محمد علی عجمی: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محمد علی عجمی''' | '''محمد علی عجمی''' (١٩٥٦ م ) غزل سرای معاصر از جمهوری تاجیکستان است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = محمد علی عجمی | | نام = محمد علی عجمی | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد =١٩٥٦ م | ||
| محل تولد =وخش/قرقان تپه | | محل تولد =وخش/قرقان تپه | ||
| والدین = | | والدین = | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==دربارهی شاعر== | ==دربارهی شاعر== | ||
محمد علی عجمی شاعری از جمهوری تاجیکستان است که در سال | محمد علی عجمی شاعری از جمهوری تاجیکستان است که در سال ١٩٥٦ میلادی در استان «وخش» و در شهر «قرقان تپه» تولد یافته است. | ||
تحصیلات او در رشته زبان و ادبیات فارسی تاجیکی است. وی پس از تحصیل به شهر خود وخش بازگشت و تا سال استقلال جمهوری تاجیکستان در این شهر زندگی کرد. | تحصیلات او در رشته زبان و ادبیات فارسی تاجیکی است. وی پس از تحصیل به شهر خود وخش بازگشت و تا سال استقلال جمهوری تاجیکستان در این شهر زندگی کرد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۱: | ||
==آثار شاعر== | ==آثار شاعر== | ||
عجمی در سالهای | عجمی در سالهای ١٩٨٤ م اولین و در سال ١٩٩١ م دومین مجموعه شعری خود را منتشر کرد. نخستین دفتر اشعار این شاعر «سرچشمه» نام دارد و نام دومین مجموعه وی «دانهی حرف» است وی با شروع درگیریهای داخلی در تاجیکستان همسر خویش- زیبا نساء- را از دست داد و سپس آواره سرزمین افغانستان شد و پس از ماهها غربت و دوری از وطن به جمهوری اسلامی ایران آمد و هم اینک در تهران زندگی میکند. نمونه اشعار این شاعر تاجیکی در مطبوعات ایران بخصوص در صفحه ادبی «بشنو از نی» روزنامه اطلاعات و صفحات شعر مجله «اهل قلم» منتشر شده است. | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
خط ۹۶: | خط ۹۰: | ||
{{ب| نیزه را سرور من، بستر راحت کردی|شام را غلغلهی صبح قیامت کردی }} | {{ب| نیزه را سرور من، بستر راحت کردی|شام را غلغلهی صبح قیامت کردی }} | ||
{{ب| به لب تشنهات آن روز اشارت میکرد|خاتمی را که به انگشت شهادت کردی }} | {{ب| به لب تشنهات آن روز اشارت میکرد|خاتمی را که به انگشت [[شهادت]] کردی }} | ||
{{ب| عقل میخواست بمانی به حرم، امّا عشق|گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردی }} | {{ب| عقل میخواست بمانی به حرم، امّا عشق|گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردی }} | ||
خط ۱۰۲: | خط ۹۶: | ||
{{ب| بانگ لبیک، که حجّاج به لب میآرند|آیههایی است که بر نیزه تلاوت کردی }} | {{ب| بانگ لبیک، که حجّاج به لب میآرند|آیههایی است که بر نیزه تلاوت کردی }} | ||
{{ب| اکبر و قاسم و | {{ب|[[علی اکبر (ع)|اکبر]] و [[قاسم بن حسن (ع)|قاسم]] و [[عباس]]، کجایند، کجا؟|عشق! چون این همه را بردی و غارت کردی؟ }} | ||
{{ب| چیست در تو، همه امروز تو را میجویند|ای تن بیسر سرور چه قیامت کردی! }} | {{ب| چیست در تو، همه امروز تو را میجویند|ای تن بیسر سرور چه قیامت کردی! }} | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۰: | ||
{{ب| آه میترسم که بگشایم دو چشم خویش را|میخورد چشم مرا تیر گناه از شش طرف }} | {{ب| آه میترسم که بگشایم دو چشم خویش را|میخورد چشم مرا تیر گناه از شش طرف }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۱۵۰۷-۱۵۰۸.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۲۹: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۷
محمد علی عجمی (١٩٥٦ م ) غزل سرای معاصر از جمهوری تاجیکستان است.
محمد علی عجمی | |
---|---|
زادروز | ١٩٥٦ م وخش/قرقان تپه |
کتابها | چشمه برف،دانه برف |
دربارهی شاعر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمد علی عجمی شاعری از جمهوری تاجیکستان است که در سال ١٩٥٦ میلادی در استان «وخش» و در شهر «قرقان تپه» تولد یافته است.
تحصیلات او در رشته زبان و ادبیات فارسی تاجیکی است. وی پس از تحصیل به شهر خود وخش بازگشت و تا سال استقلال جمهوری تاجیکستان در این شهر زندگی کرد.
شعر عجمی در قیاس با شعر هموطنانش بسیار پختهتر و امروزیتر است. او از تجربه شاعران نوپرداز و غزلسرایان نو اندیش این سالها به خوبی بهره برده است و در مجموعه سوم خود «اندوه سبز» این تأثیر بسیار آشکار است. اندوه سبز بیگمان بهترین مجموعه شعری عجمی و از بهترین مجموعههای این سالها در میان شاعران تاجیکستان است. لازم به یادآوری است که به اعتقاد همه ادیبان و حتی خود شاعران تاجیکستان شعر آن سامان از شعر سرزمین ما پائینتر است. پر واضح است که وجود مشکلات شدید فرهنگی و نفوذ ادبیات بیگانه در طول سالیان دراز به ادبیات تاجیکستان ضربات جبران ناپذیری وارد کرده است.
عجمی در دفتر شعر اندوه سبز خود به مثنوی، غزل و چهار پاره عنایت خاصی داشته و از شعر نو و سپید در این دفتر خبری نیست. بیشتر شاعران تاجیکستان این روزها قالب دلخواهشان چهار پاره است و از این بابت به شاعران سی- چهل سال پیش ایران شباهت میبرند. در فصل غزل که نقطه اوج کار عجمی است به زیباترین و شگفتترین غزلهای معاصر تاجیکستان بر میخوریم و اصلا عجمی شاعر غزل است. [۱]
آثار شاعر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عجمی در سالهای ١٩٨٤ م اولین و در سال ١٩٩١ م دومین مجموعه شعری خود را منتشر کرد. نخستین دفتر اشعار این شاعر «سرچشمه» نام دارد و نام دومین مجموعه وی «دانهی حرف» است وی با شروع درگیریهای داخلی در تاجیکستان همسر خویش- زیبا نساء- را از دست داد و سپس آواره سرزمین افغانستان شد و پس از ماهها غربت و دوری از وطن به جمهوری اسلامی ایران آمد و هم اینک در تهران زندگی میکند. نمونه اشعار این شاعر تاجیکی در مطبوعات ایران بخصوص در صفحه ادبی «بشنو از نی» روزنامه اطلاعات و صفحات شعر مجله «اهل قلم» منتشر شده است.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بانگ لبّیک:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نیزه را سرور من، بستر راحت کردی | شام را غلغلهی صبح قیامت کردی | |
به لب تشنهات آن روز اشارت میکرد | خاتمی را که به انگشت شهادت کردی | |
عقل میخواست بمانی به حرم، امّا عشق | گفت بر نیزه بزن بوسه، اجابت کردی | |
بانگ لبیک، که حجّاج به لب میآرند | آیههایی است که بر نیزه تلاوت کردی | |
اکبر و قاسم و عباس، کجایند، کجا؟ | عشق! چون این همه را بردی و غارت کردی؟ | |
چیست در تو، همه امروز تو را میجویند | ای تن بیسر سرور چه قیامت کردی! | |
باز من ماندم و صد کوفه غریبی، هیهات | گرچه آزاد مرا تو ز اسارت کردی |
چه طلسم است این که ...[ویرایش | ویرایش مبدأ]
میدمد در سینهام طوفان آه از شش طرف | باز میگردد مگر بستهست راه از شش طرف | |
هر طرف رو میکنم تیر و سنان و نیزه است | هر طرف سر میکشم چاه است، چاه از شش طرف | |
سدّ راهم میشود طوفان سرخ از چهار سو | بر زمینم میزند ابری سیاه از شش طرف | |
آسمان هم شال غم دارد به سر، در سوگ دوست | گریه دارد هالهی اندوه ماه از شش طرف | |
چه طلسم است این که شیطان رفته است از یادها | سنگ میبارند بر این خانقاه از شش طرف | |
آه میترسم که بگشایم دو چشم خویش را | میخورد چشم مرا تیر گناه از شش طرف |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ از مقدمه دفتر شعر «اندوه سبز» به قلم علیرضا قزوه. با تلخیص.