السید احمد علی خان: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| محل تولد = | | محل تولد = | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = ۱۱۶۸ ه. ق. | ||
| محل مرگ = | | محل مرگ = | ||
| علت مرگ = | | علت مرگ = | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
|گفتاورد = | |گفتاورد = | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }}'''السید احمد علی خان'''، ادیب و شاعر قرن دوازدهم هجری است. | ||
== زندگینامه == | |||
سید احمد بن سید مطلّب بن علی خان بن خلف بن عبد المطلّب مشعشعی حویزی، معاصر سیّد عبد اللّه بن نور الدّین نعمت اللّه جزایری بود. او عالمی پرهیزگار و ادیب و شاعری پارسا در قرن دوازدهم هجری است که به سال ۱۱۶۸ ه. ق وفات یافت. <ref> ادب الطف؛ ج ۶، ص ۱۱.</ref> | |||
== اشعار == | |||
احمد علی خان در وصف فاجعه [[کربلا]] اشعاری سرود، و توصیف قلبی که در آتش حزن میسوزد و از درد پارهپاره میگردد. | |||
احمد علی خان در وصف فاجعه کربلا اشعاری سرود، و توصیف قلبی که در آتش حزن میسوزد و از درد پارهپاره میگردد. | |||
چشمانی که چون سیل میگرید و اشک او را کفایت نمیکند و به این ماتم از خون مدد میگیرد خواب و راحت را از او ربوده است. | چشمانی که چون سیل میگرید و اشک او را کفایت نمیکند و به این ماتم از خون مدد میگیرد خواب و راحت را از او ربوده است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۷: | ||
شاعر در این اشعار از گریه آسمان و زمین، ندبه انس و جن و ماتم همهی کائنات و همهی انبیاء الهی سخن میگوید. | شاعر در این اشعار از گریه آسمان و زمین، ندبه انس و جن و ماتم همهی کائنات و همهی انبیاء الهی سخن میگوید. | ||
<br /> | |||
=== نمونه شعر ا === | |||
۱- تبکی علیک بقان فی مدامعهاو ما بکت غیر أنّ اللّه أبکاها | |||
۲- و اهتزت السبع و العرش العظیمو لو لا اللّه أصبحت العلیاء سفلاها | |||
۳- إلانس تبکی رزایاک التی عظمتو الجن تجت طباق ألارض تنعاها | |||
۴- رزیة حلّ فی الإسلام موقعهاتنسی الرزایا و لکن لیس تنساها | |||
۵- آل النبی علی ألاقتاب عاریةکیما یسرّ یزید عند رؤیاها | |||
۶- و راس أکرم خلق اللّه یرفعهعلی السنان سنان و هو أشقاها | |||
۷- تبکی له أنبیاء اللّه موجعةو ما بکت لعظیم من رزایاها | |||
۸- و تستهیج له الأملاک باکیةو ما البکاء لشیء من سجایاها <ref>ادب الطف؛ ج ۶، ص ۱۰.</ref> | |||
۱- قلبم در آتش حزن تو میسوزد و از درد پارهپاره میشود و بر ماتم تو خون میگریم. | |||
۲- هفت آسمان و عرش عظیم پروردگار با این مصیبت به لرزه درآمد و آسمان و زمین بر این مصیبت گریست. | |||
۳- انس و جن و تمام کائنات به شدت بر این عزا و ماتم میگریند. | |||
۴- مصیبتی بر اسلام وارد شد که مصیبتهای دیگر در مقابل آن کوچک است و به فراموشی سپرده میشوند امّا هیچگاه نمیشود این مصیبت را فراموش کرد. | |||
۵- فرزندان رسول خدا (ص) برهنه و عریان در آفتابند. | |||
۶- سر گرامیترین مخلوق خداوند بر نیزه سنان که شقیترین افراد بشر است بالا رفته است. | |||
۷ و ۸- همهی انبیاء الهی بر پسر رسول خدا میگریند. زیرا که مصیبت بزرگتر از این وجود ندارد. | |||
=== نمونه شعر ۲ === | |||
۱- هی الطفوف فطف سبعا بمغناهافما لبکّة معنی دون معناها | |||
۲- أرض و لکنما السبع الشداد لهادانت و طأطأ أعلاها لأدناها | |||
۳- هی المبارکة المیمون جانبهاما طور سیناء إلا طور سیناها | |||
۴- و کیف لا و هی أرض ضمنت جثثاما کان ذا الکون- لا و اللّه- لو لاها <ref>ادب الطف؛ ج ۶، ص ۹.</ref> | |||
۱- زمین طف چه زمینی است که هفت آسمان به دور او طواف میکنند و مکّه بدون کربلا نامفهوم است. | |||
۲- آسمانهای هفتگانه در مقابل این زمین کرنش میکنند. | |||
۳- و طور سینا خود را در این سرزمین میمون و مبارک مییابد. | |||
۴- زیرا، این سرزمین پیکر کسی را در آغوش گرفته که هستی بهواسطهی او، هستی یافته است. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، | * [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج۱، ص: ۴۵۵-۴۵۶.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] | ||
[[رده:شاعران عرب]] | [[رده:شاعران عرب]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۲۵
السید احمد علی خان | |
---|---|
زادروز | قرن دوازدهم هجری |
مرگ | ۱۱۶۸ ه. ق. |
پیشه | عالمی پرهیزگار و ادیب و شاعری پارسا |
السید احمد علی خان، ادیب و شاعر قرن دوازدهم هجری است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سید احمد بن سید مطلّب بن علی خان بن خلف بن عبد المطلّب مشعشعی حویزی، معاصر سیّد عبد اللّه بن نور الدّین نعمت اللّه جزایری بود. او عالمی پرهیزگار و ادیب و شاعری پارسا در قرن دوازدهم هجری است که به سال ۱۱۶۸ ه. ق وفات یافت. [۱]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احمد علی خان در وصف فاجعه کربلا اشعاری سرود، و توصیف قلبی که در آتش حزن میسوزد و از درد پارهپاره میگردد.
چشمانی که چون سیل میگرید و اشک او را کفایت نمیکند و به این ماتم از خون مدد میگیرد خواب و راحت را از او ربوده است.
شاعر در این اشعار از گریه آسمان و زمین، ندبه انس و جن و ماتم همهی کائنات و همهی انبیاء الهی سخن میگوید.
نمونه شعر ا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
۱- تبکی علیک بقان فی مدامعهاو ما بکت غیر أنّ اللّه أبکاها
۲- و اهتزت السبع و العرش العظیمو لو لا اللّه أصبحت العلیاء سفلاها
۳- إلانس تبکی رزایاک التی عظمتو الجن تجت طباق ألارض تنعاها
۴- رزیة حلّ فی الإسلام موقعهاتنسی الرزایا و لکن لیس تنساها
۵- آل النبی علی ألاقتاب عاریةکیما یسرّ یزید عند رؤیاها
۶- و راس أکرم خلق اللّه یرفعهعلی السنان سنان و هو أشقاها
۷- تبکی له أنبیاء اللّه موجعةو ما بکت لعظیم من رزایاها
۸- و تستهیج له الأملاک باکیةو ما البکاء لشیء من سجایاها [۲]
۱- قلبم در آتش حزن تو میسوزد و از درد پارهپاره میشود و بر ماتم تو خون میگریم.
۲- هفت آسمان و عرش عظیم پروردگار با این مصیبت به لرزه درآمد و آسمان و زمین بر این مصیبت گریست.
۳- انس و جن و تمام کائنات به شدت بر این عزا و ماتم میگریند.
۴- مصیبتی بر اسلام وارد شد که مصیبتهای دیگر در مقابل آن کوچک است و به فراموشی سپرده میشوند امّا هیچگاه نمیشود این مصیبت را فراموش کرد.
۵- فرزندان رسول خدا (ص) برهنه و عریان در آفتابند.
۶- سر گرامیترین مخلوق خداوند بر نیزه سنان که شقیترین افراد بشر است بالا رفته است.
۷ و ۸- همهی انبیاء الهی بر پسر رسول خدا میگریند. زیرا که مصیبت بزرگتر از این وجود ندارد.
نمونه شعر ۲[ویرایش | ویرایش مبدأ]
۱- هی الطفوف فطف سبعا بمغناهافما لبکّة معنی دون معناها
۲- أرض و لکنما السبع الشداد لهادانت و طأطأ أعلاها لأدناها
۳- هی المبارکة المیمون جانبهاما طور سیناء إلا طور سیناها
۴- و کیف لا و هی أرض ضمنت جثثاما کان ذا الکون- لا و اللّه- لو لاها [۳]
۱- زمین طف چه زمینی است که هفت آسمان به دور او طواف میکنند و مکّه بدون کربلا نامفهوم است.
۲- آسمانهای هفتگانه در مقابل این زمین کرنش میکنند.
۳- و طور سینا خود را در این سرزمین میمون و مبارک مییابد.
۴- زیرا، این سرزمین پیکر کسی را در آغوش گرفته که هستی بهواسطهی او، هستی یافته است.