ابراهیم شایان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
ابراهیم شایان فرزند حسین در فروردین ماه | ابراهیم شایان فرزند حسین در فروردین ماه ١٣٢٣ شمسی در شهر سیستان متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]]، اشعاری را سروده است. وی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته حقوق از دانشگاه آزاد زاهدان پیگرفت و به دلیل علاقه به ادبیات فارسی و معارف اسلامی سرودن شعر را از نه سالگی تجربه کرد و به دلیل همین علاقه، کتابخانهای شخصی با گنجایش سه هزار جلد کتاب را در خانه دارد. کلیه سرودههایش قرآنی، معارف اسلامی، اخلاقی، آئینی و دفاع مقدس است. ایشان بازنشسته بانک ملی است و با سازمانها، نهادها و کانونهای فرهنگی استان مثل ارشاد اسلامی، صدا و سیما، دانشگاهها و همچنین کنگرهها و جشنوارههای مختلفی چون بینالمللی رابطین بهداشت در زاهدان، پروین اعتصامی گیلان، نیمهشعبان اراک، شعر عاشورایی اهواز و... همکاری نزدیک و حضوری فعال داشته است و از این رهگذر تقدیرنامههای متعددی دریافت نموده است. ایشان رتبه اول شعر دهه فجر استان و رتبه دوم شعر ملی وحدت کشوری را در موفقیتهای فرهنگی خویش دارد. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> | ||
==آثار == | ==آثار== | ||
آثار ابراهیم شایان عبارتند از: | آثار ابراهیم شایان عبارتند از: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| میروم در کربلا تا محشری برپا کنم | دفتر عشق و شهادت را به خون امضا کنم }} | {{ب| میروم در [[کربلا]] تا محشری برپا کنم | دفتر عشق و شهادت را به خون امضا کنم }} | ||
{{ب| پرچم نصرمنالله را برافرازم به دوش | حکم قرآن را در عالم مو به مو اجرا کنم }} | {{ب| پرچم نصرمنالله را برافرازم به دوش | حکم قرآن را در عالم مو به مو اجرا کنم }} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
{{ب| پای اشجار رسالت هر جوانی کشته شد | جای خونش یک جوان دیگری اهدا کنم }} | {{ب| پای اشجار رسالت هر جوانی کشته شد | جای خونش یک جوان دیگری اهدا کنم }} | ||
{{ب| قاسم و عباس و اکبر هم علی اصغرم | در ره دین خدا چون دسته گل اهدا کنم }} | {{ب| [[قاسم بن حسن (ع)|قاسم]] و [[عباس ابن علی(ع)|عباس]] و [[علی اکبر (ع)|اکبر]] هم علی [[علی اصغر (ع)|اصغرم]] | در ره دین خدا چون دسته گل اهدا کنم }} | ||
{{ب| ای خلیل الله نظر کن از منا در کربلا | بین که اضحای تو را با خونم عاشورا کنم }} | {{ب| ای خلیل الله نظر کن از منا در کربلا | بین که اضحای تو را با خونم [[عاشورا]] کنم }} | ||
{{ب| در دوات صبر خود ریزم ز خون اصغرم | روی دشت کربلا قانون دین املا کنم }} | {{ب| در دوات صبر خود ریزم ز خون اصغرم | روی دشت کربلا قانون دین املا کنم }} | ||
{{ب| گر چه زینب بعد من گردد اسیر و دربهدر |در پناه این اسارت دین حق احیا کنم }} | {{ب| گر چه [[زینب]] بعد من گردد اسیر و دربهدر |در پناه این اسارت دین حق احیا کنم }} | ||
{{ب| روز محشر روی دستم اصغر شش ماههام |شکوه زین امت به نزد مادرم زهرا کنم }} | {{ب| روز محشر روی دستم اصغر شش ماههام |شکوه زین امت به نزد مادرم زهرا کنم }} | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
{{ب| شفاعت کن ز «شایان» یا ابوالفضل | اگرچه او اقلالمادحین است }} | {{ب| شفاعت کن ز «شایان» یا ابوالفضل | اگرچه او اقلالمادحین است }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| | {| style="margin: 0 auto; " | ||
| class="b" |<span class="beyt"> مرا در سینه آهی آتشین است </span> | | class="b" |<span class="beyt"> مرا در سینه آهی آتشین است </span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج ۲، ص: ۳۸۱-۳۸۴.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۴: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۹
ابراهیم شایان (١٣٢٣ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
ابراهیم شایان | |
---|---|
زادروز | فروردین ماه ١٣٢٣ه.ش سیستان |
پدر و مادر | حسین |
کتابها | «منظومه قرآنی»، «انوار آسمانی»، «خونبهای عشق»، «فریادهای خاموش» و «زمزمه عشق» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابراهیم شایان فرزند حسین در فروردین ماه ١٣٢٣ شمسی در شهر سیستان متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. وی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته حقوق از دانشگاه آزاد زاهدان پیگرفت و به دلیل علاقه به ادبیات فارسی و معارف اسلامی سرودن شعر را از نه سالگی تجربه کرد و به دلیل همین علاقه، کتابخانهای شخصی با گنجایش سه هزار جلد کتاب را در خانه دارد. کلیه سرودههایش قرآنی، معارف اسلامی، اخلاقی، آئینی و دفاع مقدس است. ایشان بازنشسته بانک ملی است و با سازمانها، نهادها و کانونهای فرهنگی استان مثل ارشاد اسلامی، صدا و سیما، دانشگاهها و همچنین کنگرهها و جشنوارههای مختلفی چون بینالمللی رابطین بهداشت در زاهدان، پروین اعتصامی گیلان، نیمهشعبان اراک، شعر عاشورایی اهواز و... همکاری نزدیک و حضوری فعال داشته است و از این رهگذر تقدیرنامههای متعددی دریافت نموده است. ایشان رتبه اول شعر دهه فجر استان و رتبه دوم شعر ملی وحدت کشوری را در موفقیتهای فرهنگی خویش دارد. [۱]
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آثار ابراهیم شایان عبارتند از:
«منظومه قرآنی» قصیدهای طویل با ٥٦٠ بیت از آیات برگزیده قرآن مجید، «انوار آسمانی»، «خونبهای عشق»، «فریادهای خاموش» و «زمزمه عشق» که گردآوری اشعار کنگره دفاع مقدس است.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
میروم در کربلا تا محشری برپا کنم | دفتر عشق و شهادت را به خون امضا کنم | |
پرچم نصرمنالله را برافرازم به دوش | حکم قرآن را در عالم مو به مو اجرا کنم | |
خونبهای آل زهرا کار این مخلوق نیست | میروم در کربلا تا با خدا سودا کنم | |
حکم میرابی گرفتم تا که در گلزار دین | جویباری پر ز خون از عترت طاها کنم | |
پای اشجار رسالت هر جوانی کشته شد | جای خونش یک جوان دیگری اهدا کنم | |
قاسم و عباس و اکبر هم علی اصغرم | در ره دین خدا چون دسته گل اهدا کنم | |
ای خلیل الله نظر کن از منا در کربلا | بین که اضحای تو را با خونم عاشورا کنم | |
در دوات صبر خود ریزم ز خون اصغرم | روی دشت کربلا قانون دین املا کنم | |
گر چه زینب بعد من گردد اسیر و دربهدر | در پناه این اسارت دین حق احیا کنم | |
روز محشر روی دستم اصغر شش ماههام | شکوه زین امت به نزد مادرم زهرا کنم | |
گرچه بر نیزه نشیند رأس خونآلود من | دشمن دیرینه را با صوت خود رسوا کنم | |
روز عاشورا که گردد نوبت جانبازیم | حمله بر قلب سپاه و لشکر اعدا کنم | |
بر سپاه دون بتازم از یمین و از یسار | نقش بابایم علی را همچو شیر ایفا کنم | |
عاقبت از ضرب تیر و نیزه و شمشیر کین | جسم و جانم را فدای خالق یکتا کنم | |
روی خاک کربلا جان میدهم از تشنگی | راه پیوستن به حق را اینچنین پیدا کنم | |
تربت پاک شهیدان سرمه چشمان من | بر اسیریهای طفلان آه و واویلا کنم | |
روز محشر سیل خون جاری شود از دیدهها | کَشتی دین را روان بر موج آن دریا کنم | |
لرزه اندازم به عرش و کرسی و لوح و قلم | چونکه از بهر شفاعت دست خود بالا کنم | |
مشورت کردم به قلب و دیده گریان خود | کز برای خون دل راهی به چشمم وا کنم | |
روز محشر پای میزان عدالت میروم | حکم آزادی «شایان» را خودم امضا کنم |
مرا در سینه آهی آتشین است | که از داغ دل امالبنین است | |
دلی کز داغ عباس شهیدش | خروشان مثل دریایی غمین است | |
دلی کز هجرت زهرای اطهر | درون سینهاش بیت حزین است | |
زنی اینگونه در عالم که دیده | که گوید نزد زهرا شرمگین است | |
چنین مادر کجا دیده به عالم | که اسوه از برای مسلمین است | |
چهار فرزند رعنای جوانش | فدای راه خیرالمرسلین است | |
به دشت کربلا محزون و پرپر | ابوالفضل امیرالمؤمنین است | |
بیا ای فاطمه بنت کلابی | پیامی بر تو از روحالامین است | |
به پاس آن حدیث عشق و ایثار | تو را زهرا به محشر همنشین است | |
ببین ماه منیر آسمان را | که نورش برتر از عرش برین است | |
ولی عباس تو ماه منیر است | که ماه آسمان و هم زمین است | |
اگر ماه بنیهاشم فدا شد | فداکاری به قرآن مبین است | |
حسین بن علی فرزند زهرا | قیامش از برای حفظ دین است | |
به سوی کربلا با اهل بیتش | روانه با گروهی مؤمنین است | |
به عاشورای سال شصت و یک هم | علمدارش امیری مهجبین است | |
به هفتاد و دو گل در گلشن دین | مقابل سی هزار از ظالمین است | |
صدای کودکان تا عرش اعلی | ز عطشانی و ظلم کافرین است | |
چنان آمد به میدان آن دلاور | که گویی آسمان روی زمین است | |
سپهداری که شمشیر قتالش | سزاوار هزاران آفرین است | |
دو دست آن دلاور را بریدند | اگر چه یار ربالعالمین است | |
به چشم نازنینش تیر دشمن | همان چشمی که خیلی نازنین است | |
به پشت نخله دیدم دشمن دین | که در دستش عمودی آهنین است | |
گرفته راه بر سقای طفلان | چو روباه پلیدی در کمین است | |
چنان زد ناگهان بر فرق عباس | که دائم خون جگر امالبنین است | |
وجود پاک و پاره پاره او | کتاب راهنمای عارفین است | |
فدای آن سر رخشنده او | که روی نیزه مانند نگین است | |
به قربان سر و چشم و دو دستش | که هر یک شرح عشقی راستین است | |
کتاب شرح و تفسیر وفایش | به تأییدات خیرالخالقین است | |
شفاعت کن ز «شایان» یا ابوالفضل | اگرچه او اقلالمادحین است |
مرا در سینه آهی آتشین است | که از داغ دل امالبنین است | |
دلی کز داغ عباس شهیدش | خروشان مثل دریایی غمین است | |
دلی کز هجرت زهرای اطهر | درون سینهاش بیت حزین است | |
زنی اینگونه در عالم که دیده | که گوید نزد زهرا شرمگین است | |
چنین مادر کجا دیده به عالم | که اسوه از برای مسلمین است | |
چهار فرزند رعنای جوانش | فدای راه خیرالمرسلین است | |
به دشت کربلا محزون و پرپر | ابوالفضل امیرالمؤمنین است | |
بیا ای فاطمه بنت کلابی | پیامی بر تو از روحالامین است | |
به پاس آن حدیث عشق و ایثار | تو را زهرا به محشر همنشین است | |
ببین ماه منیر آسمان را | که نورش برتر از عرش برین است | |
ولی عباس تو ماه منیر است | که ماه آسمان و هم زمین است | |
اگر ماه بنیهاشم فدا شد | فداکاری به قرآن مبین است | |
حسین بن علی فرزند زهرا | قیامش از برای حفظ دین است | |
به سوی کربلا با اهل بیتش | روانه با گروهی مؤمنین است | |
به عاشورای سال شصت و یک هم | علمدارش امیری مهجبین است | |
به هفتاد و دو گل در گلشن دین | مقابل سی هزار از ظالمین است | |
صدای کودکان تا عرش اعلی | ز عطشانی و ظلم کافرین است | |
چنان آمد به میدان آن دلاور | که گویی آسمان روی زمین است | |
سپهداری که شمشیر قتالش | سزاوار هزاران آفرین است | |
دو دست آن دلاور را بریدند | اگر چه یار ربالعالمین است | |
به چشم نازنینش تیر دشمن | همان چشمی که خیلی نازنین است | |
به پشت نخله دیدم دشمن دین | که در دستش عمودی آهنین است | |
گرفته راه بر سقای طفلان | چو روباه پلیدی در کمین است | |
چنان زد ناگهان بر فرق عباس | که دائم خون جگر امالبنین است | |
وجود پاک و پاره پاره او | کتاب راهنمای عارفین است | |
فدای آن سر رخشنده او | که روی نیزه مانند نگین است | |
به قربان سر و چشم و دو دستش | که هر یک شرح عشقی راستین است | |
کتاب شرح و تفسیر وفایش | به تأییدات خیرالخالقین است | |
شفاعت کن ز «شایان» یا ابوالفضل | اگرچه او اقلالمادحین است |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ گفتوگوی مؤلف با شاعر.