سرجون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''سرجون بن منصور''' از مسیحیان [[شام]] بود که [[معاویه]] او را بعنوان مشاور خویش در امر حکومت، استخدام کرده بود.
{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا
|اطلاعات قاتل =
| تصویر        =
| توضیح تصویر  =
| نام کامل    =سرجون بن منصور
| کنیه        =
| لقب          =
| زادروز/زادگاه =
| محل زندگی    =
| نسب/قبیله    =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ و مکان درگذشت=
| نحوه درگذشت=
| مدفن =
| اقدامات =
| انگیزه    =
| نقش‌های برجسته    =مشاور معاویه و یزید
| دیگر فعالیت‌ها  =
| منصب  =
}}'''سرجون بن منصور''' از مسیحیان [[شام]] بود که [[معاویه]] او را بعنوان مشاور خویش در امر حکومت، استخدام کرده بود.  


== نقش در نبرد کربلا ==
==نقش در نبرد کربلا==
سرجون در دوره [[یزید]] هم مشاور دربار یزید بود و با یزید، همدم و مانوس بود. با رأى و نظر او بود که یزید، پس از بیعت شیعیان [[کوفه]] با [[مسلم بن عقیل]]، براى سرکوبى نهضت کوفیان، [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]] را به ولایت [[کوفه]] گماشت. <ref>مقتل الحسین،مقرّم،ص ۱۶۹.</ref>
سرجون در دوره [[یزید]] هم مشاور دربار یزید بود و با یزید، همدم و مانوس بود. با رأى و نظر او بود که یزید، پس از بیعت شیعیان [[کوفه]] با [[مسلم بن عقیل]]، براى سرکوبى نهضت کوفیان، [[عبید الله بن زیاد|ابن زیاد]] را به ولایت [[کوفه]] گماشت. <ref>مقتل الحسین،مقرّم،ص ۱۶۹.</ref>



نسخهٔ ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۳

مشخصات فردی
نام کامل سرجون بن منصور
نقش در واقعه کربلا
نقش‌های برجسته مشاور معاویه و یزید

سرجون بن منصور از مسیحیان شام بود که معاویه او را بعنوان مشاور خویش در امر حکومت، استخدام کرده بود.

نقش در نبرد کربلا

سرجون در دوره یزید هم مشاور دربار یزید بود و با یزید، همدم و مانوس بود. با رأى و نظر او بود که یزید، پس از بیعت شیعیان کوفه با مسلم بن عقیل، براى سرکوبى نهضت کوفیان، ابن زیاد را به ولایت کوفه گماشت. [۱]

سرجون رومى، سمت سر دفتر ادارى و کاتب دربار خلفا، در دورۀ مروان بن حکم و عبدالملک مروان را هم داشت و چون برخى کوتاهی‌ها و سهل‌انگاری‌ها در کار او دیدند، با لطایف الحیلى مثل تغییر دیوان محاسبات از رومى به عربى، او را از کار برکنار کردند. [۲]

منبع

پی‌نوشت

  1. مقتل الحسین،مقرّم،ص ۱۶۹.
  2. العقد الفرید،ج۴،ص ۲۵۲.