عنوان الکلام (کتاب)

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
عنوان الکلام

ناشر وحدت
تعداد صفحات 400
زبان فارسی

کتاب عنوان الکلام مجموعه سخنرانی­‌های ملا محمدباقر فشارکی درباره دعاهای ماه مبارک رمضان و ذکر فضائل اهل­بیت به زبان فارسی است.

درباره­ نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ملا محمدباقر فشارکی (1314-1244 ق) معروف به ملا جعفر دوم در اصفهان بدنیا آمد. وی تحصیلاتش را در نجف نزد میرزا محمدحسن شیرازی ادامه داد. رشته اصلی وی فقه بوده اما منبر وعظ و خطابه نیز داشته­‌است.

شهرت این مولف به جهت آثار مهم وی است که نزیک به 30 جلد کتاب در علوم مختلف از جمله ذخیره‌­العباد، تنزیه­‌المومنین و آداب الشریعه، آداب نماز شب، عنوان الکلام و ... است.

وی از رهبران قیام تنباکو در اصفهان بود. سرانجام وی در سال 1314 قمری فوت نمود و بدنش را در تکیه خوانساریهای تخت فولاد در اصفهان به خاک سپردند.

درباره­ کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتاب عنوان الکلام نوشته محمدباقر فشارکی در 400 صفحه توسط انتشارات وحدت بخش چاپ و منتشر شده‌­است. کتاب حاضر در 4 مقدمه و 44 مجلس به زبان فارسی است که 30 مجلس آن به شرح دعاهای ماه رمضان پرداخته و بقیه به صورت مناسبتی درباره­ شبهای قدر، عیدفطر و ... است. کتاب حاصل سخنرانی­های مولف در منبرهای ماه رمضان است. در پایان کتاب نیز دو عشریه آمده که هر کدام شامل ده مجلس درباره فضیلت و مصیبتهای امام حسین (ع) است.

ارزش و اهمیت کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمدری شهری در کتاب شهادت­نامه امام حسین (ع)، کتاب عنوان الکلام را جز کتب غیرقابل استناد معرفی کرده و در توضیح آن آورده‌­است که :«فشارکی در مقام تاریخ نویسی نبوده و قصدش ذکر مصیبت و گریاندن مرده بوده‌­است.» از این رو این کتاب، سندی برای گفته­‌های خود ندارد و حتی گاه با وجود روشن نبودن برخی مطالب، تنها به گمان و احتمال آن را نقل کرده­‌است. ری شهری دلیل عدم استفاده اهل تحقیق از کتاب را تاخر زمانی مولف، نقص ارجاع علمی به کتب و منابع و گزارش­های منفرد و بدون شاهد می­داند.

نمونه­ای از تحریفات کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]

1)  علی اصغر را با گلوی خون‌آلود به دست مادر دادند. مادر گمان نمی‌برد که طفلش را تیر زده باشند؛ می‌پنداشت که سرخی گلوی او اثر خون امام است. چون نیک نظر نمود دید گلوی طفلش شکافته به گونه‌ای که تیر از عقب سر بر آورده.

2)  شبی پس از کشته شدن علی اصغر، شیر در پستان مادرش درآمد و چون مادر این را بدید، گفت: علی‌اصغر کجایی که پستان‌های من پر از شیر است.

3)  قنداقه علی اصغر را از خاک بیرون آورده و سر او را به نیزه نمودند.

4)  دختری از اردوی امام حسین(ع) در حالی که آتش به جامه‌اش گرفته بود، در بیابان به سمت قتلگاه می‌دوید. ملعونی از او سؤال نمود: به کجا می‌روی؟ گفت: می‌خواهم بروم نزد عمویم عباس و از این قوم بی‌مروت شکایت کنم

منابع و ماخذ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • محمدی ری­شهری، محمد، شهادت نامه امام حسین، سازمان چاپ و نشر، ص 33.