اسید بن ‌مالک حضرمی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۸: خط ۴۸:
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: کسانی که بر پیکر امام اسب تاراندند]]
[[رده: کسانی که بر پیکر امام اسب تاراندند]]
<references />
<references />{{navbox
|name = عاملان واقعه کربلا
|title = عاملان واقعه کربلا
 
|group1 = عاملان اصلی
|list1 = [[یزید بن معاویه]] {{*}} [[ابن زیاد]] {{*}} [[عمر سعد]]
 
|group2 = لشکر عمر بن سعد
|list2 = {{navbox | child
 
|group1 = فرماندهان
|list1 = [[شمر بن ذی الجوشن]] {{*}} [[عمرو بن‌ حجاج‌ زبیدی]] {{*}} [[شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی]]
 
|group2 = قاتلان
|list2 = [[سنان]] {{*}} [[شمر]] {{*}} [[خولی]] {{*}} [[حرمله]]
 
|group3 = تازندگان بر بدن امام
|list3 = [[هانی]] {{*}} [[اسحاق]]
 
|group4 = حاملان سر امام
|list4 = [[خولی]] {{*}} [[شمر]]
}}
|group5 = سایر
|list5 = [[حفص بن عمر]]
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۸

مشخصات فردی
نقش در واقعه کربلا
نقش‌های برجسته قاتل عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل، از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر امام حسین (ع) اسب بتازاند

اسید بن ‌مالک حضرمی از کفار و سرسپردگان عبیدالله‌ بن‌ زیاد و یکی از سربازان عمر بن سعد در کربلا بود.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابوعمرو زاهد او را ‌زنازاده‌ می‌داند.[۱] بنا به قولی او همسر طَوْعَه‌ بود[۲] که به مسلم‌ بن عقیل پناه داده بود و پسرش بلال‌ جریان را به عبدالرحمن ‌پسر محمد بن‌ اشعث‌ خبر داد. به این ترتیب عبیدالله به مخفی‌گاه مسلم پی برد.[۳] در برخی منابع از او با نام اسید حضرمی یاد شده است.

نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع از چند نفر به صورت انفرادی (عمرو بن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، عامر بن صعصعه، اسید بن مالک و زید بن رقّاد[۴] و نیز از لشکر کوفه به‌طور دسته‌جمعی به عنوان قاتل عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل یاد شده است. چند تن عضو جوخه تیرباران امام بودند یکی از آنان اسید بن ‌مالک حضرمی بود.

او علاوه بر اینکه در قتل عبدالله ‏بن عقیل[۵] دست داشت، لباس امام حسین(ع) را هم ربود[۶] و از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر امام حسین (ع) اسب بتازاند.[۷]

گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اسید بن‌ مالک به دلیل اینکه بر پیکر مقدس امام اسب تازانده بود، برای گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌ در دارالاماره روبه‌روی عبیدالله‌ ایستاد و این‌ شعر را خواند:[۸]

نَحْن‌ُ رَضَضْنَا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهرِ
بِکل‌ِّ یعْبُوب‌ٍ شَدیدِ الاَسرِ

ماییم‌ آن‌ کسانی‌ که‌ استخوان‌های‌ سینه‌اش‌ را پس‌ از پشتش‌ با اسب‌های‌ تیز رو، بلند قامت‌ و قوی‌ هیکل‌ در هم‌ شکستیم‌.

ابن‌ زیاد فرمان‌ داد تا جایزه‌ ناچیزی‌ به‌ او بدهند.

مرگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مختار این گروه ده نفره را که بر پیکر امام اسب تاراندند را دستگیر کرد و دستور داد همه را به پشت بخوابانند و با میخ‌های آهنین دست و پایشان را به زمین بکوبند و اسب‌هایی با نعل آهنین بر بدن‌های پلید آنان تاختند و آنقدر ادامه دادند تا به هلاکت رسیدند. سپس جسدهای آنان را سوزاندند.[۸]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. - اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.
  2. - ر.ک : تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۱؛ تجارب الامم، ج۲، ص۵۰.
  3. - ر.ک : انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۴۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۹.
  4. - ر.ک : کتاب نسب قریش، ص۴۵؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۱۴۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۵؛ المعارف، ص۲۰۴؛ تاریخ طبری، ج5، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۹۲؛ رجال طوسی، ص۸۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ شرح الاخبار، ص۱۹۵؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۳۹.
  5. - الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۷.
  6. - انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۹.
  7. - اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ - اللهوف، ص۵۴.