مجتبی کاظم زاده عطوفی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| تا قیامت در نی هستی نوا دارد حسین|صد نیستان نینوا در نینوا دارد حسین }} | {{ب| تا قیامت در نی هستی نوا دارد [[حسین]]|صد نیستان نینوا در [[نینوا]] دارد حسین }} | ||
{{ب| در دل صاحبدلان دارد مکان سلطان عشق|بر سریر سینهی عشاق جا دارد حسین }} | {{ب| در دل صاحبدلان دارد مکان سلطان عشق|بر سریر سینهی عشاق جا دارد حسین }} | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
{{ب| گرچه شأن انبیا از اولیاء افزونتر است|فرّ و شوکت در میان انبیا دارد حسین }} | {{ب| گرچه شأن انبیا از اولیاء افزونتر است|فرّ و شوکت در میان انبیا دارد حسین }} | ||
{{ب| کعبهاش میقات وصل کربلا کوی مناست|از صفا تا مروه سعی کربلا دارد حسین }} | {{ب| کعبهاش میقات وصل [[کربلا]] کوی مناست|از صفا تا مروه سعی کربلا دارد حسین }} | ||
{{ب| روز عاشورا وفای عهد غوغا میکند|چونکه پیمان شهادت با خدا دارد حسین }} | {{ب| روز [[عاشورا]] وفای عهد غوغا میکند|چونکه پیمان شهادت با خدا دارد حسین }} | ||
{{ب| ظهر عاشورا نماز عشق و خون و وصل خواند|تا نماز این رُکن ایمان را به پا دارد حسین }} | {{ب| ظهر عاشورا نماز عشق و خون و وصل خواند|تا نماز این رُکن ایمان را به پا دارد حسین }} | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1435-1436.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1435-1436.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۵۸
مجتبی کاظم زاده عطوفی از شاعران معاصر فارسی زبان است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مجتبی کاظم زاده عطوفی فرزند میرزا یحیی متخلص به «عطوفی» در سال 1326 ه. ش در اصفهان به دنیا آمد. دوران تحصیلات خود را در اصفهان گذراند و در رشتهی مکانیک ادامهی تحصیل داد و در ذوبآهن اصفهان مشغول به کار شد. عطوفی از دورهی دبستان شروع به سرودن شعر نمود و در نوجوانی وارد انجمنهای ادبی این شهر شد. وی در سال 1374 ه. ش به تأسیس انجمن ادبی- هنری فرزانگان اصفهان همّت گماشت. عطوفی شاعری غزل سراست و در مثنوی و رباعی هم توانمند است. بیشتر اشعارش اجتماعی- مذهبی و عرفانی است. پس از مرگش دخترش مرجان اشعار پدر را در کتابی با عنوان دیوان عطوفی اصفهانی گرد آورده و به چاپ رسانده است. عطوفی در سال 1381 ه. ش در اصفهان درگذشت. [۱]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تا قیامت در نی هستی نوا دارد حسین | صد نیستان نینوا در نینوا دارد حسین | |
در دل صاحبدلان دارد مکان سلطان عشق | بر سریر سینهی عشاق جا دارد حسین | |
از لب پیغمبران جاریست آیات خدا | بر لب ختم رُسل مدح و ثنا دارد حسین | |
گرچه شأن انبیا از اولیاء افزونتر است | فرّ و شوکت در میان انبیا دارد حسین | |
کعبهاش میقات وصل کربلا کوی مناست | از صفا تا مروه سعی کربلا دارد حسین | |
روز عاشورا وفای عهد غوغا میکند | چونکه پیمان شهادت با خدا دارد حسین | |
ظهر عاشورا نماز عشق و خون و وصل خواند | تا نماز این رُکن ایمان را به پا دارد حسین | |
روزگار از بیوفایی شرمسارِ کربلا | گرچه هفتاد و دو یارِ با وفا دارد حسین | |
تا ابد در رزمگاهِ دین مبین | بس شهید بینشان درد آشنا دارد حسین | |
بر شفاعت شیعیان دارند یک دنیا امید | چون به محشر صد قیامت خونبها دارد حسین [۲] | |
حسین سلسله جنبان جاودانهی عشق | طنین زمزمهی آتشین ترانهی عشق | |
بزرگ قافله سالار عاشقان جهان | شکوه و جلوهی دنیای عارفانهی عشق | |
حماسهسازترین مرد صحنهی تاریخ | اصیل و نابترین آیت و نشانهی عشق | |
به وصل دوست چنان عاشقانه دل را باخت | که بست بار سفر از حرم به خانهی عشق | |
به کربلای معلّا به وصل یار رسید | کشید تا به فلک شعله را زبانهی عشق | |
ندید چشم فلک جز به ظهر عاشورا | کمال جلوهی آیینهی یگانهی عشق | |
رسید تا به مقامی که عرش هم لرزید | حسین عارف اسرار محرمانهی عشق | |
به گوش جان زمان جاودانه زینب خواند | پیام خون شهیدان جاودانهی عشق | |
طنین موعظهی زینب و فصاحت اوست | روند دائمی رویش جوانهی عشق | |
هنوز چشم زمان اشک شوق میریزد | به پای همّت مردان آستانهی عشق [۳] |