قاسم سیاره: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
| همسر = | | همسر = | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
| فرزندان = | | فرزندان بهرام (پریش)، امید، هدایت، عنایت، احسان= | ||
|تحصیلات = | |تحصیلات = | ||
|دانشگاه = | |دانشگاه = | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
قاسم سیاره فرزند هاشم متخلص به «آشفته» به سال 1303 ه. ش در شهر «دهاقان» متولد شد. | قاسم سیاره فرزند هاشم متخلص به «آشفته» به سال 1303 ه. ش در شهر «دهاقان» متولد شد. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۱: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۵
قاسم سیاره یکی از شاعران معاصر است.
قاسم سیاره | |
---|---|
زادروز | 1303 ه. ش شهرضا |
کتابها | «خوشه» |
تخلص | «آشفته» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قاسم سیاره فرزند هاشم متخلص به «آشفته» به سال 1303 ه. ش در شهر «دهاقان» متولد شد.
پدرش فردی صاحب قریحه در شعر بود که میراث وی به آشفته و از او به پسرش «پریش» رسیده است. وی از سال 1310 ساکن شهرضا گردید و در این شهر به تحصیل پرداخت و با فراغت از تحصیل به اشتغال هنری (عکاسی) روی آورد ولی بزودی این کار را رها کرد و به مطالعه و آفرینش هنری پرداخت. مجموعه سرودههای وی در کتابی به نام «خوشه» تدوین و چاپ شده است.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سلام بر حسین (ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آمد که سرفرازد و آمد که جان دهد | ایثار محض را شرف جاودان دهد | |
آمد حسین تا به گلستان مصطفی | بالش به هر جوانه ز خون جوان دهد | |
آمد که با وجود دگر راست قامتان | از پا فتادگان ستم را توان دهد | |
آمد که با حماسه و با انقلاب سرخ | دین را ز جور حادثه، خط امان دهد | |
آمد که بر نمای بلندای قامتش | جای هزار بوسه به تیر و سنان دهد | |
آمد که بلبلان نوا خوان عشق را | بر شاخسار باغ بهشت آشیان دهد | |
آمد گهر فشان و سرافکن به پای دوست | تا عشق را به دیدهی باور، نشان دهد | |
آمد که با طلوع درخشانِ چهرِ خویش | این توده خاک را شرف آسمان دهد | |
آمد که گه ز آمدن و گه ز رفتنش | ما را لب شکفته و اشک روان دهد | |
آمد به بزم انجمن «آشفته»، پیرِ ما | کز فیضش افتخار به آزادگان دهد [۱] |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ خوشه؛ ص 110.