کیومرث عباسی قصری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''کیومرث عباسی قصری''' (١٣٢٠ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    =کیومرث عباسی قصری
| نام                    =کیومرث عباسی قصری
خط ۹: خط ۷:
| ملیت                  =ایرانی
| ملیت                  =ایرانی
| تاریخ تولد            =١٣٢٠ ه.ش
| تاریخ تولد            =١٣٢٠ ه.ش
تاریخ فوت            = ۲۸ مرداد ۱۴۰۱
| محل تولد                =قصر‌ شیرین
| محل تولد                =قصر‌ شیرین
| والدین                =   
| والدین                =   
خط ۴۸: خط ۴۷:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
'''کیومرث عباسی قصری''' (١٣٢٠ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
{{مقالات پیشنهادی}}


==زندگینامه کیومرث عباسی قصری==
==زندگینامه ==
کیومرث عباسی قصری در سال ١٣٢٠ شمسی در قصر‌ شیرین به دنیا آمد. وی فارغ‌التحصیل رشته علوم قضایی در مقطع کارشناسی است. او به دلیل ضرورت شغلی، مدتی از خدمت خود را در نقاط مختلف همچون شیراز، همدان، تویسرکان و کرمانشاه گذراند. کیومرث عباسی قصری از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.در سال ١٣٦١ ریاست راهنمایی و رانندگی کرمانشاه را به عهده داشته و با درجه سرهنگی بازنشسته شد و در سال ١٣٦٣ به تهران آمد. شعرهای وی در جزوات دو ساله انجمن ادبی کرمانشاه و کتاب‌های «غزل در قلمرو شعر معاصر»، «باغ ابریشم»، «باغ هزار ابریشم» و برخی روزنامه‌ها و مجلات چاپ شده است.  
کیومرث عباسی قصری در سال ١٣٢٠ شمسی در قصر‌ شیرین به دنیا آمد. وی فارغ‌التحصیل رشته علوم قضایی در مقطع کارشناسی است. او به دلیل ضرورت شغلی، مدتی از خدمت خود را در نقاط مختلف همچون شیراز، همدان، تویسرکان و کرمانشاه گذراند. کیومرث عباسی قصری از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف [[امام حسین (ع)]]، اشعاری را سروده است.در سال ١٣٦١ ریاست راهنمایی و رانندگی کرمانشاه را به عهده داشته و با درجه سرهنگی بازنشسته شد و در سال ١٣٦٣ به تهران آمد. شعرهای وی در جزوات دو ساله انجمن ادبی کرمانشاه و کتاب‌های «غزل در قلمرو شعر معاصر»، «باغ ابریشم»، «باغ هزار ابریشم» و برخی روزنامه‌ها و مجلات چاپ شده است.  


ایشان با انجمن شعرای ایران، انجمن ادبی خواجو (تهران)، حوزه هنری و فرهنگسراهای تهران همکاری داشته است.
ایشان با انجمن شعرای ایران، انجمن ادبی خواجو (تهران)، حوزه هنری و فرهنگسراهای تهران همکاری داشته است.
خط ۸۰: خط ۸۱:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


{{شعر}}
{| style="margin: 0 auto; "
{{ب| چون نسوزم پا به پای نخل‌های سوخته        |        آشنا سوزد به پای آشنای سوخته }}
 
{{ب| وقتی آن شب آسمان آتش به روی ما گشود    |    نخل‌ها ماندند و این بی دست و پای سوخته }}
 
{{ب| نایمان مانند نای نازک نی‌ها گرفت                |  بس که نالیدیم شب‌ها با صدای سوخته }}
 
{{ب| داد ما را بعد از این با دیده می‌‏باید شنید        |    نیست غیر از دود دل، فریاد نای سوخته }}
 
{{ب| چشم امیدی به «الوند» و «فرات» و «دجله» نیست    |  تشنه باید سوخت در این کربلای سوخته }}
 
{{ب| هیچ‌کس چون من نمی‏‌داند چه معنی می‌‏دهد      |        در هوا پیچیدن بوی حنای سوخته }}
 
{{ب| قصر شیرین من «قصری»، عروس غرب بود      |    حجله‏‌هایش بوده‌‏اند این نخل‏‌های سوخته  }}
{{پایان شعر}}
{| class="" style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt"> چون نسوزم پا به پای نخل‌های سوخته        </span>
| class="b" |<span class="beyt"> چون نسوزم پا به پای نخل‌های سوخته        </span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
خط ۱۱۲: خط ۹۸:
| class="b" |<span class="beyt">    نیست غیر از دود دل، فریاد نای سوخته </span>
| class="b" |<span class="beyt">    نیست غیر از دود دل، فریاد نای سوخته </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> چشم امیدی به «الوند» و «فرات» و «دجله» نیست    </span>
| class="b" |<span class="beyt"> چشم امیدی به «الوند» و «[[فرات]]» و «دجله» نیست    </span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">  تشنه باید سوخت در این کربلای سوخته </span>
| class="b" |<span class="beyt">  تشنه باید سوخت در این [[کربلا]]<nowiki/>ی سوخته </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> هیچ‌کس چون من نمی‏‌داند چه معنی می‌‏دهد      </span>
| class="b" |<span class="beyt"> هیچ‌کس چون من نمی‏‌داند چه معنی می‌‏دهد      </span>
خط ۱۳۴: خط ۱۲۰:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۲

کیومرث عباسی قصری
کیومرث عباسی قصری.jpg
زادروز ١٣٢٠ ه.ش

تاریخ فوت = ۲۸ مرداد ۱۴۰۱
قصر‌ شیرین

ملیت ایرانی
پیشه شاعر
دیوان سروده‌ها حسن ختام» غزل‌های کُردی، «باغ ابریشم» گردآوری شاعران معاصر کرمانشاه، «آیه‌های زمینی آواز» شامل غزلیات فارسی و «گزیده ادبیات معاصر شماره 40» شامل 50 غزل فارسی
مدرک تحصیلی کارشناسی علوم قضایی

کیومرث عباسی قصری (١٣٢٠ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.

مقاله‌های پیشنهادی

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کیومرث عباسی قصری در سال ١٣٢٠ شمسی در قصر‌ شیرین به دنیا آمد. وی فارغ‌التحصیل رشته علوم قضایی در مقطع کارشناسی است. او به دلیل ضرورت شغلی، مدتی از خدمت خود را در نقاط مختلف همچون شیراز، همدان، تویسرکان و کرمانشاه گذراند. کیومرث عباسی قصری از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.در سال ١٣٦١ ریاست راهنمایی و رانندگی کرمانشاه را به عهده داشته و با درجه سرهنگی بازنشسته شد و در سال ١٣٦٣ به تهران آمد. شعرهای وی در جزوات دو ساله انجمن ادبی کرمانشاه و کتاب‌های «غزل در قلمرو شعر معاصر»، «باغ ابریشم»، «باغ هزار ابریشم» و برخی روزنامه‌ها و مجلات چاپ شده است.

ایشان با انجمن شعرای ایران، انجمن ادبی خواجو (تهران)، حوزه هنری و فرهنگسراهای تهران همکاری داشته است.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آثار کیومرث عباسی قصری عبارت است از:

«حسن ختام»، «باغ ابریشم غزل‌های کرمانشاهی در قلمرو شعر امروز » «آیه‌های زمینی آواز منتخبی از سروده های ١٣٥٧ - ١٣٧٢[۱]»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 40» و ‏«زمزمه نای و نی»[۱]

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در محرم سینه‌‏ها غرق ملالی دیگر است جاری از چل چشمه دل‏‌ها زلالی دیگر است
با حلولــش برنخیــزد جز فغان از عاشقان طاق ابروی محــرم را هلالــی دیگــر است
بس که لحظه لحظه‌هایش سرخ و عاشورایی است سیر شیون کردنش امر محالی دیگر است
لحظه‌ای با لحظه‌هایش اشک حرمان ریختن نیست ناممکن ولی محتاج حالی دیگر است
ماتمش اطفال را سازد چو زالان سوگــوار درغمش هر شیرخواری شیر زالی دیگر است
چند روزی با علم نی اسب‏‌ها را هی کنند کودکان را در محرم قیل و قالی دیگر است
هیچ‌‏کس چون ما نگیرد ماتم این ماه را با محرم شیعیان را اتصالی دیگر است
تشنه یک سینه سیرم، مرا بسمل کنید بال بال مرغ بسمل، بال بالی دیگر است
عزتی گره‌ست جز«هیهات منَ الذِله» نیست درس عشق آموختن کسب کمالی دیگر است
چون نسوزم پا به پای نخل‌های سوخته آشنا سوزد به پای آشنای سوخته
وقتی آن شب آسمان آتش به روی ما گشود نخل‌ها ماندند و این بی دست و پای سوخته
نایمان مانند نای نازک نی‌ها گرفت بس که نالیدیم شب‌ها با صدای سوخته
داد ما را بعد از این با دیده می‌‏باید شنید نیست غیر از دود دل، فریاد نای سوخته
چشم امیدی به «الوند» و «فرات» و «دجله» نیست تشنه باید سوخت در این کربلای سوخته
هیچ‌کس چون من نمی‏‌داند چه معنی می‌‏دهد در هوا پیچیدن بوی حنای سوخته
قصر شیرین من «قصری»، عروس غرب بود حجله‏‌هایش بوده‌‏اند این نخل‏‌های سوخته


منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. اخذ زندگینامه و اشعار شاعر از فضای مجازی توسط مؤلف.‏