کل یوم عاشورا

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، هر روز عاشورا و هر سرزمین، کربلاست.

مفهوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این جمله و شعار، نشان دهنده پیوستگى و تداوم خط درگیرى حق و باطل در همه زمانها و مکانهاست. عاشورا و کربلا، یکى از بارزترین حلقه‌هاى این زنجیره طولانى است. همیشه حق و باطل رو در روى همند و انسانهاى آزاده، وظیفه پاسدارى از حق و پیکار با باطل را بر عهده دارند و بى‌تفاوت گذشتن از کنار صحنه حق و باطل، بى‌دینى است. امام خمینى«قدس سره» بارها به این نکته مهم توجه دادند، از جمله در ایام جنگ تحمیلى:

«امروز، روز عاشوراى حسینى است، امروز ایران کربلاست، حسینیان آماده باشید.» [۱] و در پیامى به مناسبت ۱۷ شهریور فرمود: «عاشورا، قیام عدالتخواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ، در مقابل ستمگران کاخ‌نشین و مستکبران غارتگر بود و دستور آن بود که این برنامه، سرلوحه زندگى امت در هر روز و در هر سرزمین باشد. روزهایى که بر ما گذشت، عاشوراى مکرر بود و میدانها و خیابانها و کوى و برزنهایى که خون فرزندان اسلام در آن ریخت، کربلاى مکرر». «۱۷ شهریور،مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهداى ما مکرر شهداى کربلا و مخالفان ما مکرر یزید و وابستگان او هستند.» [۲]

نبرد عاشورا، گرچه از نظر زمان، کوتاهترین درگیرى بود (نیم‌روز ) ولى از نظر امتداد، طولانى‌ترین درگیرى با ستم و باطل است و تا هر زمان که هر آرزومندى آرزو کند که کاش در کربلا بود و در یارى امام شهیدان، به فوز عظیم شهادت مى‌رسید (یا لیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما)،[۳] جبهه کربلا گرم و درگیرى عاشورا دایر است. آنگونه که حسین(ع) ، وارث آدم و ابراهیم و نوح و موسى و عیسى و محمد(ص) است، پیروان عاشورایى او نیز وارث خط سرخ جهاد و شهادت‌اند و پرچم کربلا را بر زمین نمى‌نهند و این جوهر تشیع در بعد سیاسى است.


شیعه باید آبها را گِل کند خط سوم را به خون کامل کند
خط سوم خط سرخ اولیاست کربلا بارزترین منظور ماست
شیعه یعنى تشنۀ جام بلا شیعگى یعنى قیام کربلا
شیعه یعنى بازتاب آسمان بر سر نى جلوۀ رنگین کمان
از لب نى بشنوم صوت تو را صوت«انى لا ارَى الموت»تو را
شیعه یعنى سالک پا در رکاب تا که خورشید افکند از رخ نقاب
این سخن کوتاه کردم و السلام شیعه یعنى تیغ بیرون از نیام [۴]

دیدگاهها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکى از نویسندگان محقق مى‌نویسد: «ما یقین داریم که اگر حسین(ع) در زمان ما بود، از قدس، جنوب لبنان و بیشتر مناطق اسلامى کربلاى دومى مى‌ساخت و همان موضعى را مى‌گرفت که در برابر معاویه و یزید ایستاد و از همه مدعیان اسلام و تشیع و از آنان که بر قدس و جنوب لبنان مى‌گریند و در اعلامیه‌ها، سخنرانیها و صفحه مطبوعات بر سر فلسطین و لبنان معامله مى‌کنند و در خیابانها و مجامع، سلاح با خود حمل مى‌کنند، بیش از تعدادى که در کربلاى اول کنار آن حضرت ایستادند و یاریش کردند، او را یارى نمى‌کردند.» [۵]

این دیدگاه، رد کننده نظریه‌اى است که کربلا و قیام حسینى را تکلیفى خاص امام مى‌داند که نمى‌توان از آن تبعیت کرد. وقتى اباعبدالله الحسین(ع) ضرورت قیام بر ضد سلطه ستمگرى را که حلال را حرام مى‌کند و عهد الهى را شکسته، بر خلاف سنت پیامبر عمل مى‌کند و تجاوزکارانه عمل مى‌نماید، در خطبه خویش مى‌آورد و این صفات را در سلطه یزیدى محقق مى‌داند، در پایان مى‌افزاید «فلکم فى اسوه»[۶] در کار من براى شما الگوى تبعیت است، این مى‌رساند که گستره زمین و زمان، کربلا و عاشوراست و همیشه و همه جا باید با الهام از این مکتب، بر ضد ستم قیام کرد و در راه آزادى و عزت، فداکارى نمود.

امام خمینى(ره) فرموده است: «این کلمه کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، یک کلمه بزرگى است... همه روز باید ملت ما این معنى را داشته باشد که امروز روز عاشورا است و ما باید مقابل ظلم بایستیم و همین جا هم کربلاست و باید نقش کربلا را ما پیاده کنیم، انحصار به یک زمین ندارد. انحصار به یک افراد نمى‌شود. قضیه کربلا منحصر به یک جمعیت هفتاد و چند نفرى و یک سرزمین کربلا نبوده، همه زمینها باید این نقش را ایفا کنند.»[۷]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی‌نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. صحیفه نور،ج ۲۰،ص ۱۹۵.
  2. صحیفه نور،ج ۲۰،ص ۱۹۵.
  3. زیارت عاشورا.
  4. ابیاتى از مثنوى:« شیعه‌نامه»،محمد رضا آقاسى(کیهان ۷۱/۶/۱۲).
  5. الانتفاضات الشیعیه،هاشم معروف الحسنى،ص ۳۸۷.
  6. تاریخ طبرى،ج ۴،ص ۳۰۴.
  7. صحیفه نور،ج ۹،ص ۲۰۲.