حسینعلی منشی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران متأخر]]
[[رده:شاعران متأخر]]
<references />
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۹

حسینعلی منشی یکی از شاعران معاصر ایرانی بود.

حسینعلی منشی
زادروز 1271 ه. ش
کاشان
مرگ 1349 ه.ش
تخلص منشی

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حسینعلی منشی فرزند محمد صادق، که تخلّص شعری خود را از نام خانوادگی‌اش انتخاب کرده بود در سال 1271 ه. ش در شهر کاشان دیده به جهان گشود. پدرش از بازرگانان آن شهر بود و هنگامی که کودکی بیش نبود، پدر خود را از دست داد و دایی‌اش مرحوم ناصری که از شعرا و مورخین بود، سرپرستی او را به عهده گرفت. وی علوم متداوله‌ی زمان را در زادگاه خود فرا گرفت و در سال 1315 شمسی به استخدام فرهنگ درآمد و به تدریس ادبیات در دبیرستان‌های کاشان پرداخت، و سالیان دراز به تعلیم و تربیت جوانان همت گماشت.

وی که ریاست «انجمن ادبی صبا» در کاشان را به عهده داشت، از همان کودکی به سرودن شعر پرداخت و در ادبیات فارسی و عربی بخصوص در فنون شعر به کمال رسید. منشی از شاعران توانا و از گویندگانی بود که در شعر مقامی والا داشت و هنرش غزل سرایی، و سبکش تلفیقی از سبک سعدی و حافظ بود. دیوان اشعارش حدود بیست هزار بیت می‌باشد که انتشار یافته است. منشی به سال 1349 شمسی چشم از جهان فروبست. [۱]

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جای اشک از دیدگان گر خون دل ریزم بجاست‌ ز آنکه ماه ماتم و اندوه و غم را ابتداست
زین هلال ماه ماتم کز افق شد آشکار یا رب از بهر چه دلها را چنین محنت فزاست
این عزا از کیست یا رب کز برایش در جنان‌ حضرت خیر البشر خونین دل و صاحب عزاست
این عزا از کیست یا رب کز علیّ مرتضی‌ تا به دامن اشک غم جاری به هر صبح و مساست
این عزا از کیست یا رب کز برای تسلیت‌ دل غمین روح الامین در خدمت خیر النّساست
این مه اندوه و غم گویا محرم نام اوست‌ وندر این مه شاه دین مقتول تیغ اشقیاست
گوشوار عرش یزدان شاه مظلومان حسین‌ آن که از پا تا به سر آیینه‌ی ایزد نماست
ناز پرورد نبی آرامش جان حسن‌ زینت آغوش زهر نور چشم مرتضاست
اولین مخلوق و دوم سبط و سوم رهنمای‌ والد چارم امام و پنجم آل عباست
آن که در قرآن خدایش پاک خواند و پاکزاد آیه‌ی تطهیر بر قولم در این دعوی گواست
ای شهید تشنه کام ای قره العین بتول‌ کز رخت روشن چراغ دودمان مصطفی است
خواهشت گر آب بود اینک به چشم شیعیان‌ قطره‌ها و جوی‌های و دجله‌ها و بحرهاست
دیده‌ام از اشک طوفانی بود شاها ببین‌ یک نظر برگفته «منشی» که طوفان البکاست

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 5، ص 3395.