عمرو بن خالد صیداوی
عمرو بن خالد بن حکیم بن حزام اسدی صیداوی، از اصحاب امام حسین(ع) که در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید.
تبارشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عمرو بن خالد منسوب به صیدا تیرهای از قبیله همدان از اعراب عدنانی شمال شبه جزیره بود که در کوفه میزیستند. [۱]
نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در عُذَیبِ الهِجانات چند نفر از شیعیان امام حسین (ع) که از کوفه با راهنمایی طِرِمّاح بن عدی آمده بودند، به آن حضرت ملحق شدند. آنان عبارت بودند از: عمرو بن خالد صیداوی و خدمتگزارش سعد، مجمع عائذی و پسرش، جنادة بن حارث سلمانی که همراه ایشان یکی از خدمتگزاران نافع بن هلال جملی بود که خود قبلا به کاروان امام حسین (ع) پیوسته و سفارش نموده بود که اسبش را به او برسانند. حُرّ قصد داشت آنان را دستگیر کرده و به نزد عبیدالله بفرستد. اما امام حسین (ع) فرمودند: «این عده یاران من هستند و در حکم همراهان من محسوب میشوند و من با تمام نیرو از آنان دفاع میکنم. اگر تو به پیمان صلح خود وفادار هستی، باید مزاحم این عده نشوی و اگر بخواهی آنان را دستگیر یا به کوفه برگردانی، با تو خواهم جنگید.»
حُرّ که قصدش نرمی و مسالمت بود، از مزاحمت این افراد خودداری کرد. آنگاه امام حسین (ع) از اوضاع کوفه سؤال فرمود. مجمع عائذی گفت: «اشراف کوفه از دستگاه حکومت رشوههای زیادی گرفتهاند و خود را فروختهاند. حکومت آنان را همکاران مخلص خود نموده است و آنان بر ضد شما متفق گشتهاند، اما مردم دیگر دلهایشان با شماست و شمشیرهایشان بر ضد شما آماده گردیدهاست، آنان فردا بر تو شمشیر خواهند کشید.» [۲]
شهادت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در صبح عاشورا و پس از شهادت عبدالله بن عمیر کلبی، عمرو بن خالد صیداوی به همراه خدمتگزار خود سعد، جنادة بن حارث سلمانی و مجمّع بن عبدالله عائذی از امام حسین (ع) اذن رفتن به میدان گرفتند. عمرو به امام حسین (ع) عرض کرد: «فدایت شوم دوست ندارم زنده باشم و تو را میان خانوادهات کشته ببینم.»
امام حسین (ع) فرمود: «پیش بروید که ما نیز به زودی به شما خواهیم پیوست.»
این چهار تن با هم بر دشمن تاختند و آرایش جنگی آنان را به هم زدند. دشمن نیز آنان را محاصره کرد و ارتباط آنان را با مرکز فرماندهی امام حسین (ع) قطع کردند، اما عباس (ع) با یک یورش قهرمانانه محاصره را شکست و آنان را از کشته شدن نجات داد. بار دیگر بر سپاه پسر سعد تاختند و بعد از به هلاکت رساندن تعدادی از آنان خود نیز به شهادت رسیدند. [۳] گاه نام او را عمرو بن خالد ازدی نوشتهاند و ذکر کردهاند که او در میدان چنین رجز میخواند: [۴]
رجزخوانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
الیک یا نفس الی الرحمن | ||
الیوم تجزین علی الاحسان | ||
ما خُطَّ فی اللّوح لدی اللیان | ||
و الصّبرُ احظی لک بالامانی | ||
فابشری بالرّوح و الرّیحان | ||
قد کان منک غابر الزمان | ||
لا تجزعی فکُلَّ حی فان | ||
یا معشر الازد بنی قحطان |
ای نفس! مژده بادت که سوی خدای رحمان با آرامش و شادکامی راه میسپری. امروز به احسان و نیکی پاداش مییابی. دلواپس آنچه پیشتر از گناه و لغزش بر لوح اعمالت نگاشته شده مباش، شهادت همه گناهان را خواهد شست. ای نفس بیتابی مکن که هر زندهای خواهد مرد. ای گروه ازدِ بنی قحطان، شکیب در رزمگاه و عرصه جهاد، لذت آفرینتر و شادی بخشتر از امان خواستن برای دنیا و آرزوهای دور و دراز و دست نایافتنی است.
در زیارت رجبیه، عمرو بن خلف ذکر شده و احتمال دارد که به اشتباه به جای خالد، خلف ثبت شده باشد. [۱]
منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ انصار الحسین(ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص116.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، ج3، ص171؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص403-404.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، ج3، ص198؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص446.
- ↑ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: 1395 ه ق/ 1975 م.، ج5، ص192.