احمد غفورزاده: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
===فداکاری حسین (ع)=== | ===فداکاری [[حسین|حسین (ع)]]=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1261.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1261.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۵
احمد غفور زاده (1307 ه.ش) یکی از شاعران معاصر است.
احمد غفور زاده | |
---|---|
زادروز | 1307 اصفهان |
تخلص | «طلایی» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احمد غفور زاده، فرزند عباس، متخلّص به «طلایی» در سال 1307 هجری شمسی در قریهی زاغ آباد از توابع اصفهان متولد شد. غفور زاده چون قریحه و استعداد شاعری داشت به عضویت انجمن ادبی کمال راه یافت و با همکاری تنی چند از شاعران اصفهانی «انجمن ادبی سعدی» را بنیان نهاد.
طلایی از شاعرانی است که در سرودن شعر از ذوق و استعداد کافی برخوردار است و طبعش در انواع شعر به غزلسرایی مایل است. آثارش در روزنامههای تهران و اصفهان به چاپ میرسد. [۱]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فداکاری حسین (ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
چون حسین آن کس که بر ضدّ ستم پیکار کرد | خویشتن را سرفراز اندر صف احرار کرد | |
او به ضدّ خود سری برخاست با اتباع خویش | بهر آزادی سر و جان را ز شوق ایثار کرد | |
تا نگردد حبّ دنیا سدّ راه مقصدش | ترک جاه و منصب و سیم و زر و دینار کرد | |
تا نماید محو خار ظلم و استبداد را | دشت را رنگین ز خون چون ساخت گلزار کرد | |
بر علیه دستگاه جور و بیداد یزید | سر به کف بگرفت و اندر راه حق پیکار کرد | |
بهر حفظ جان نکردی بیعت، او با ظالمین | رو به مظلومان نمود و پشت بر غدّار کرد | |
کرد کوته از سر دین دست هر بیگانه را | پایهی دین را ز جهد خویشتن ستوار کرد | |
گرچه هفتاد و دو تن بودند یارانش ولی | از سپاه دشمنان بیحد و مر کشتار کرد | |
بهترین فرد مبارز بود در دور جهان | دشمنش هم بارها این نکته را اقرار کرد [۲] |