۵۵۵
ویرایش
جز (←خصوصیات) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==نقش در قیام مسلم بن عقیل== | ==نقش در قیام مسلم بن عقیل== | ||
عبدالاعلی بن یزید بر سر بیعت خود تا پای جان ایستادگی کرد. کتب سیر و تاریخنگاران فریقین به عظمت از او یاد کردهاند. هنگامی که مسلم بن عقیل قیام خود را اعلام کرد، او لباس رزم پوشید و سلاح خود را حمل نمود و از خانه خود بیرون آمد تا در محله بنیفتیان به مسلم بن عقیل بپیوندد. کثیر بن شهاب بن حصین که از قبیله مذحج بود، او را دستگیر کرد و نزد عبیدالله بن زیاد برد. عبیدالله بن زیاد او را به زندان افکند و پس از شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه دستور داد تا او را به دارالاماره بیاورند. عبیدالله بن زیاد به او گفت که چرا از خانه بیرون آمده بود؟ عبدالاعلی گفت: من از خانه بیرون آمدم تا ببینم مردم چه میکنند که دستگیر شدم. عبیدالله بن زیاد از او خواست تا سوگند بخورد که راست میگوید اما عبدالاعلی از سوگند خوردن امتناع ورزید. عبیدالله بن زیاد دستور داد او را به ”جبانة السبیع“ <ref>نام یک بلندی در حومه شهر کوفه.</ref> برده و گردنش را بزنند. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص370.</ref> مأموران چنین کردند و به این ترتیب این جوان شجاع به شهادت رسید. او به هنگام شهادت 25 سال سن داشت. <ref>ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص369-370،379؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص182؛ مقتل الحسین | عبدالاعلی بن یزید بر سر بیعت خود تا پای جان ایستادگی کرد. کتب سیر و تاریخنگاران فریقین به عظمت از او یاد کردهاند. هنگامی که مسلم بن عقیل قیام خود را اعلام کرد، او لباس رزم پوشید و سلاح خود را حمل نمود و از خانه خود بیرون آمد تا در محله بنیفتیان به مسلم بن عقیل بپیوندد. کثیر بن شهاب بن حصین که از قبیله مذحج بود، او را دستگیر کرد و نزد عبیدالله بن زیاد برد. عبیدالله بن زیاد او را به زندان افکند و پس از شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه دستور داد تا او را به دارالاماره بیاورند. عبیدالله بن زیاد به او گفت که چرا از خانه بیرون آمده بود؟ عبدالاعلی گفت: من از خانه بیرون آمدم تا ببینم مردم چه میکنند که دستگیر شدم. عبیدالله بن زیاد از او خواست تا سوگند بخورد که راست میگوید اما عبدالاعلی از سوگند خوردن امتناع ورزید. عبیدالله بن زیاد دستور داد او را به ”جبانة السبیع“ <ref>نام یک بلندی در حومه شهر کوفه.</ref> برده و گردنش را بزنند. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص370.</ref> مأموران چنین کردند و به این ترتیب این جوان شجاع به شهادت رسید. او به هنگام شهادت 25 سال سن داشت. <ref>ر.ک :تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 – 1387 ﻫ ق / 1962 – 1967 م.، ج5، ص369-370،379؛ 5. ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، سماوی، محمد بن طاهر، تحقیق محمد جعفر طبنسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس الثوره.، ص182؛ مقتل الحسین المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، 1979 م. ، ص157؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص135-136؛ تنقیح المقال فی احوال الرجال، مامقانی، شیخ عبدالله، نجف: المطبعه الحیریه، 1352 ﻫ ق.، ج2، ص132؛ منتهی الآمال، قمی، شیخ عباس، تهران: انتشارات فراروی، 1381 ش. ، ج1، ص316؛ فرسان الهیجاء، محلاتی، ذبیح الله، مرکز نشر کتاب، 1390 ه ق.، ج1، ص230؛ قاموس الرجال، طوسی التستری، محمدتقی، تهران: مرکز نشر کتاب، 1379 ه ق.، ج6، ص53.</ref> | ||
در زیارت نامهها نام وی ذکر نشده است. | در زیارت نامهها نام وی ذکر نشده است. | ||
==منبع== | ==منبع== |
ویرایش