موسی الزین شراره
موسی الزین شراره از شعرای لبنانی است.
موسی الزین شراره | |
---|---|
زادروز | 1902 میلادی شهر «بنت جبیل» لبنان |
مرگ | 1986 میلادی |
پیشه | شاعر |
دیوان سرودهها | «الشرارات، عصا موسی و هذه فلسطین» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
موسی الزین شرارة به سال 1902 میلادی در شهر «بنت جبیل» لبنان به دنیا آمد. در مبارزه با استعمار فرانسه بسیار فعّال بود و از سال 1936 تا 1939 میلادی زندانی گردید. پس از مدتی فرار به آفریقا به لبنان بازگشت. او در سال 1986 میلادی درگذشت.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سه دیوان خطی از موسی الزین شراره به جای مانده است: «الشرارات، عصا موسی، هذه فلسطین».
نمونه اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
1- فی مثل هذا الیوم شادلنا الدّممجدا به ثغر العلی یترنّم
2- مجدا دعائمه الشّهادة و الفداتتهدّم الدّنیا و لا یتهدّم
3- مجدا بمجد علاه کلّ مناضلو شهید حقّ فی الخلائق یحلم [۱]
1- روز عاشورا، تداعیگر مجد و بزرگواری و عزّتی ماندگار است.
2- مجدی که به ستونهای شهادت و ایثار تکیه کرده و با فناپذیری دنیا رنگ فنا نمیپذیرد.
3- مجدی که هر جنگجویی در آن را بالا برده و شهید حق در میان خلایق آرزو میشود.
1- لیث له إرث النّبوّة غایةعنها یذود و دونها یتجشّم
2- عرضت له الدّنیا فأعرض ساخرامنها وراح لسخفها یتبسّم
3- ما ثار للدّنیا کمن ثاروا و لالحطامها اذ لیس فیها مغنم
4- أ تغرّه تیجانها و عروشهاو الشّمس دون طموحه و الأنجم [۲]
1- او (امام حسین (ع)) وارث پیامبری است که در راه هدف، خود را به سختی میافکند.
2- به دنیایی که سخاوتمندانه به او عرضه میشود، میخندد.
3- امام مانند دیگران برای دنیا و زینتهای آن و چیزهای پوچ و بیهودهاش مجاهدات نکرد.
4- زیرا دنیا نتوانست او را به سوی خود بخواند و خورشید و ستارگان را دون همت والای خویش میداند.
1- شقّ الصّفوف و غاص فی أوساطهایذری الجسوم و بالجماجم یحطم
2- تتناثر الأشلاء تحت حسامهو الموت مشدوه أصمّ أبکم
3- و الصّید مذ عصف الزّئیر بسمعهاخرست و قام حسامه یتکلّم [۳]
1 و 2- حسین (ع) آنچنان صفوف دشمن را در زیر شمشیرش میشکافت که مرگ در برابر مجد و عظمت او کر و لال شده بود.
3- و با شمشیر برّانش سر و پیکرها را قطعهقطعه کرده به زمین میریزد که دشمن را به اعتراف این همه ایستادگی وادار و مرگ را ذلیل و ناتوان میسازد.
1- شهید الإبا مات الإبا فی نفوسناو ها نحن فی کفّ المطامع مغنم
2- لنا موطن کالخلد حسنا و انّماتضام بنوه و الغریب ینعّم
3- بحکم أعیذ اللّه جلّ رجالهطواغیت من «نیرون» أقسی و أظلم
4- نکابد فیه الهون و الذّلّ و الشّقاو لا مشتک منّا و لا متظلّم!
5- فمن یشتکی عسفا و جورا و فاقةمن العیش فی جنّاته الخضر یحرم
6- و تحویه أعماق السّجون کأنّهعدوّ لهذا الشّعب أو هو مجرم [۴]
1- ای شهید آزادگی! آزادگی در جانهای ما مرده و سرزمین ما هماکنون در دستهای طمعکاران است.
2 و 3- سرزمینی همچون بهشت برین (لبنان) که فرزندانش از آن محرومند و بیگانگان و طاغوتیانی همچون «نرون» [۵] در آن سرزمین غرق در ناز و نعمتند.
4- ما با ذلّت و بدبختی در آن رنج و سختی میکشیم و از میان ما کسی نیست که شکایت کند و تظلّم نماید.
5 و 6- من پناه میبرم به خدا از حکومت این طاغوتهای ظالم. هرکس در این سرزمین فریاد و تظلّم نماید با حرمان و زندان روبروست. گوییکه دشمن این مردم است و یا اینکه مجرم است.
1- کفکف دموعک فابن حیدر قدوةللثّائرین و رائد و معلّم
2- ما بالتّحیب و لا العویل ککلّ منفوق الفراش قضی و مات یکرّم [۶]
1 و 2- جلوی چنین اشکی را بگیر که پسر حیدر الگویی است برای خونخواهان و بهترین معلم است و چنین ماتمی شایستهی کسی است که در بستر، تسلیم مرگ شود.
1- فلا تغترر فیمن یذیل ذموعهریاء و لا فیمن ینوح و یلطم
2- فکلّهم یذری دموع مقلّدفما هو محزون و لا متألّم
3- أ یعرف قدرا للإباء و للدّماجبان مهان لا إباء و لادم [۷]
1 و 2- کسیکه از روی ریا گریه کند و یا در عزای حسین (ع) بیمحتوا و به شیوهی تقلیدی اشک بریزد، تو را مغرور نکند. زیرا که او در حقیقت محزون و درد کشیده نیست.
3- او عاشورا را نمیشناسد و بهرهای از خون و ایستادگی آن نبرده است.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ عاشورا فی الأدب العاملی المعاصر؛ ص 166.
- ↑ همانجا.
- ↑ همان؛ ص 167.
- ↑ همان؛ ص 169.
- ↑ نرون: امپراطور رومی که در 15 سالگی به حکومت رسید. در آغاز نرمخو بود ولی پس از مستقر گردیدن قدرتش راه ظلم و ستم را پیش گرفت. معلم فیلسوف خود و حتی مادرش را که در رسیدن او به قدرت مؤثر بودند به قتل رساند. او انتشار مسیحیت را خوش نداشت و با پیروان این دین با قساوت و خشونت بسیار رفتار مینمود.
- ↑ همان؛ ص 167.
- ↑ همان؛ ص 169.