سید مهدی فاطمی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۳

سید مهدی فاطمی‌ (1291 ه.ش) از شاعران معاصر است.

سید مهدی فاطمی
زمینهٔ کاری غزل سرا
زادروز 1291 ه.ش
قم
تخلص طوفان

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سید مهدی فاطمی فرزند سیّد محمد در سال 1291 ه.ش در شهر قم متولد شد. مهدی فاطمی خواندن و نوشتن را در مکتب آموخت و به تحصیل علوم قدیمه پرداخت. دوره‌ دبیرستان را در تهران به پایان رسانید وی به سال 1319 شمسی به استخدام بانک کشاورزی درآمد و در سال 1350 شمسی بازنشسته شد.

فاطمی که در شعر «طوفان» تخلّص می‌کند از سال 1312 به شعر و شاعری پرداخت و چون از استعداد قریحه‌ ذاتی برخوردار بود، در انجمن ادبی ایران شرکت کرد و به تدریج شعرش پختگی یافت و مورد پسند ادب دوستان قرار گرفت و در شعر بیشتر به سرودن غزل پرداخت. [۱]

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شعر اول[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین‌ بذر همّت در جهان افشاند افکار حسین
جان خود را در ره صدق و صفا از دست داد زین سبب تا حشر با شد گرم بازار حسین
با قیام خویش بر اهل جهان معلوم کرد تابع اهل ستم گشتن بود عار حسین
حق و باطل را به خون خویش کرد از هم جدا آری، آری تا ابد برجاست آثار حسین
زندگی پیکار باشد در ره اندیشه‌ها باشد این گفتار شیرین و گهربار حسین
گر نداری دین به عالم لااقل آزاده باش‌ این کلام نغز می‌باشد ز گفتار حسین
مرگ با عزّت ز عیش در مذلّت بهتر است‌ نغمه‌ای می‌باشد از لعل دُرر بار حسین
نی ریاست، نی دورنگی، نی دغل در کار بود بهر ترویج حقیقت بود، پیکار حسین
نی هوا خواهش مسلمانان به دوران اند و بس‌ بلکه هر آزاده می‌باشد هوادار حسین
جان و مال و یاورانش شد فدای حق، ولی‌ رادمردان را بود سرمشق، رفتار حسین
داد درس یاری و جانبازی و مردانگی‌ بر همه اهل جهان عبّاس سردار حسین


شعر دوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ای عالمی سیاه به تن در عزای تو ای جان پاک آدم خاکی فدای تو
ای جنّ و انس، مویه‌گر اندر مصیبتت‌ ای خاص و عام، نوحه‌گر اندر ثنای تو
ای قبله‌ی زمین و زمان، نور مشرقین‌ ای توتیای چشم ملک خاک پای تو
در کربلا اگر چه جدا شد ز تن سرت‌ ثبت است بر جریده‌ی عالم بقای تو
خون علی نگشته به محراب کوفه، خشک‌ گلگون، زمین کرب و بلا شد ز نای تو
(توفان) نداشت زاد سفر بهر آخرت‌ در وقت مرگ بهره برد از ولای تو



منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 1، ص 929.