حیدر منصوری: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حیدر منصوری''' ازشاعران معاصر ایرانی است. | '''حیدر منصوری''' (١٣٣٢ ه. ش) ازشاعران معاصر ایرانی است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = حیدر منصوری | | نام = حیدر منصوری | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد =١٣٣٢ ه.ش | ||
| محل تولد =شیراز | | محل تولد =شیراز | ||
| والدین = | | والدین = | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه== | |||
حیدر منصوری متخلص به عاشق به سال ١٣٣٢ ه. ش در شیراز به دنیا آمد. وی تا دورهی اوّل متوسطه به تحصیل پرداخته، سپس به داشتن شغل آزاد اشتغال ورزیده است. | |||
== | |||
حیدر منصوری متخلص به عاشق به سال | |||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
===خورشید آزادی | ===خورشید آزادی=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۹۶: | خط ۹۰: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| و گلبانگ شهادت جوش زد از نای عاشورا|طنینانداز گیتی شد بلند آوای عاشورا }} | {{ب| و گلبانگ [[شهادت]] جوش زد از نای [[عاشورا]]|طنینانداز گیتی شد بلند آوای عاشورا }} | ||
{{ب| تن خورشید تا شد غرقه در امواج سرخ خون|طلوعی تازه زد بر موج خون سیمای عاشورا }} | {{ب| تن خورشید تا شد غرقه در امواج سرخ خون|طلوعی تازه زد بر موج خون سیمای عاشورا }} | ||
{{ب| امام کاروان دل چو کرد آهنگ سربازی|به کف بگرفت جان را از پی ابقای عاشورا }} | {{ب| امام کاروان دل چو کرد آهنگ سربازی|به کف بگرفت جان را از پی ابقای عاشورا }} | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۱: | ||
===لبخند خونبار | ===لبخند خونبار=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| دوباره شعرهایی | {{ب| دوباره شعرهایی [[کربلا]]یی|قلم ماند و فضایی کربلایی }} | ||
{{ب| دلم امشب هوای گریه دارد|هوای هایهای گریه دارد }} | {{ب| دلم امشب هوای گریه دارد|هوای هایهای گریه دارد }} | ||
{{ب| بیا تا کربلا با هم بخوانیم|سرود گریه را با هم بخوانیم }} | {{ب| بیا تا کربلا با هم بخوانیم|سرود گریه را با هم بخوانیم }} | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۲۶: | ||
{{ب| بیا تا کربلا با هم بخوانیم|سرود گریه را با هم بخوانیم }} | {{ب| بیا تا کربلا با هم بخوانیم|سرود گریه را با هم بخوانیم }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1481-1482. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1481-1482.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۳۶: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۱
حیدر منصوری (١٣٣٢ ه. ش) ازشاعران معاصر ایرانی است.
حیدر منصوری | |
---|---|
زادروز | ١٣٣٢ ه.ش شیراز |
تخلص | عاشق |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حیدر منصوری متخلص به عاشق به سال ١٣٣٢ ه. ش در شیراز به دنیا آمد. وی تا دورهی اوّل متوسطه به تحصیل پرداخته، سپس به داشتن شغل آزاد اشتغال ورزیده است.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
خورشید آزادی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
رخ مه پرستان رخشنده شد با حنجر خونین | شب سر نیزه گم شد با طلوع آن سر خونین | |
شکست خنجر از طوفان خون شد شهره در گیتی | یم خون خدا بشکست در هم خنجر خونین | |
فروغ مشعل فردائیان، خورشید آزادی | حسین بن علی ظلمت شکن، آن گوهر خونین | |
چنان در کربلا آئینهدار مکتب حق شد | که در طول زمانها جلوه دارد جوهر خونین | |
به طوفان بلا دارند دل با شاه مظلومان | یکایک یاوران با غنچهی دل اصغر خونین | |
تن صد پارهاش بر خاک آن وادی جلائی داد | که خاک تیره شد، آئینهای زان پیکر خونین | |
علمدار وفا، شمع شباب بزم غیرتها | چراغ محفل دل، تکسوار لشکر خونین | |
نوشتم این زمان خون نامهای از کشور گلها | که در عالم بماند نقش خون در دفتر خونین [۱] |
و گلبانگ شهادت جوش زد از نای عاشورا | طنینانداز گیتی شد بلند آوای عاشورا | |
تن خورشید تا شد غرقه در امواج سرخ خون | طلوعی تازه زد بر موج خون سیمای عاشورا | |
امام کاروان دل چو کرد آهنگ سربازی | به کف بگرفت جان را از پی ابقای عاشورا | |
چو هفتاد و دو گل شد پرپر از بغض بد اندیشان | شهادت غنچه زد در دامن صحرای عاشورا | |
چراغ سرخ خون آیینهدار مکتب دل شد | جهان روشن شد از خورشید همّت زای عاشورا | |
ز یا رب یا رب ظلمت شکاف زادهی زهرا | نگون شد تیرگی، پربار شد شبهای عاشورا | |
به شریان زمان، خون شهید عشق میجوشد | شکوهی تازه دارد جوشش مینای عاشورا | |
سواران سحر مردانه میتازند تا ظلمت | قیامی تازه دارد شعله در سینای عاشورا |
لبخند خونبار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دوباره شعرهایی کربلایی | قلم ماند و فضایی کربلایی | |
دلم امشب هوای گریه دارد | هوای هایهای گریه دارد | |
بیا تا کربلا با هم بخوانیم | سرود گریه را با هم بخوانیم | |
دوباره از گلوی سرخ اصغر | برایت شعر میخوانم برادر | |
دوباره خیمه ماند و لای لایی | سکوت اصغر و «بابا کجایی» | |
سکوت اصغر و لب تشنگی، زخم | به روزی گریه و شب، تشنگی، زخم | |
بیا مولا، بیا مولا، کجایی | دل اصغر شکست از بیوفایی | |
از این مردم که همرنگ دروغند | همیشه بیوفا، رنگ دروغند | |
بیا مولا که اصغر تشنه مانده است | گل تنهای پرپر تشنه مانده است | |
بیا مولا ببین قنداقه در خون | ببین از خیمهها افتاده بیرون | |
ببین این طفل تنها را که تشنه است | گل زیبای زیبا را که تشنه است | |
لبت را بر لبش بگذار، مولا | که سیرابش کنی از بوی بابا | |
ببین لب تشنگی، لب تشنگی، درد | سکوت کوفیان، این قوم نامرد | |
بیا مولا پسر را باز بردار | به روی زخم دوش خویش بگذار | |
ببر تا بلکه او آبی بنوشد | ز حلقومش گل باران بجوشد | |
بیا مولا که اصغر رفت از دست | گل تنهای پرپر رفت از دست | |
گل سرخ و سفید کوچک تو | بهار تو شهید کوچک تو | |
دوباره شعرهایی کربلایی | قلم ماند و فضایی کربلایی | |
دلم امشب هوای گریه دارد | هوای هایهای گریه دارد | |
بیا تا کربلا با هم بخوانیم | سرود گریه را با هم بخوانیم |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ شب شعر عاشورا، ص 135.