احد چگینی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
احد چگینی (١٣٤٨ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
احد چگینی | |
---|---|
زادروز | ١٣٤٨ه. ش قزوین |
سبک نوشتاری | غزل |
کتابها | «بومیترین چوپان دنیا» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احد چگینی فرزند عزیز اللّه به سال ١٣٤٨ ه. ش در قزوین دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان برد، و در رشته مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی تاکستان در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل گردید. چگینی از دوره دبیرستان فعالیتهای شعری خود را آغاز نمود. احد چگینی عضو شورای اسلامی شهر قزوین و معاون فرماندار این شهر بوده است.
وی در قالب کلاسیک، غزل را بهتر از انواع شعر میسراید.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بومیترین چوپان دنیا» مجموعه غزلیات احد چگینی می باشد.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این سو به روی اسب، مردی بدون دست | آن سو به روی خاک، صد کوفه مرد پست | |
بر روی آفتاب خنجر کشیدهاند | ظلمت نصیبتان، ای قوم شبپرست! | |
هر روزتان سیاه، ای نهروانیان! | رفته ز یادتان آن تیغ و ضرب شست؟ | |
این تیغ بینیام، این مرد بیزره | آیینهی حسین، تکرار حیدر است | |
در سرخی غروب، خورشید روشنی | در خون نشسته بود از پا نمینشست | |
آن سو به روی اسب، صد کوفه پرست | این سو به روی خاک مردی بدون دست |
ستون خیمهی مولا ابا الفضل | علمدار سپاه «لا»، ابا الفضل! | |
درون هر دلی، با ذکر نامت | قیامت میشود بر پا ابا الفضل | |
جوانمردی، وفا، غیرت، شجاعت | گرفته از تو رونق یا ابا الفضل | |
در آن سو، لشکری از تیغ و خنجر | در این سو، یکّه و تنها ابا الفضل | |
چهها بیتو کشید، ای داغ سنگین | حسین عصر عاشورا، ابا الفضل | |
جگرها از عطش در خیمه میسوخت | لب خشکیده سقّا- ابا الفضل | |
فرات! ای تشنه جاوید تاریخ | بگو آخر چه کردی با ابا الفضل؟ | |
فرات از تشنگی میسوخت آن روز | ننوشید از لب آقا ابا الفضل | |
به قربان لبان تشنهی تو | فدای نام سبزت یا ابا الفضل [۱] |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ بال سرخ قنوت؛ ص 182 و 183.