محمدرضا شفیعی کدکنی‌

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو

محمد رضا شفیعی کدکنی (1318 ه. ش) یکی از شاعران معاصر است.

محمد رضا شفیعی کدکنی
محمد رضا شفیعی کدکنی.jpg
زمینهٔ کاری شاعر، نویسنده و پژوهشگر معاصر
زادروز 1318 ه. ش
«کدکن»
کتاب‌ها «زمزمه‌ها»، «شبخوانی»، «از زبان برگ»، «در کوچه باغهای نشابور»، «از بودن و سرودن»، «مثل درخت در شب باران»، «بوی جوی مولیان» و «هزاره‌ی دوم آهوی کوهی»

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد رضا شفیعی کدکنی فرزند محمد، شاعر، نویسنده و پژوهشگر معاصر به سال 1318 ه. ش در «کدکن» [۱] چشم به جهان گشود. دوره‌های آموزش دبستان را در محیط خانوادگی و دبیرستان را در مشهد به پایان رساند. ضمنا علوم اسلامی و فلسفه‌ی قدیم را نیز نزد استادان مدارس قدیم خراسان فرا گرفت. سپس وارد دانشگاه مشهد شد و در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت و ادامه‌ی تحصیل را در دانشگاه تهران پی‌گرفت و با دریافت درجه‌ی دکترا فارغ التحصیل شد.

دکتر شفیعی یکی از پرمایه‌ترین و آگاهترین شاعران معاصر است. وی با آگاهی فراوان از گذشته‌ی فرهنگی ایران، از فرهنگ اسلامی و عرب نیز بهره‌ی بسیار دارد. شعر او جلوه‌گاه اجتماع و طبیعت است زبان شعر او فصیح و دقیق و روشن است. شعر او محصول خالص طبع و طبیعت است. در شعرش اثری از مغلق‌گویی و یا پرگویی دیده نمی‌شود، زبانش نرم و پرتوان، و اشعارش غالبا رنگ اجتماعی دارد. او در ابداع ترکیب‌های زیبا و نو از خود خلّاقیت فراوان نشان می‌دهد.

شفیعی شاعری را با غزل آغاز کرد و ابتدا اشعارش در وزن‌ها و قالب‌های قدیم بود امّا خیلی زود قالب و بیان شعر سنتی را رها کرد و به سوی شکل و زبان شعر نیمایی روی آورد و به شعر اجتماعی و حماسی جدید پرداخت. در اشعار او عشق به طبیعت و همه‌ی مظاهر آن جلوه‌گر است. اصولا برای او، طبیعت حالت تمثیلی دارد. آن را با انسان در می‌آمیزد، از زبان طبیعت، ستایش انسان و ندای مهر را می‌شنود، و سپس انسان را به صفا و صمیمیت و صفات خوب انسانی می‌خواند. [۲] دکتر شفیعی از سال 1344 تا 1347 در بنیاد فرهنگ ایران و کتابخانه‌ی مجلس سنا و از سال 1348 به طور تمام وقت استادی دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران را بر عهده داشته است. مدتی نیز به دعوت دانشگاه‌های بین المللی (انگلیس و آمریکا) به عنوان استاد به تدریس و تحقیق اشتغال داشته است.

ایشان علاوه بر تدریس در دانشگاه و سرودن شعر و نوشتن نقد ادبی و احوال و آثار شاعران، مقالات و کتابهای بسیاری نوشته و در زمینه‌ی تحقیق و ترجمه، کتابهای متعددی انتشار داده است.

از مهمترین مجموعه‌های شعری او می‌توان به: «زمزمه‌ها»، «شبخوانی»، «از زبان برگ»، «در کوچه باغهای نشابور»، «از بودن و سرودن»، «مثل درخت در شب باران»، «بوی جوی مولیان» و «هزاره‌ی دوم آهوی کوهی»، اشاره کرد. «صور خیال در شعر فارسی»، «موسیقی شعر» و «تصحیح اسرار التوحید» نمونه‌هایی از آثار پژوهشی اوست. [۳]

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

چهره شفق:

باز در خاطره‌ها، یاد تو ای رهرو عشق‌ شعله‌ی سرکش آزادگی افروخته است
یک جهان بر تو و بر همّت و مردانگیت‌ از سر شوق و طلب، دیده‌ی جان دوخته است


نقش پیکار تو در صفحه‌ی تاریخ جهان‌ می‌درخشد، چو فروغ سحر از ساحل شب
پر توش بر همه کس تابد و می‌آموزد پایداری و وفاداری، در راه طلب


چهر رنگین شفق، می‌دهد از خون تو یاد که ز جان بر سر پیمان ازل ریخته شد
راست چون منظره‌ی تابلوِ آزادی است‌ که فروزنده به تالار شب آویخته شد


رسم آزادی و پیکار و حقیقت‌جویی‌ همه جا، صفحه‌ی تابنده‌ی آئین تو بود
آنچه بر ملّت اسلام، حیاتی بخشید جنبش عاطفه و نهضت خونین تو بود


تا ز خون تو جهانی شود از بند آزاد بر سرِ ایده‌ی انسانی خود جان دادی
در ره کعبه‌ی حق جویی و مردیّ و شرف‌ آفرین بر تو که هفتاد و دو قربان دادی


آنکه از مکتب آزادگیت درس آموخت‌ پیش آمال ستمگر ز چه تسلیم شود؟
زور و سرمایه‌ی دشمن نفریبد او را که اسیر ستم مردم دژخیم شود


رهرو کعبه‌ی عشقی و در آفاق وجود با پر شوق، سوی دوست برآری پرواز
یکّه تاز ملکوتی، که به صحرای ازل‌ روی از خواسته‌ی عشق نتابیدی باز


جان به قربان تو ای رهبر آزادی و عشق‌ که روانت سر تسلیم نیاورد فرود
ز آن فداکاری مردانه و جانبازی پاک‌ جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود [۴]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. روستایی میان تربت حیدریه و نیشابور.
  2. صد شاعر، دریچه‌ای به شعر فارسی از آغاز تا امروز؛ ص 613 و 614.
  3. در جستجوی نیشابور، زندگی و شعر شفیعی کدکنی.
  4. اشک خون؛ ص 224.