سید محمد اسماعیل بلخى: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹۵: خط ۹۵:
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
<references />
<references />{{شاعران}}
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۱

سید محمد اسماعیل بلخی از روحانیون مبارز شیعى و از شاعران مشهور افغان است.

سید محمد اسماعیل بلخى
Mohammad esmaiel balkhi.jpg
زمینهٔ کاری سیاست- شعر
زادروز دهه آخر قرن ۱۳
افغانستان
مرگ ۱۳۴۶ ه. ش
عراق
ملیت افغان
علت مرگ شهادت توسط حکومت افغانستان
سبک نوشتاری هندى و عراقى
دیوان سروده‌ها مشعل توحید

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وی در سال ۱۳۰۷ ه. ش همراه پدرش به مشهد رفت و به تحصیل علوم متداول پرداخت و به صف مبارزان سیاسى- اسلامى پیوست. بلخی پس از سرکوبى قیام مسجد گوهرشاد به هرات رفت و برای روشنگرى و بیدارى مردم آنجا تلاش کرد. بلخی در سال‌های ۱۳۲۲- ۱۳۲۳ سازمانى به نام «مجتمع اسلامى» بنیان نهاد. او در سال ۱۳۲۷ ه. ش وارد کابل شد و مبارزات بى‌امان خود را در مخالفت با استکبار ادامه داد. در سال ۱۳۲۹ ه. ش سید محمد به اتهام طراح نقشۀ براندازى حکومت وقت افغانستان دستگیر شد و به مدت ۱۴ سال به زندان افتاد. وى به سال ۱۳۴۶ ه. ش سفرى به ایران و عراق کرد و سرانجام بر اثر توطئه حکومت افغانستان به شهادت رسید.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سبک شعرى او، آمیزه‌اى از شیوۀ هندى و عراقى و اشعارش سرشار از مفاهیم عرفانى است. حجم قابل توجّهى از آثار منظوم شهید بلخى داراى صبغۀ آیینى، اجتماعى و سیاسى و در عرصۀ ادب دینى است. مجموعه اشعار او به ۷۵۰۰۰ بیت مى‌رسیده که بیشتر آن‌ها را در زندان سروده بود؛ ولى امروز فقط مقدارى از آن‌ها در دسترس است.

کتاب‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لب‌تشنه بازگشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عباس! اى که زیب گرفت از تو نام مرد بادا فداى همچو تو مردى، تمام مرد!
بزم وفاى عهد که میدان کربلاست دادى به نوع مرد تو درس مرام مرد
تو زنده‌اى وگرنه سزد آنکه فاش گفت: روز شهادت تو بود قتل عام مرد
عزم خرام کرد چو قدّت، سپهر گفت: تنگ‌ است ملک کون بر این نیم گام مرد
خون جاى اشک ریخت ز مژگان مرد راه پیچید دود آه که گردید نام مرد
بگرفت و رفت، لیک لبِ تشنه بازگشت آرى که روزگار نگردد به کام مرد


مبتلاى عشق (در سوگ سقاى کربلا(ع))[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اى مبتلاى عشق تو را ابتلا بلند با «لا»ى نفى، نفى تو بالا بلا، بلند
رمزى‌ است در نداى الستت که تا ابد ذرات را بلاى تو از لابه‌لا بلند
از قطره‌هاى خون شهیدان مسلکت قالوا بلى به کرب و بلا زان بلا بلند
گردید حق به سایۀ نخلت مکین چو شد سروِ قدت ز دوش رسول خدا بلند
از حلق کشتگان رهت اى وفا شعار! تا روز حشر بانگ شعار وفا بلند [۱]

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. دانشنامۀ ادب فارسى، حسن انوشه.