عبدالاعلی بن یزید کلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
==زندگینامه==
==زندگینامه==
===خصوصیات===
===خصوصیات===
او مردی شجاع، جنگجویی دلیر، سوارکاری رزم‌دیده و عاشقی پاک‌باز و صادق و فداکار بود.
او مردی شجاع، جنگجویی دلیر، سوارکاری رزم‌دیده و از دوستداران اهل بیت (ع) بود.
 
==نقش در قیام مسلم بن عقیل==
==نقش در قیام مسلم بن عقیل==
عبدالاعلی بن یزید بر سر بیعت خود تا پای جان ایستادگی کرد. کتب سیر و تاریخ‌نگاران فریقین به عظمت از او یاد کرده‌اند. هنگامی که مسلم بن عقیل قیام خود را اعلام کرد، او لباس رزم پوشید و سلاح خود را حمل نمود و از خانه خود بیرون آمد تا در محله بنی‌فتیان به مسلم بن عقیل بپیوندد. کثیر بن شهاب بن حصین که از قبیله مذحج بود، او را دستگیر کرد و نزد عبیدالله بن زیاد برد. عبیدالله بن زیاد او را به زندان افکند و پس از شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه دستور داد تا او را به دارالاماره بیاورند. عبیدالله بن زیاد به او گفت که چرا از خانه بیرون آمده بود؟ عبدالاعلی گفت: من از خانه بیرون آمدم تا ببینم مردم چه می‌کنند که دستگیر شدم. عبیدالله بن زیاد از او خواست تا سوگند بخورد که راست می‌گوید اما عبدالاعلی از سوگند خوردن امتناع ورزید. عبیدالله بن زیاد دستور داد او را به ”جبانة السبیع“ <ref>نام یک بلندی در حومه شهر کوفه.</ref> برده و گردنش را بزنند. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص370.</ref> مأموران چنین کردند و به این ترتیب این جوان شجاع به شهادت رسید. او به هنگام شهادت 25 سال سن داشت. <ref>ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص369-370،379؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص182؛ مقتل الحسین مقرم، ص157؛ انصار الحسین (ع)، ص135-136؛ تنقیح المقال، ج2، ص132؛ منتهی الآمال، ج1، ص316؛ فرسان الهیجاء، ج1، ص230؛ قاموس الرجال، ج6، ص53.</ref>   
عبدالاعلی بن یزید بر سر بیعت خود تا پای جان ایستادگی کرد. کتب سیر و تاریخ‌نگاران فریقین به عظمت از او یاد کرده‌اند. هنگامی که مسلم بن عقیل قیام خود را اعلام کرد، او لباس رزم پوشید و سلاح خود را حمل نمود و از خانه خود بیرون آمد تا در محله بنی‌فتیان به مسلم بن عقیل بپیوندد. کثیر بن شهاب بن حصین که از قبیله مذحج بود، او را دستگیر کرد و نزد عبیدالله بن زیاد برد. عبیدالله بن زیاد او را به زندان افکند و پس از شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه دستور داد تا او را به دارالاماره بیاورند. عبیدالله بن زیاد به او گفت که چرا از خانه بیرون آمده بود؟ عبدالاعلی گفت: من از خانه بیرون آمدم تا ببینم مردم چه می‌کنند که دستگیر شدم. عبیدالله بن زیاد از او خواست تا سوگند بخورد که راست می‌گوید اما عبدالاعلی از سوگند خوردن امتناع ورزید. عبیدالله بن زیاد دستور داد او را به ”جبانة السبیع“ <ref>نام یک بلندی در حومه شهر کوفه.</ref> برده و گردنش را بزنند. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص370.</ref> مأموران چنین کردند و به این ترتیب این جوان شجاع به شهادت رسید. او به هنگام شهادت 25 سال سن داشت. <ref>ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص369-370،379؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص182؛ مقتل الحسین مقرم، ص157؛ انصار الحسین (ع)، ص135-136؛ تنقیح المقال، ج2، ص132؛ منتهی الآمال، ج1، ص316؛ فرسان الهیجاء، ج1، ص230؛ قاموس الرجال، ج6، ص53.</ref>   

منوی ناوبری