۵۵۵
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عمرو بن عبدالله بن کعب صائد بن شرحبیل بن شراحیل بن عمرو بن جشم بن حاشد بن جشم بن حیزون بن عوف بن همدان صائدی،''' منسوب به صائد تیرهای از قبیله همدان است. <ref>انصار الحسین (ع)، ص117-118. </ref> شیخ طوسی نسب او را انصاری آورده است. <ref>رجال طوسی، ص77؛ تنقیح | '''عمرو بن عبدالله بن کعب صائد بن شرحبیل بن شراحیل بن عمرو بن جشم بن حاشد بن جشم بن حیزون بن عوف بن همدان صائدی،''' منسوب به صائد تیرهای از قبیله همدان است. <ref>انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص117-118. </ref> شیخ طوسی نسب او را انصاری آورده است. <ref>رجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق. طوسی، شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، به کوشش محمد صادق آل بحر العلوم، نجف: 1381 ﻫ ق.، ص77؛ تنقیح المقال فی احوال الرجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق.، مامقانی، شیخ عبدالله، نجف: المطبعه الحیریه، 1352 ﻫ ق.، ج2، ص333. </ref> دینوری <ref>الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : 1960 م. الطوال، ص238. </ref> نام او را ابو ثمامه صیداوی ضبط کرده که درست نمینماید. در زیارت ناحیه مقدسه، ابو ثمامه، عمر بن عبدالله صائدی آمده است. <ref>بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، 1362 ش.، ج45، ص73. </ref> نسبت صائدی از نام یا لقب یکی از نیاکان او گرفته شده است. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص364؛ 5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص69. </ref> او در کوفه میزیست و از شخصیتهای با ارزش و با نفوذ شیعه بود. ابو ثمامه صائدی از یاران امام حسین (ع) بود. | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | {{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
فضائل و سوابق مبارزاتی ابو ثمامه نشان دهنده معرفت و ایمان عمیق او به حق و حقیقت است. او از تابعین اصحاب و از شجاعان و سوارکاران عرب و از اصحاب مخلص امام علی (ع) بود و در همه جنگهای آن حضرت شرکت داشت. سپس به مصاحبت امام حسن (ع) در آمد و بعد از حرکت آن حضرت به مدینه، در کوفه ماند. <ref>تنقیح | فضائل و سوابق مبارزاتی ابو ثمامه نشان دهنده معرفت و ایمان عمیق او به حق و حقیقت است. او از تابعین اصحاب و از شجاعان و سوارکاران عرب و از اصحاب مخلص امام علی (ع) بود و در همه جنگهای آن حضرت شرکت داشت. سپس به مصاحبت امام حسن (ع) در آمد و بعد از حرکت آن حضرت به مدینه، در کوفه ماند. <ref>تنقیح المقال فی احوال الرجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق.، مامقانی، شیخ عبدالله، نجف: المطبعه الحیریه، 1352 ﻫ ق.، ج2، ص333.</ref> | ||
==نقش در واقعه کربلا== | ==نقش در واقعه کربلا== | ||
پس از مرگ معاویه از جمله کسانی بود که به منظور دعوت امام حسین (ع) در خانه سلیمان بن صرد خزاعی در کوفه گرد آمدند و نامهای به مکه فرستادند و از امام حسین (ع) خواستند به کوفه بیاید و رهبری آنان را بر علیه حکومت اموی برعهده بگیرد. <ref>تنقیح | پس از مرگ معاویه از جمله کسانی بود که به منظور دعوت امام حسین (ع) در خانه سلیمان بن صرد خزاعی در کوفه گرد آمدند و نامهای به مکه فرستادند و از امام حسین (ع) خواستند به کوفه بیاید و رهبری آنان را بر علیه حکومت اموی برعهده بگیرد. <ref>تنقیح المقال فی احوال الرجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق.، مامقانی، شیخ عبدالله، نجف: المطبعه الحیریه، 1352 ﻫ ق.، ج2، ص333. </ref> | ||
ابوثمامه از فُرسان عرب و از سرشناسان شیعه در کوفه بود و همو بود که به هنگام توقف مسلم بن عقیل در کوفه کمکهای مردم را دریافت و امور مالی را اداره میکرد. اسلحه میخرید و در این کار بصیرت داشت. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص364. </ref> | ابوثمامه از فُرسان عرب و از سرشناسان شیعه در کوفه بود و همو بود که به هنگام توقف مسلم بن عقیل در کوفه کمکهای مردم را دریافت و امور مالی را اداره میکرد. اسلحه میخرید و در این کار بصیرت داشت. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص364. </ref> | ||
پس از آنکه هانی دستگیر شد، مسلم کسانی را که با او بیعت کرده بودند، فراخواند و فرماندهی قبیلههای تمیم و همدان را به او واگذار کرد. <ref>الاخبار الطوال، ص238. </ref> | پس از آنکه هانی دستگیر شد، مسلم کسانی را که با او بیعت کرده بودند، فراخواند و فرماندهی قبیلههای تمیم و همدان را به او واگذار کرد. <ref>الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : 1960 م. الطوال، ص238. </ref> | ||
پس از شکست نهضت و شهادت مسلم و هانی او مورد تعقیب ابن زیاد قرار گرفت و ناگزیر پنهان شد و سپس با نافع بن هلال مخفیانه از کوفه بیرون رفت و در راه مکه به کربلا به امام حسین (ع) پیوست و در خدمت آن حضرت به کربلا آمد. <ref>تنقیح | پس از شکست نهضت و شهادت مسلم و هانی او مورد تعقیب ابن زیاد قرار گرفت و ناگزیر پنهان شد و سپس با نافع بن هلال مخفیانه از کوفه بیرون رفت و در راه مکه به کربلا به امام حسین (ع) پیوست و در خدمت آن حضرت به کربلا آمد. <ref>تنقیح المقال فی احوال الرجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق.، مامقانی، شیخ عبدالله، نجف: المطبعه الحیریه، 1352 ﻫ ق.، ج2، ص333. </ref> | ||
همین ابو ثمامه است که مانع شد تا کثیر بن عبدالله شعبی قاصد عمر بن سعد، مسلحانه به حضور امام حسین (ع) برسد. او احترام و علاقه بسیاری به امام حسین (ع) داشت و در محافظت و خدمت به آن حضرت، خیلی اهتمام میورزید. طبری مینویسد: ”عمر بن سعد با ورود به کربلا تصمیم گرفت نمایندهای را نزد امام بفرستد و از ایشان انگیزه حرکت به سوی کوفه را جویا شود. این تصمیم را با سران سپاه در میان گذاشت. هیچیک از آنان حاضر به نمایندگی نشدند، چون خودشان نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بودند و اکنون به جنگ با وی آمده بودند. اما کثیر بن عبدالله شعبی که دید همه از رفتن امتناع میکنند، گفت: من میروم و اگر بخواهی، حسین را ترور میکنم. عمر بن سعد گفت: فعلاً به ترور نیاز نیست. از او بپرس برای چه آمده است. کثیر که بیپروا و بیباک بود، به سوی خیمه امام حرکت کرد. ابو ثمامه چون او را دید، به امام عرض کرد: این مرد که به سوی شما میآید، شرورترین، بدترین، خونریزترین و بیپرواترین فرد روی زمین است. وقتی کثیر به نزدیکی خیمه امام رسید، ابو ثمامه به او گفت: شمشیرت را تحویل بده. گفت: نه! من فرستادهای هستم، پیامم را میرسانم. ابو ثمامه گفت: | همین ابو ثمامه است که مانع شد تا کثیر بن عبدالله شعبی قاصد عمر بن سعد، مسلحانه به حضور امام حسین (ع) برسد. او احترام و علاقه بسیاری به امام حسین (ع) داشت و در محافظت و خدمت به آن حضرت، خیلی اهتمام میورزید. طبری مینویسد: ”عمر بن سعد با ورود به کربلا تصمیم گرفت نمایندهای را نزد امام بفرستد و از ایشان انگیزه حرکت به سوی کوفه را جویا شود. این تصمیم را با سران سپاه در میان گذاشت. هیچیک از آنان حاضر به نمایندگی نشدند، چون خودشان نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بودند و اکنون به جنگ با وی آمده بودند. اما کثیر بن عبدالله شعبی که دید همه از رفتن امتناع میکنند، گفت: من میروم و اگر بخواهی، حسین را ترور میکنم. عمر بن سعد گفت: فعلاً به ترور نیاز نیست. از او بپرس برای چه آمده است. کثیر که بیپروا و بیباک بود، به سوی خیمه امام حرکت کرد. ابو ثمامه چون او را دید، به امام عرض کرد: این مرد که به سوی شما میآید، شرورترین، بدترین، خونریزترین و بیپرواترین فرد روی زمین است. وقتی کثیر به نزدیکی خیمه امام رسید، ابو ثمامه به او گفت: شمشیرت را تحویل بده. گفت: نه! من فرستادهای هستم، پیامم را میرسانم. ابو ثمامه گفت: | ||
بسیار خوب، پس من قبضه شمشیر تو را نگه میدارم تا آنکه پیام خودت را برسانی و باز گردی. کثیر گفت: هیچگاه به آن دست پیدا نخواهی کرد. ابو ثمامه گفت: پس پیامت را به من برسان. تو انسان تبهکاری هستی. اجازه نمیدهم به امام نزدیک شوی. این دو مدتی با هم مشاجره لفظی کردند، سرانجام کثیر به جانب عمر بن سعد برگشت و ماجرا را گزارش داد.“ <ref>تاریخ طبری، ج5، ص439،410. </ref> | بسیار خوب، پس من قبضه شمشیر تو را نگه میدارم تا آنکه پیام خودت را برسانی و باز گردی. کثیر گفت: هیچگاه به آن دست پیدا نخواهی کرد. ابو ثمامه گفت: پس پیامت را به من برسان. تو انسان تبهکاری هستی. اجازه نمیدهم به امام نزدیک شوی. این دو مدتی با هم مشاجره لفظی کردند، سرانجام کثیر به جانب عمر بن سعد برگشت و ماجرا را گزارش داد.“ <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص439،410. </ref> | ||
به هنگام فرارسیدن ظهر، وقت نماز را متذکر شد و به امام حسین (ع) عرض کرد: فدایت شوم، دشمن به تو نزدیک شده و امیدوارم پیش از تو کشته شوم و دوست دارم که آخرین نمازم را همراه شما بخوانم. امام حسین (ع) نگاهی به آسمان انداخت، او را دعا کرد و فرمود: از نماز یاد کردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص439،410. </ref> به همین جهت او مشهور به شهید نماز است. بنا به نقلی ابو ثمامه خود اذان گفت و بنا به نقل دیگر اذان نماز ظهر عاشورا را امام حسین (ع) خود گفت. <ref>ر.ک : انساب الاشراف، ج3، ص195؛ تاریخ طبری، ج5، ص441؛ | به هنگام فرارسیدن ظهر، وقت نماز را متذکر شد و به امام حسین (ع) عرض کرد: فدایت شوم، دشمن به تو نزدیک شده و امیدوارم پیش از تو کشته شوم و دوست دارم که آخرین نمازم را همراه شما بخوانم. امام حسین (ع) نگاهی به آسمان انداخت، او را دعا کرد و فرمود: از نماز یاد کردی، خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص439،410. </ref> به همین جهت او مشهور به شهید نماز است. بنا به نقلی ابو ثمامه خود اذان گفت و بنا به نقل دیگر اذان نماز ظهر عاشورا را امام حسین (ع) خود گفت. <ref>ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 – 2000 م.، ج3، ص195؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص441؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، 1375 ﻫ ق.، ج2، ص458؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبة اتراث، بیروت: 1385- 1386 ه ق.، ج2، ص567. </ref> | ||
در کیفیت شهادت او اختلاف است. به نوشته طبری پس از شهادت حُرّ، او همچنان به نبرد ادامه داد تا به شهادت رسید. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص441.</ref> اما بنا به نقل ابن شهر آشوب <ref>مناقب آل ابیطالب، ج4، ص113. </ref> پس از مالک بن دودان و بنا به نقل خوارزمی <ref>مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص17. </ref> بعد از اسلم غلام ترک امام حسین (ع) به شهادت رسید و بنا به نقل سماوی، <ref>ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص69. </ref> ابو ثمامه بعد از نماز به امام حسین (ع) عرض کرد: یا اباعبدالله! قصد کردهام که به دوستان شهیدم ملحق شوم ولی فکر تنهایی شما و خانوادهات مرا رنج میدهد. امام حسین (ع) فرمود: قدم در راه شهادت بگذار، من هم بعد از ساعتی به تو ملحق خواهم شد. سپس با اذن امام حسین (ع) به میدان شتافت و در حالی که رجز میخواند، میجنگید. رجزهای او در آن شرایط سخت از موقعیت بالای علمی و فرهنگی او خبر میدهد: | در کیفیت شهادت او اختلاف است. به نوشته طبری پس از شهادت حُرّ، او همچنان به نبرد ادامه داد تا به شهادت رسید. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص441.</ref> اما بنا به نقل ابن شهر آشوب <ref>مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. آل ابیطالب، ج4، ص113. </ref> پس از مالک بن دودان و بنا به نقل خوارزمی <ref>مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، 1367 ﻫ ق. ، ج2، ص17. </ref> بعد از اسلم غلام ترک امام حسین (ع) به شهادت رسید و بنا به نقل سماوی، <ref>5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص69. </ref> ابو ثمامه بعد از نماز به امام حسین (ع) عرض کرد: یا اباعبدالله! قصد کردهام که به دوستان شهیدم ملحق شوم ولی فکر تنهایی شما و خانوادهات مرا رنج میدهد. امام حسین (ع) فرمود: قدم در راه شهادت بگذار، من هم بعد از ساعتی به تو ملحق خواهم شد. سپس با اذن امام حسین (ع) به میدان شتافت و در حالی که رجز میخواند، میجنگید. رجزهای او در آن شرایط سخت از موقعیت بالای علمی و فرهنگی او خبر میدهد: | ||
===رجزخوانی=== | ===رجزخوانی=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
{{م| وَ حُزناً عَلَی الحَبس الحُسَین المُسَدّد }} | {{م| وَ حُزناً عَلَی الحَبس الحُسَین المُسَدّد }} | ||
{{م| بِاَنَّ اِبنَکُم فی مَجهَدٍ اَی مَجهَدٍ <ref>مناقب آل ابیطالب، ج4، ص113.</ref> }} | {{م| بِاَنَّ اِبنَکُم فی مَجهَدٍ اَی مَجهَدٍ <ref>مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. آل ابیطالب، ج4، ص113.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
کیست رساننده این پیام از من به حضرت نبی (ص) و دخترش که فرزندتان در رنج و سختی است و چه رنج و سختی بزرگی! | کیست رساننده این پیام از من به حضرت نبی (ص) و دخترش که فرزندتان در رنج و سختی است و چه رنج و سختی بزرگی! | ||
آنگاه تا آخرین نفس شمشیر زد و سرانجام به دست پسر عمویش قیس بن عبدالله صائدی به شهادت رسید. وی جزء آخرین افراد از اصحاب امام حسین (ع) بود که به شهادت رسید. <ref>مناقب آل ابیطالب، ج4، ص113؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص69. </ref> | آنگاه تا آخرین نفس شمشیر زد و سرانجام به دست پسر عمویش قیس بن عبدالله صائدی به شهادت رسید. وی جزء آخرین افراد از اصحاب امام حسین (ع) بود که به شهادت رسید. <ref>مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. آل ابیطالب، ج4، ص113؛ 5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص69. </ref> | ||
قبر وی در مقبره دسته جمعی شهدا واقع در شرق قبر مطهر امام حسین (ع) است. <ref>مشاهد | قبر وی در مقبره دسته جمعی شهدا واقع در شرق قبر مطهر امام حسین (ع) است. <ref>مشاهد العتره الطاهره، سید عبدالرزاق کمونه، چاپ لاهور.، ص182. </ref> در زیارت اول ماه رجب و نیمه شعبان آمده است که رو به قبور شهدا نموده و بخوانید: ”السَّلامُ عَلَی اَبی ثمامه الصائدی“ | ||
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی اَبی ثُمامَةَ اَو تُمامَةَ عُمَرَ بنَ عَبدِ اللهِ الصّائِدی“ <ref>برای تفصیل بیشتر ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص439-441؛ رجال طوسی، ص77؛ اعیان الشیعه، ج7، ص71؛ مناقب آل ابیطالب، ج4، ص113؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج1، ص206؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص70؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص69؛ بحار | در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی اَبی ثُمامَةَ اَو تُمامَةَ عُمَرَ بنَ عَبدِ اللهِ الصّائِدی“ <ref>برای تفصیل بیشتر ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص439-441؛ رجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق. طوسی، شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، به کوشش محمد صادق آل بحر العلوم، نجف: 1381 ﻫ ق.، ص77؛ اعیان الشیعه، امین، سید محسن، چاپ حسن امین، بیروت: 1403 ﻫ ق.، ج7، ص71؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. آل ابیطالب، ج4، ص113؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، 1367 ﻫ ق. ، ج1، ص206؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبة اتراث، بیروت: 1385- 1386 ه ق.، ج4، ص70؛ 5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص69؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، 1362 ش.، ج45، ص25؛ اقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مره فی السنه، سید بن طاووس، علی بن موسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم: مکتبه الاعلام الاسلامی، 1414 ﻫ ق.، ج3، ص79؛ رجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق. ابن داود، ص161؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص117-118؛ معجم رجال ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق. الحدیث، ج7، ص295؛ قاموس الرجال، طوسی التستری، محمدتقی، تهران: مرکز نشر کتاب، 1379 ه ق. ابن داوود، ابن داوود حلی، تقی الدین حسن بن علی، نجف: المطبعه الحیدریه، 1392 ﻫ ق.، ج4، ص3485؛ وسیله الدارین فی انصار الحسین، موسوی زنجانی، بیروت: مؤسسه اعلمی، 1402 ﻫ ق. ، ص153.</ref> | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 383-387. | مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 383-387. |
ویرایش