اسید بن ‌مالک حضرمی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
اسید بن ‌مالک حضرمی از کفار و سرسپردگان عبیدالله‌ بن‌ زیاد و یکی از سربازان عمربن سعد در کربلا بود.  او علاوه بر اینکه در قتل عبدالله‏بن مسلم‌بن عقیل<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص45؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص145؛ المعارف، ص204؛ تاریخ طبری، ج5، ص469؛ مقاتل الطالبیین، ص92؛ رجال طوسی، ص80؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص93؛ شرح الاخبار، ص195؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج1، ص339.</ref> و عبدالله‏بن عقیل<ref>- الطبقات الکبری، ج5، ص477.</ref> دست داشت، لباس امام را هم ربود<ref>- انساب الاشراف، ج3، ص409. </ref> و از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر امام حسین(ع) اسب بتاراند.<ref>- اللهوف، ص121،112؛ بحار الانوار، ج45، ص374،60.</ref> 
{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا
 
|اطلاعات قاتل =
 
| تصویر        =
در منابع از چند نفر به صورت انفرادی (عمروبن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، عامربن صعصعه، اسیدبن مالک و زیدبن رقّاد)،<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص45؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص145؛ الطبقات الکبری، ج5، ص475؛ المعارف، ص204؛ تاریخ طبری، ج5، ص468؛ مقاتل الطالبیین، ص92؛ رجال طوسی، ص80؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص92؛ شرح الاخبار، ص195؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج1، ص339.</ref> و نیز از لشکر کوفه به‌طور دسته‌جمعی به عنوان قاتل عبدالله‏بن مسلم‌بن عقیل یاد شده است.  
| توضیح تصویر  =
 
| نام کامل    =
 
| کنیه        =
چند تن عضو جوخه تیرباران امام بودند یکی از آنان اسیدبن ‌مالک حضرمی بود.
| لقب          =
 
| زادروز/زادگاه =
 
| محل زندگی    =
اسیدبن‌ مالک به دلیل اینکه بر پیکر مقدس امام اسب تارانده بود، برای گرفتن صله از عبیدالله‌بن‌ زیاد‌ در دارالاماره روبه‌روی عبیدالله‌ ایستاد و این‌ شعر را خواند:<ref>- اللهوف، ص54.</ref>
| نسب/قبیله    =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ و مکان درگذشت=
| نحوه درگذشت=
| مدفن =
| اقدامات =
| انگیزه    =
| نقش‌های برجسته    =قاتل عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل، از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر امام حسین (ع) اسب بتازاند
| دیگر فعالیت‌ها  =
| منصب  =
}}'''اسید بن ‌مالک حضرمی''' از کفار و سرسپردگان [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد]] و یکی از سربازان [[عمر بن سعد]] در کربلا بود.  
==زندگینامه==
ابوعمرو زاهد او را ‌زنازاده‌ می‌داند.<ref>- اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.</ref> بنا به قولی او همسر طَوْعَه‌ بود<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۱؛ تجارب الامم، ج۲، ص۵۰.</ref> که به مسلم‌ بن عقیل پناه داده بود و پسرش بلال‌ جریان را به عبدالرحمن ‌پسر محمد بن‌ اشعث‌ خبر داد. به این ترتیب عبیدالله به مخفی‌گاه مسلم پی برد.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۴۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۹. </ref> در برخی منابع از او با نام اسید حضرمی یاد شده است.
==نقش در واقعه کربلا==
در منابع از چند نفر به صورت انفرادی (عمرو بن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، [[عامر بن صعصعه]]، اسید بن مالک و [[زید بن‌ رقاد جنبی|زید بن رقّاد]])،<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص۴۵؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۱۴۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۵؛ المعارف، ص۲۰۴؛ تاریخ طبری، ج5، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۹۲؛ رجال طوسی، ص۸۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ شرح الاخبار، ص۱۹۵؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۳۹.</ref> و نیز از لشکر [[کوفه]] به‌طور دسته‌جمعی به عنوان قاتل [[عبدالله بن‌ مسلم بن عقیل|عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل]] یاد شده است. چند تن عضو جوخه تیرباران امام بودند یکی از آنان اسید بن ‌مالک حضرمی بود.


او علاوه بر اینکه در قتل [[عبدالله بن عقیل بن‌ ابی‌ طالب (ع‌)|عبدالله ‏بن عقیل]]<ref>- الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۷.</ref> دست داشت، لباس امام حسین(ع) را هم ربود<ref>- انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۹. </ref> و از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر [[امام حسین (ع)]] اسب بتازاند.<ref>- اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.</ref>
==گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌==
اسید بن‌ مالک به دلیل اینکه بر پیکر مقدس امام اسب تازانده بود، برای گرفتن صله از [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌]] در [[دار الاماره|دارالاماره]] روبه‌روی عبیدالله‌ ایستاد و این‌ شعر را خواند:<ref name=":0">- اللهوف، ص۵۴.</ref>


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۱۷: خط ۳۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


ماییم‌ آن‌ کسانی‌ که‌ استخوان‌های‌ سینه‌اش‌ را پس‌ از پشتش‌ با اسب‌های‌ تیز رو، بلند قامت‌ و قوی‌ هیکل‌ در هم‌ شکستیم‌.


ماییم‌ آن‌ کسانی‌ که‌ استخوان‌های‌ سینه‌اش‌ را پس‌ از پشتش‌ با اسب‌های‌ تیز رو، بلند قامت‌ و قوی‌ هیکل‌ در هم‌ شکستیم‌ .
ابن‌ زیاد فرمان‌ داد تا جایزه‌ ناچیزی‌ به‌ او بدهند.
==مرگ==
[[مختار ثقفى|مختار]] این گروه ده نفره را که بر پیکر امام اسب تاراندند  را دستگیر کرد و دستور داد همه را به پشت بخوابانند و با میخ‌های آهنین دست و پایشان را به زمین بکوبند و اسب‌هایی با نعل آهنین بر بدن‌های پلید آنان تاختند و آنقدر ادامه دادند تا به هلاکت رسیدند. سپس جسدهای آنان را سوزاندند.<ref name=":0" />
==منبع==


ابن‌زیاد فرمان‌ داد تا جایزه‌ ناچیزی‌ به‌ او بدهند.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دوزخیان جاوید، مرضیه محمدزاده، نشر بصیرت، ص ۲۶۱-۲۶۳.]


==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: کسانی که بر پیکر امام اسب تاراندند]]
<references />{{navbox
|name = عاملان واقعه کربلا
|title = عاملان واقعه کربلا


ابوعمرو زاهد او را ‌زنازاده‌ می‌داند.<ref>- اللهوف، ص121،112؛ بحار الانوار، ج45، ص374،60.</ref> 
|group1 = عاملان اصلی
|list1 = [[یزید بن معاویه]] {{*}} [[ابن زیاد]] {{*}} [[عمر سعد]]


|group2 = لشکر عمر بن سعد
|list2 = {{navbox | child


بنا به قولی او همسر طَوْعَه‌ بود<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص371؛ مقاتل الطالبیین، ص104؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص31؛ تجارب الامم، ج2، ص50.</ref> که به مسلم‌بن عقیل پناه داده بود و پسرش بلال‌ جریان را به عبدالرحمن ‌پسر محمدبن‌ اشعث‌ خبر داد. به این ترتیب عبیدالله به مخفیگاه مسلم پی برد.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج2، ص338؛ الاخبار الطوال، ص240؛ تاریخ طبری، ج5، ص350-353؛ الفتوح، ج5، ص50؛ مقاتل الطالبیین، ص104؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص29. </ref> 
|group1 = فرماندهان
در برخی منابع از او با نام اسید حضرمی یاد شده است.
|list1 = [[شمر بن ذی الجوشن]] {{*}} [[عمرو بن‌ حجاج‌ زبیدی]] {{*}} [[شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی]]


|group2 = قاتلان
|list2 = [[سنان]] {{*}} [[شمر]] {{*}} [[خولی]] {{*}} [[حرمله]]


مختار این گروه ده نفره را دستگیر کرد و دستور داد همه را به پشت بخوابانند و با میخ‌های آهنین دست و پایشان را به زمین بکوبند و دستور داد اسب‌هایی با نعل آهنین بر بدن‌های پلید آنان تاختند و آنقدر ادامه دادند تا به هلاکت رسیدند. سپس جسدهای آنان را سوزاندند.<ref>- اللهوف، ص54.  </ref>
|group3 = تازندگان بر بدن امام
==منبع==
|list3 = [[هانی]] {{*}} [[اسحاق]]
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 261-263.
 
==پی نوشت==
|group4 = حاملان سر امام
[[رده: تاریخ]]
|list4 = [[خولی]] {{*}} [[شمر]]
[[رده: افراد]]
}}
[[رده: قاتلان کربلا]]
|group5 = سایر
[[رده: کسانی که بر پیکر امام اسب تاراندند]]
|list5 = [[حفص بن عمر]]
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۸

مشخصات فردی
نقش در واقعه کربلا
نقش‌های برجسته قاتل عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل، از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر امام حسین (ع) اسب بتازاند

اسید بن ‌مالک حضرمی از کفار و سرسپردگان عبیدالله‌ بن‌ زیاد و یکی از سربازان عمر بن سعد در کربلا بود.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابوعمرو زاهد او را ‌زنازاده‌ می‌داند.[۱] بنا به قولی او همسر طَوْعَه‌ بود[۲] که به مسلم‌ بن عقیل پناه داده بود و پسرش بلال‌ جریان را به عبدالرحمن ‌پسر محمد بن‌ اشعث‌ خبر داد. به این ترتیب عبیدالله به مخفی‌گاه مسلم پی برد.[۳] در برخی منابع از او با نام اسید حضرمی یاد شده است.

نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منابع از چند نفر به صورت انفرادی (عمرو بن‌ صُبَیح‌ صیداوی‌، عامر بن صعصعه، اسید بن مالک و زید بن رقّاد[۴] و نیز از لشکر کوفه به‌طور دسته‌جمعی به عنوان قاتل عبدالله ‏بن مسلم‌ بن عقیل یاد شده است. چند تن عضو جوخه تیرباران امام بودند یکی از آنان اسید بن ‌مالک حضرمی بود.

او علاوه بر اینکه در قتل عبدالله ‏بن عقیل[۵] دست داشت، لباس امام حسین(ع) را هم ربود[۶] و از جمله ده نفری بود که‌ داوطلب‌ شد تا بر بدن مطهر امام حسین (ع) اسب بتازاند.[۷]

گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اسید بن‌ مالک به دلیل اینکه بر پیکر مقدس امام اسب تازانده بود، برای گرفتن صله از عبیدالله‌ بن‌ زیاد‌ در دارالاماره روبه‌روی عبیدالله‌ ایستاد و این‌ شعر را خواند:[۸]

نَحْن‌ُ رَضَضْنَا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهرِ
بِکل‌ِّ یعْبُوب‌ٍ شَدیدِ الاَسرِ

ماییم‌ آن‌ کسانی‌ که‌ استخوان‌های‌ سینه‌اش‌ را پس‌ از پشتش‌ با اسب‌های‌ تیز رو، بلند قامت‌ و قوی‌ هیکل‌ در هم‌ شکستیم‌.

ابن‌ زیاد فرمان‌ داد تا جایزه‌ ناچیزی‌ به‌ او بدهند.

مرگ[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مختار این گروه ده نفره را که بر پیکر امام اسب تاراندند را دستگیر کرد و دستور داد همه را به پشت بخوابانند و با میخ‌های آهنین دست و پایشان را به زمین بکوبند و اسب‌هایی با نعل آهنین بر بدن‌های پلید آنان تاختند و آنقدر ادامه دادند تا به هلاکت رسیدند. سپس جسدهای آنان را سوزاندند.[۸]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. - اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.
  2. - ر.ک : تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۱؛ تجارب الامم، ج۲، ص۵۰.
  3. - ر.ک : انساب الاشراف، ج۲، ص۳۳۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۴۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۰-۳۵۳؛ الفتوح، ج۵، ص۵۰؛ مقاتل الطالبیین، ص۱۰۴؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۹.
  4. - ر.ک : کتاب نسب قریش، ص۴۵؛ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص۱۴۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۵؛ المعارف، ص۲۰۴؛ تاریخ طبری، ج5، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۹۲؛ رجال طوسی، ص۸۰؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۹۲؛ شرح الاخبار، ص۱۹۵؛ لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، ج۱، ص۳۳۹.
  5. - الطبقات الکبری، ج۵، ص۴۷۷.
  6. - انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۹.
  7. - اللهوف، ص۱۲۱،۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۷۴،۶۰.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ - اللهوف، ص۵۴.