شیخ حمادی نوح‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۹ توسط Faraji (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
شیخ حمادی نوح‌
زادروز 1240 ه. ق.
مرگ 1325 ه. ق.
حلّه
محل زندگی حله
جایگاه خاکسپاری نجف
لقب حمّادی نوح
پیشه شاعر و ادیب
دیوان سروده‌ها «البابلیات»، «نماذج من شعر حمادی نوح» و «شعراء الحلّة»

شیخ حمادی نوح شاعر و ادیب شیعه امامی است.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابو هبة اللّه محمّد بن سلیمان بن نوح غریبی کعبی، اصلتا اهوازی است ولی ساکن حلّه بود. در سال 1240 ه. ق. متولد شده و به سال 1325 ه. ق. در حلّه وفات یافت. او را در نجف دفن کردند. [۱]

از میان القاب فراوان وی «حمّادی نوح» بیشترین شهرت را یافته است. در نژادنامه‌ی او گفته‌اند: غریبی نسبت است به آل غریب که قبیله‌ای عراقی الاصل است؛ کعبی نسبت است به قبیله‌ی کعبت که ماندگار اهواز گشته است و حلّی نسبت است به زادگاه اصلی نیاکان وی.

دانش‌های عربی و ادبی را آموخت و برای مدتی به اهواز و جزایر کوچید. وی مردی بود سخت پارسا که برای خود اوراد و اذکاری در تعقیب نماز ترتیب داده بود و با آن به درگاه خداوند نیایش همی کرد.

حمّادی شاعری بود سخت خوش‌سخن و نسبت به واژگان زبان عربی بسیار مسلّط امّا سخنش روان بود. دیوان شعری دارد که بیش از 9300 بیت را در آن به خطی خوش گرد آورده بود.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از آثار حمادی، «البابلیات»، «نماذج من شعر حمادی نوح» و «شعراء الحلّة» را می‌توان نام برد. [۲]

نمونه اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شعر او به کوشش علی خاقانی گرد آمده است. از اشعار او در سوگ امام حسین (ع) چکامه‌ای در 309 بیت می‌باشد.


1- یا حجر إسماعیل جاوزک الهدی‌مذبان عن غدک الحسین الأطهر

2- یفدی ذبیحک کبشه و علی الظماحنقا صفّی اللّه جهرا ینحر

3- أصفاء زمزم لا صفوت لشارب‌وحشا الهدی بلظی الظما تتفطر [۳]


1- ای حجر اسماعیل، بعد از آنکه حسین (ع) از تو دور شد، هدایت هم از تو جدا شد.

2- گوسفندی فدای ذبیح تو (اسماعیل) شد در حالی‌که صفی اللّه (امام حسین (ع)) از روی کینه در حالت تشنگی و به طور آشکار کشته شد.

3- ای زمزم زلال، ای کاش که برای نوشندگان، آب زلالی نباشی زیرا که اندرون هدایت از حرارت تشنگی از هم گسیخت (اشاره به امام حسین (ع) است)

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. همان؛ ص 200.
  2. اعیان الشیعه؛ ج 9، ص 346.
  3. ادب الطف؛ ج 8، ص 203.