صادق رحمانی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''صادق رحمانی''' (١٣٤٣ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = صادق رحمانی‌
| نام                    = صادق رحمانی‌
خط ۷۱: خط ۷۰:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
'''صادق رحمانی''' (١٣٤٣ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
==زندگینامه==
==زندگینامه==
صادق رحمانی در سال ١٣٤٣ ه. ش در شهر «گراش» فارس، در یک خانواده‌ی روحانی چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذراند سپس به منظور ادامه‌ تحصیل به قم رفت و در حوزه‌ علمیه به تحصیل علوم دینیه پرداخت و در خلال تحصیل علوم قدیمه در رشته‌ زبان و ادبیات فارسی نیز لیسانس خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد و مسئولیت واحد هنر و ادبیات روزنامه‌ی جمهوری اسلامی را برعهده گرفت. <ref> سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج ۳، ص ۱۵۰۲.</ref>
صادق رحمانی در سال ١٣٤٣ ه. ش در شهر «گراش» فارس، در یک خانواده‌ی روحانی چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذراند سپس به منظور ادامه‌ تحصیل به قم رفت و در حوزه‌ علمیه به تحصیل علوم دینیه پرداخت و در خلال تحصیل علوم قدیمه در رشته‌ زبان و ادبیات فارسی نیز لیسانس خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد و مسئولیت واحد هنر و ادبیات روزنامه‌ی جمهوری اسلامی را برعهده گرفت. <ref> سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج ۳، ص ۱۵۰۲.</ref>
خط ۹۹: خط ۹۹:




{{ب| هوای های‌های گریه دارم‌|به دل چون نی نوای گریه دارم }}
{{ب| هوای های‌های [[گریه]] دارم‌|به دل چون نی نوای گریه دارم }}


{{ب| کنار چاه غم، دور از تو هر شب‌|پریشانم هوای گریه دارم  }}
{{ب| کنار چاه غم، دور از تو هر شب‌|پریشانم هوای گریه دارم  }}
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


{{شعر}}
{| style="margin: 0 auto; "
{{ب| غروبی شانه‌های ابر لرزید|دل شیر ژیان و ببر لرزید }}
 
{{ب| در آن هنگامه پیش عزم «زینب»|دلا دیدی که پشت صبر لرزید }}
{{پایان شعر}}
{| class="" style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt"> غروبی شانه‌های ابر لرزید</span>
| class="b" |<span class="beyt"> غروبی شانه‌های ابر لرزید</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">دل شیر ژیان و ببر لرزید </span>
| class="b" |<span class="beyt">دل شیر ژیان و ببر لرزید </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> در آن هنگامه پیش عزم «زینب»</span>
| class="b" |<span class="beyt"> در آن هنگامه پیش عزم «[[زینب (س)|زینب]]»</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">دلا دیدی که پشت صبر لرزید </span>  
| class="b" |<span class="beyt">دلا دیدی که پشت صبر لرزید </span>
|}
|}
{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۱۴۴: خط ۱۳۹:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۰

صادق رحمانی‌
صادق رحمانی.jpg
زادروز ١٣٤٣ ه.ش
فارس
کتاب‌ها «با همین واژه‌های معمولی»، «انار و بادگیر»، «این شعرها که شامل یک بی‌نهایت است» و «گزیده ادبیات معاصر شماره ١٢٠»

صادق رحمانی (١٣٤٣ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

صادق رحمانی در سال ١٣٤٣ ه. ش در شهر «گراش» فارس، در یک خانواده‌ی روحانی چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذراند سپس به منظور ادامه‌ تحصیل به قم رفت و در حوزه‌ علمیه به تحصیل علوم دینیه پرداخت و در خلال تحصیل علوم قدیمه در رشته‌ زبان و ادبیات فارسی نیز لیسانس خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد و مسئولیت واحد هنر و ادبیات روزنامه‌ی جمهوری اسلامی را برعهده گرفت. [۱]

شعرهای وی به صورت پراکنده در نشریات مختلف کشور، جنگ‌های ادبی و مجموعه شعرهای گردآوری شده انتشار یافته است.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آثار منتشر شده‌ی وی عبارتند از: «با همین واژه‌های معمولی»، «انار و بادگیر»، «این شعرها که شامل یک بی‌نهایت است» و «گزیده ادبیات معاصر شماره ١٢٠»

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کاش می‌گشتم فدای دست تو تا نمی‌دیدم عزای دست تو
خیمه‌های روز عاشورا هنوز تکیه دارد بر عصای دست تو
از درخت سبز باغ مصطفی‌ تا فتاده شاخه‌های دست تو
اشک می‌ریزد ز چشم اهل دل‌ در عزای غم‌فزای دست تو
یک چمن گلهای سرخ نینوا سبز می‌گردد به پای دست تو
در شگفتم از تو ای دست خدا چیست آیا خونبهای دست تو؟


رباعی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هوای های‌های گریه دارم‌ به دل چون نی نوای گریه دارم
کنار چاه غم، دور از تو هر شب‌ پریشانم هوای گریه دارم
دلم هر جا که باشد، غم همانجاست‌ تمام ماتم عالم، همانجاست
دل شوریده را فردا، الهی‌ ببر آنجا که زینب هم همانجاست
آن سوی افق کبوتری پرپر زد در پرده عشق نغمه‌ای دیگر زد
در غربت کوفه پیش چشم زینب‌ از مشرق نیزه آفتابی سرزد
چون حرف از غربت دیرینه می‌زد نگاهم شعله در آیینه می‌زد
غریبانه دل من نوحه می‌خواند دو دسته اشک نم‌نم سینه می‌زد
غروبی شانه‌های ابر لرزید دل شیر ژیان و ببر لرزید
در آن هنگامه پیش عزم «زینب» دلا دیدی که پشت صبر لرزید
ستاره گرید و الماس با من‌ شب است و بوی زخم یاس با من
تمام حزن «زینب» را بخوان باز گلوی زخمی احساس با من


منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج ۳، ص ۱۵۰۲.