سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کتاب سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا به بررسی سخنان اباعبدالله در مراحل مختلف زندگانی ایشان می‌پردازد.

سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا

نویسنده محمدصادق نجمی
ناشر بوستان کتاب
محل نشر قم
تاریخ نشر ۱۳۹۳
شابک۹۷۸۹۶۴۰۹۱۲۴۱۶
تعداد صفحات ۴۱۸
موضوع سخنان و نامه‌های امام حسین(ع)
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

درباره‌ نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمدصادق نجمی (1315- 1390) در روستای هریس از توابع شهرستان شبستر متولد شد. وی در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و علمی، فعالیت و در این زمینه‌ها تالیفاتی نیز دارد. از فعالیتهای اجتماعی وی می‌توان به تاسیس موسسه حمایت از بیماران کلیوی و همچنین موسسه توان‌بخشی مادر، که زنان و دختران عقب‌مانده ذهنی را تحت پوشش قرار می‌دهد، اشاره کرد. نجمی در سال 1360 به فرمان امام خمینی(ره) امام جمعه شهرستان خوی شد و به مدت بیست سال در این منصب‌پاسخگوی نیازهای مردم و مشکلات اجتماعی آنان بود.

از نمونه آثار وی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ترجمه کتابهای «البیان»، «عایشه در دوران علی» و «عبدالله بن سبا» به فارسی
  • سیری در صحیحین
  • تاریح حرم ائمه بقیع
  • داستانی دروغین درباره‌ پیامبر(ص)
  • حضرت حمزه در جنگ احد
  • یک مناظره علمی
  • هدیه غدیریه
  • سخنان امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا

درباره‌ کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتاب سخنان امام حسین(ع)  از مدینه تا کربلا نوشته محمدصادق نجمی در چاپ سوم در ۳۳۲ صفحه توسط دفتر انتشارات اسلامی منتشر شده‌است. چاپ های اول و دوم این کتاب توسط انتشارات بوستان کتاب بوده‌است.

این کتاب در چهار بخش با عناوین از مدینه تا مکه، از مکه تا کربلا، در کربلا و خطبه حسین بن علی (ع) درمنی، به سخنان امام حسین(ع) از آغاز حرکت از مدینه تا هنگام شهادت پرداخته‌است. نویسنده ابتدا متن عربی سخنان را آورده و در ادامه به توصیف و توضیح آن پرداخته‌است. نجمی در این کتاب از منابع مختلف بهره گرفته و توضیح لغات و ترجمه و شرح متن سخنرانی ها را نیز آورده‌است.

  • بخش اول کتاب شامل زیربخش‌های: سخن امام(ع) به استاندار مدینه، پاسخ امام حسین(ع) به مروان، سخن امام(ع) در کنار قبر رسول‌الله(ص)، پاسخ امام(ع) به ام سلمه و محمد حنیفه و وصیت‌نامه امام حسین(ع) است.
  • بخش دوم به بررسی شهادت امام حسین(ع) پرداخته و سخنان امام حسین(ع) را در منازلی که امام(ع) از مدینه تا کربلا طی کرده‌است، را عنوان می‌کند.
  • بخش سوم به سخنان امام حسین(ع) در کربلا اختصاص دارد و شامل زیر بخش‌های مانند گفتار امام(ع) در عصر عاشورا، شب عاشورا، وصیت نامه امام(ع) به خواهران و همسرانش در شب عاشورا و ... می‌باشد.
  • بخش پایانی کتاب نیز به بررسی خطبه امام حسین(ع) در منی اشاره دارد.

چکیده‌ای از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بخش اول: از مدینه تا مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این بخش نویسنده ابتدا خطبه‌‌ امام حسین(ع) به استاندار مدینه، ولید، در مورد بیعت با یزید را بیان کرده و بعد از متن عربی خطبه، در مورد آن توضیح داده‌است. در این توضیح اشاره شده‌است که یزید به شدت اجبار برای بیعت گرفتن از امام حسین(ع) داشت اما امام از بیعت ممانعت نمود. ولید به اجبار، مخفیانه و شبانه برای بیعت گرفتن به منزل امام حسین(ع) می‌رود اما امام در پاسخ او می‌گوید بیعت گرفتن نباید مخفیانه باشد بلکه باید علنی بوده و در آن باید رضای خدا را در نظر گرفت. از سخنان امام حسین(ع) می‌توان نتیجه گرفت که امام حکومت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت و انگیزه قیام امام را درهم شکستن قدرت یزید می‌دانست که می‌خواست مقدرات مسلمانان را به دست بگیرد.

در خطبه دوم این بخش به پاسخ مروان حکم پرداخته شده‌است. مروان به امام حسین(ع) گفت: «من خیر تو را می خواهم و از امام تقاضای بیعت با یزید را کرد.» امام در پاسخ به وی فرمود: «باید فاتحه اسلام را خواند هنگامی که فرمانروایی چون یزید داشته باشد.» نویسنده سپس به نقش مبارزه امامان در برابر ستم و فساد در همه عصرها اشاره می‌کند. او مبارزه آنها را با توجه به اوضاع و شرایط به مبارزه منفی و مبارزه مثبت تقسیم کرده و عملکرد امام حسین (ع) را از بارزترین شکل هر دو نوع مبارزه می‌داند.

در ادامه نویسنده به سخنان امام حسین(ع) در پاسخ ام‌سلمه، محمد حنیفه، ابن عباس و... در مکانهای مختلف پرداخته که هر کدام سعی داشتند امام را از قیام منصرف کنند. سپس مولف به سخنان امام حسین(ع) در گام خروج از مدینه پرداخته و در توضیح آن گفته که امام به خاطر ترس از مدینه خارج نشده بلکه برای تحقق بخشیدن به فرمان الهی به جهاد با کفر پرداخته‌است. پس از پنجاه روز امام حسین(ع) به مکه رسید و در آنجا آیه 22 سوره قصص را قرائت نمود تا نشان دهد که همچون حضرت موسی(ع) که در ترک نمودن وطنش بی هدف نبود، امام نیز همچون مردان الهی منظور و مقصود‌ی داشت. سپس به پندهای عبدالله ابن عمر به امام حسین پرداخته که امام را به صلح و سازش با یزید دعوت نمود. نویسنده در چند بخش به توصیف ظاهر واقعی عبدالله بن عمر پرداخت که از جمله آنها مخالفت او با امیرالمومنین(ع) ، بیعش با یزید و ... می توان نام برد. در ادامه این فصل به نام‌های امام حسین به مردم بصره، پاسخ نامه‌های مردم کوفه و نامه به مسلم بن عقیل اشاره شده و هر کدام با  توضیح ارائه شده‌است.

بخش دوم: از مکه تا کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این فصل نویسنده به این موضوع که آیا امام حسین(ع) مجبور به شهادت بود یا نه پرداخته است. از مضمون سخنان آن حضرت چنین تعبیر می‌شود که کشته شدن آن حضرت امری غیرقابل اجتناب بوده‌است و امام خود را مشمول فرمان و مشیت الهی می‌دانست. در این بخش امام حسین(ع) در پاسخ به عبدالله بن جعفر و عمر بن سعید که سعی در منصرف کردن امام حسین به عراق را داشتند، فرمود: «من در رویا رسول خدا را دیدم که مرا به امری مهم مأمور کرد و من باید آن را تعقیب کنم خواه به نفع من باشد یا به نظر من.»

سپس به اسرار فرزدق شاعر عرب اشاره شده که او نیز قصد منصرف کردن امام حسین(ع) را داشت. در کتاب به گفتگوی امام حسین با وی اشاره شده‌است.

امام حسین(ع) دومین نامه را نیز به مردم کوفه نوشت و در آن از پیوستن به کوفیان در هشتم ذیحجه خبر داد. در پیش بینی‌های امام حسین(ع) در روایت مختلف آمده که آن حضرت فرموده که مردم کوفه مرا خواهند کشت.

در بخشی با عنوان تحقق ذلت مردم کوفه، امام حسین(ع) در سخنرانی فرمود که این مردم پس از جریان عاشورا به جز یک دوران موقت روی خوشی را نمی‌بینند و طبق گفته امام بلافاصله بعد از واقعه عاشورا گروهی به عنوان توابین در کوفه قیام کردند سپس قیام مختار و بعد فرمانروایی حجاج بن یوسف و ... پیش آمد و همه آن قیام‌ها باعث ذلت مردم کوفه شد. در ادامه این فصل نویسنده به سخنان امام حسین(ع) در پاسخ حضرت زینب(س) در مورد عاقبت این قیام در منطقه خزیمیه پرداخته که فرمود آنچه خدا مقرر کرده حتما به وقوع می‌پیوندد. خبر شهادت مسلم و هانی در منزل ثعلبیه به امام داده‌شد و سخنان امام در این مورد نیز در کتاب اشاره شده‌است. سپس به دیگر منازلی که امام تا رسیدن به کربلا از آنها گذر کرد از جمله شقوق، زباله، بطن عقبه و ... اشاره شده و در هر منزل امام حسین (ع) سخنانی را ایراد کردند که در کتاب مفصل به آنها پرداخته شده است.

بخش سوم: در کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بعد از رسیدن قافله امام حسین(ع) و سپاهیان حر به نینوا، مامور ابن زیاد به آنها رسید و نامه را به حر داد و حر نیز امام را در جریان ماموریت خودش قرار داد و امام را در منطقه طف یا کربلا نگه‌داشت. نویسنده به ذکر خطبه امام حسین (ع) هنگام رسیدن به کربلا پرداخته، و در اولین انگیزه قیام امام حسین را مخالفت با حکومت یزید و امر به معروف و نهی از منکر می‌داند. در نکته دوم مسئله آزمایش را مطرح کرده و آن را بهترین راه شناخت حقایق، افکار و شخصیت‌ها و اصالت انسان‌ها می‌داند.

از دیگر سخنان و نامه‌های امام حسین(ع) می‌توان به نامه‌ای که برای عمر سعد نوشته شده اشاره کرد. امام برای وی پیام فرستاد و او را به گفتگو فراخواند. سپس به او فرمود: «عمر آیا می خواهی مرا بکشی در حالی که من را میشناسی؟» و سپس آینده‌ای نافرجام را برای عمر پیش‌بینی نمود.

در شب عاشورا امام حسین(ع) برای اصحاب خود خطبه خواند و با آنها گفت هر کسی نمی خواهد کشته شود از تاریکی شب استفاده کند و فرار کند.

امام حسین(ع) در خطبه‌های روز عاشورا تا حد امکان می‌خواست از جنگ و خونریزی پرهیز شود. پس رو به سپاه ابن زیاد کرد و گفت: «دنیا برای کسی باقی نمی ماند اگر قرار باقی ماندن در دنیا بود، پیامبر از همه ما سزاوار تر بود. برای آخرت توشه‌ای برگیرید.» مولف در کتاب تمام خطبه‌های امام حسین(ع) قبل از وقوع جنگ پرداخته و در ادامه آن نیز توضیح و تفسیر آن خطبه را ذکر کرده است.

هنگامی که خطبه‌هاب امام حسین(ع) در دل سپاهیان ابن زیاد اثر نکرد، آنان آماده جنگ شدند. در بخش دیگر از این فصل به خطبه‌های امام حسین (ع) در آخرین ساعات زندگی یارانش اشاره شده که امام حسین(ع) شهادت را همچون مدال افتخاری می دانست که در قیامت بر گردن آنها خواد درخشید. در پایان این بخش به آخرین مناجات‌های امام حسین (ع) پرداخته‌شده‌است.

بخش چهارم: خطبه حسین(ع)  بن علی در منی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این فصل بعد از متن عربی خطبه امام حسین(ع) در منی، نگاهی اجمالی به محتوا و چگونگی نقل این خطبه در منابع حدیثی پرداخته شده است. مولف نکات مربوط به خطبه را در ۱) انحراف از ولایت ۲) اهمیت امر به معروف و نهی از منکر ۳) خودباختگان تاریخ می‌داند و هر کدام را مفصل توضیح داده است. در پایان این بخش به انقلاب اسلامی ایران اشاره شده و آن را پاسخی به خطبه‌های امام حسین (ع) می داند.

قسمت‌هایی از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از سپاهیان حر به نام علی بن طعان محاربی گوید من در اثر تشنگی و خستگی شدید پس از همه سربازان و پشت سر سپاهیانم توانستم به منطقه «شراف» و محل اردوی سپاه وارد شم. در آن هنگام چون همه یاران حسین(ع) سرگرم سیراب نمودن لشکریان بودند کسی به من توجه ننمود. در این موقع مردی خوش‌خو و خوش‌قیافه‌ از کنار خیمه‌ها متوجه من گردید. سپس معلوم شد که خود حسین بن علی (ع) است. او به یاری من شتاب و در حالی که مشک آبی با خود حمل می‌کرد خود را به من رسانید و گفت شترت را بخوابان. در اثر تشنگی شدید و دستپاچگی آب به سر و صورتم می‌ریخت و نمی‌توانستم به راحتی استفاده کنم امام مشک را به دست گرفته بود با دست دیگرش دهانه آن را گرفت تا توانستم بدون زحمت و به راحتی سیراب گردم. (ص ۱۰۰)

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]