری الحزن من دمی یا جراح
2- زرعتنی الآلام، لم تبق منّیفنصال فی مهجتی و رماح
3- کتب الحزن کلّ أوراق عمریفکتاب الأسی لقلبی مباح [۱]
1- ای شعر؛ سروده شو! و ای زخم دل مرا بگریان! که در دل من کشمکش بزرگی برپاست.
2- دردها مرا از بین بردند و از من جز پوست و استخوانی دیگر چیزی باقی نمانده است.
3- حزن و اندوه بر اوراق عمر من نوشته شده و کتاب مصیبت بر قلب من است.
1- یا حسین الشّهید عفوک انّالم نثر سیّدی بغیر البکاء
2- یا حسین العظیم عفوک إنّاقد وهبنا التّراب للأعداء
3- فقتلناک من زمان مراراحین خنّا مناهج الأنبیاء
4- و ارتضینا بذلّنا عنک دنیاو مشینا فی موکب الجبناء [۲]
1- ای حسین شهید ببخشید که ما تنها به عفو و گریه اکتفا نمودهایم.
2- ای حسین بزرگوار ببخشید که ما خاک سرزمینمان را به دشمنان تسلیم کردهایم.
3- ما در هر زمان بارها تو را کشتهایم. هنگامیکه به راه انبیاء خیانت کردهایم.
4- و به ذلّت رضایت دادهایم و مسیر فرومایگان را پیمودهایم. (شاعر وضعیت اسفبار و تحقیرآمیز مسلمین را مشاهده میکند و اینکه دشمنان بر سرزمینهای مسلمانان تسلّط یافتهاند و آنان بر حسین (ع) به اشکی اکتفا نمودهاند از حسین (ع) خجالت میکشد و از او عذرخواهی میکند.)
1- لست منّا، یا أروع الأولیاءلست منّا، یا سیّد الشّهداء
2- أنت حرّ و نحن ذلّ عبیدأنت طهر و نحن نتن الوباء [۳]
1- تو از ما نیستی ای پرهیزکارترین اولیاء! تو از ما نیستی ای سید الشهداء.
2- تو آزادهای و ما علیل و برده هستیم. تو پاک هستی و ما وبازده. (بهواسطهی دوری از مرام حسین (ع) کابوس وحشتناکی بر جامعهی مسلمین سایه افکنده است و این جامعهی وبازده از پاکی حسین (ع) فرسنگها دور مانده است).
لبست بعدک القلوب سواداو سری الحزن فی عروق الدّماء
فجع الرّوض و الحمائم ناحتو بکت کلّ صخرة صمّاء [۴]
پس از تو، سیاهی قلبها را پوشاند و حزن در خون رگها سریان یافته است. باغها، کبوتران و حتی سنگ سخت بر تو میگریند.