حمید کرمی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «حمید کرمی فرزند علی اصغر به سال 1341 ه. ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حمید کرمی فرزند | '''حمید کرمی''' (١٣٤١ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = حمید کرمی | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد =١٣٤١ ه.ش | |||
| محل تولد =تهران | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر =سپهر | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها =«بر شانههای کوهستان»، «سایه روشنهای بیدر» و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٢٣» | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر = | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
| imdb_id = | |||
| soure_id = | |||
| جوایز اسکار = | |||
| جوایز آفی = | |||
| جایزه اریل = | |||
| جوایز بافتا = | |||
| جوایز سزار = | |||
| جوایز امی = | |||
| filmfareawards = | |||
| جوایز جمینای = | |||
| جوایز گوی طلایی = | |||
| جوایز تمشک طلایی = | |||
| جوایز گویا = | |||
| جوایز گرمی = | |||
| جوایز ایفتا = | |||
| جوایز لورنس الیور = | |||
| naacpimageawards = | |||
| جوایز فیلم ملی = | |||
| جوایز ساگه = | |||
| جوایز تونی = | |||
| جوایز سیمرغ بلورین = | |||
| جوایز جشن سینمای ایران = | |||
| جوایز حافظ = | |||
| جوایز = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
حمید کرمی فرزند علیاصغر به سال ١٣٤١ ه. ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به پایان رساند و مقدماتی از دروس حوزوی را نیز فرا گرفت. وی فعالیتهای شعری خود را از سال ١٣٦٢ ه. ش به طور جدی و با حضور در مجمع شاعران حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی آغاز نمود. | |||
ایشان مدتی در استخدام قوه قضائیه بوده و با انجمنهای ادبی و مطبوعات و هم چنین رادیو سابقهی همکاری نزدیک داشتهاست و شعر و مقالات خود را گاهی با نام «سپهر حمیدی» در مطبوعات به چاپ میرساند. | |||
کرمی در تمام قالبهای شعری طبع آزمایی کردهاست ولی خود را در سرودن «مثنوی» موفقتر میداند. | |||
کرمی در تمام | |||
==آثار== | |||
از حمید کرمی تاکنون مجموعه شعرهای «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=530679&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author بر شانههای کوهستان]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=521460&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سایه روشنهای بیدر]» و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=581386&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author گزیده ادبیات معاصر شماره ٢٣]» به چاپ رسیدهاست. | |||
==اشعار== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۲: | خط ۸۵: | ||
{{ب| عطشناک دریای خون بود و بس|شبی که سرش شور شمشیر داشت }} | {{ب| عطشناک دریای خون بود و بس|شبی که سرش شور شمشیر داشت }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| شب آمد چو یلدا پر از تیرگی|سیه اژدها هُرم افعی پرست }} | {{ب| شب آمد چو یلدا پر از تیرگی|سیه اژدها هُرم افعی پرست }} | ||
{{ب| به چشمش سکوتی گران میخزید|و بر شانهاش مار کبرای مست }} | {{ب| به چشمش سکوتی گران میخزید|و بر شانهاش مار کبرای مست }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| پر از هُرم صحرای تفتیده بود|شب رویش نالهها از عطش }} | {{ب| پر از هُرم صحرای تفتیده بود|شب رویش نالهها از عطش }} | ||
{{ب| نشان خطر داشت در دام شب|تب سرخ آلالهها از عطش }} | {{ب| نشان خطر داشت در دام شب|تب سرخ آلالهها از عطش }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| شبی چون رجزهای نامآوران|پر از موج شط جنون در بغل }} | {{ب| شبی چون رجزهای نامآوران|پر از موج شط جنون در بغل }} | ||
خط ۳۵: | خط ۱۰۰: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| style="margin: 0 auto; " | |||
{ | | class="b" |<span class="beyt"> نفیر بلا [[کربلا]] را گرفت</span> | ||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">زمین کر شد از نالهی کوسها </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> به گوش فلک اضطرابی فکند</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">خطر آفرین نای ناقوسها </span> | |||
|} | |||
<br /> | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| نوای غم کودکان سر گرفت|زمین و زمان، جمله در تب نشست }} | {{ب| نوای غم کودکان سر گرفت|زمین و زمان، جمله در تب نشست }} | ||
خط ۵۲: | خط ۱۱۹: | ||
{{ب| و چشمان ناباوران سحر|فرو رفته در کام خوابی عمیق }} | {{ب| و چشمان ناباوران سحر|فرو رفته در کام خوابی عمیق }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| style="margin: 0 auto; " | |||
| class="b" |<span class="beyt"> خداییترین بوی [[بیعت]] نشست</span> | |||
{ | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt">ز هفتاد و دو لاله در باغ دین </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> به خون و عطش جمله پرپر شدند</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">به امداد فریاد «هل من معین» </span> | |||
|} | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| در آن دشت تبدار هنگامه خیز|فقط صحبت از خون و شمشیر بود }} | {{ب| در آن دشت تبدار هنگامه خیز|فقط صحبت از خون و شمشیر بود }} | ||
خط ۶۷: | خط ۱۳۴: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| style="margin: 0 auto; " | |||
{ | | class="b" |<span class="beyt"> به ناگاه داغ زمین تازه شد</span> | ||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">به یکبار از اقتراحش فتاد </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> و عرش خدا نیز در غم نشست</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">حسین از سر [[ذو الجناح]]<nowiki/>ش فتاد <ref>میراث عشق؛ ص ۳۴۴و ۳۴۵.</ref> </span> | |||
|} | |||
<br /> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۱۵۷۶-۱۵۷۷.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۸۹: | خط ۱۵۳: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۰
حمید کرمی (١٣٤١ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
حمید کرمی | |
---|---|
زادروز | ١٣٤١ ه.ش تهران |
نام(های) دیگر |
سپهر |
کتابها | «بر شانههای کوهستان»، «سایه روشنهای بیدر» و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٢٣» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حمید کرمی فرزند علیاصغر به سال ١٣٤١ ه. ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به پایان رساند و مقدماتی از دروس حوزوی را نیز فرا گرفت. وی فعالیتهای شعری خود را از سال ١٣٦٢ ه. ش به طور جدی و با حضور در مجمع شاعران حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی آغاز نمود. ایشان مدتی در استخدام قوه قضائیه بوده و با انجمنهای ادبی و مطبوعات و هم چنین رادیو سابقهی همکاری نزدیک داشتهاست و شعر و مقالات خود را گاهی با نام «سپهر حمیدی» در مطبوعات به چاپ میرساند.
کرمی در تمام قالبهای شعری طبع آزمایی کردهاست ولی خود را در سرودن «مثنوی» موفقتر میداند.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از حمید کرمی تاکنون مجموعه شعرهای «بر شانههای کوهستان»، «سایه روشنهای بیدر» و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٢٣» به چاپ رسیدهاست.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فرو رفت خورشید و شب شد بلند | شبی که دلش ریشه در قیر داشت | |
عطشناک دریای خون بود و بس | شبی که سرش شور شمشیر داشت |
شب آمد چو یلدا پر از تیرگی | سیه اژدها هُرم افعی پرست | |
به چشمش سکوتی گران میخزید | و بر شانهاش مار کبرای مست |
پر از هُرم صحرای تفتیده بود | شب رویش نالهها از عطش | |
نشان خطر داشت در دام شب | تب سرخ آلالهها از عطش |
شبی چون رجزهای نامآوران | پر از موج شط جنون در بغل | |
شبی مثل پهلوی شمشیر سرخ | پر از بوی فریاد خون در بغل |
نفیر بلا کربلا را گرفت | زمین کر شد از نالهی کوسها | |
به گوش فلک اضطرابی فکند | خطر آفرین نای ناقوسها |
نوای غم کودکان سر گرفت | زمین و زمان، جمله در تب نشست | |
نسیم سحر مثل بهت شفق | پریشان به گیسوی زینب نشست | |
خطر سایه افکند بر خیمهها | و در کودکان اضطرابی عمیق | |
و چشمان ناباوران سحر | فرو رفته در کام خوابی عمیق |
خداییترین بوی بیعت نشست | ز هفتاد و دو لاله در باغ دین | |
به خون و عطش جمله پرپر شدند | به امداد فریاد «هل من معین» |
در آن دشت تبدار هنگامه خیز | فقط صحبت از خون و شمشیر بود | |
در آن سو رجزهای نامردمی | در این سو رجز، بانگ تکبیر بود |
به ناگاه داغ زمین تازه شد | به یکبار از اقتراحش فتاد | |
و عرش خدا نیز در غم نشست | حسین از سر ذو الجناحش فتاد [۱] |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ میراث عشق؛ ص ۳۴۴و ۳۴۵.