محمد علی حضرتی
محمدعلی حضرتی (١٣٤٢ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
محمد علی حضرتی | |
---|---|
زادروز | ١٣٤٢ ه.ش قزوین |
کتابها | «شعله در خیمه ابر»، «عاشقانههای کبود»، «حنجره آب»، «خورشید بر نیزه»، «نسیم فرهنگ و هنر قزوین» و «قزوین در آینه تاریخ و طبیعت ایران» |
زندگینامه
محمدعلی حضرتی فرزند رحیم در سال ١٣٤٢ ه. ش در شهرستان قزوین پا به عرصه گیتی گذاشت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند و سپس در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شد و ادامه آن را تا مقطع فوق لیسانس در دانشگاه تربیت مدرس تهران به انجام رساند و به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد.
حضرتی از سال ١٣٦٥ ه. ش به بعد رسما وارد جرگه شعر و شاعری شد و در جلسات شعر حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی حضور یافت. در مراجعت به قزوین «کانون شعر سحر» و بعد از آن مرکز «هنرهای ادبی عبید» را تأسیس نمود.
وی علاوه بر تدریس در دانشگاه علوم پزشکی قزوین و تربیت معلم به صورت مأمور از آموزش و پرورش و در سمت مدیر سازمان ایران گردی و جهانگردی قزوین و رئیس اداره بنیاد ایرانشناسی استان قزوین انجام وظیفه کردهاست.
وی در همه قالبهای شعر کلاسیک و هم چنین شعر نو طبع آزمایی کردهاست.
آثار
از حضرتی تاکنون کتابهای متعددی چاپ شدهاست که از آن میان میتوان از مجموعه شعرش به نام «شعله در خیمه ابر» و «عاشقانههای کبود» نام برد همچنین مجموعه شعرهای گردآوری شده شاعران قزوین یا نامهای «حنجره آب»، «خورشید بر نیزه» و دو دفتر به نام «نسیم فرهنگ و هنر قزوین» و هم چنین مجموعه مقاله و راهنمای گردشگری شهر قزوین و «قزوین در آینه تاریخ و طبیعت ایران» را نیز به چاپ رسانده است.
اشعار
سوار[۱]
بار دیگر باره، هی زد سوی میدان سوار | مثل خورشیدی که میتازد به شب عریان سوار | |
آتش شمشیر خشمش زهرهها را آب کرد | رد شد از خاکستر دشمن چنان طوفان سوار | |
بیزره، بیجامه، با تن پوشی از غیرت به بر | در مصاف تیغهای لخت در جولان سوار | |
آسمان ابری نبود و نیزه میبارید و تیر | کوه را میماند پا بر جا در آن باران سوار | |
با لب شمشیر با نامرد حرف از مرگ زد | هیبت تیغ علی در لهجهاش پنهان سوار | |
ریشه تا در آسمانها بست آن نخل رشید | سبز رویید از زمین یک دشت نخلستان سوار |
منابع
پی نوشت
- ↑ به تمامی حماسه و غیرت، عابس بن ابی شبیب شاکری.