محمدحسین غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:


'''3'''
'''3'''
{{شعر}}


ای به محیط وفا نقطه‌ی ثابت قدم‌نسخه‌ی صدق و صفا دفتر جود و کرم
ای به محیط وفا نقطه‌ی ثابت قدم‌نسخه‌ی صدق و صفا دفتر جود و کرم
خط ۶۸: خط ۷۰:
ای که گذشتی ز جان ز بهر لب تشنگان‌خصم ببین در حرم روان چه سیل ارم
ای که گذشتی ز جان ز بهر لب تشنگان‌خصم ببین در حرم روان چه سیل ارم
پس از تو ای جان من جهان فانی مبادبی‌تو مرا یک نفس ز زندگانی مراد <ref>همان؛ ص 74، 78، 83.</ref>  
پس از تو ای جان من جهان فانی مبادبی‌تو مرا یک نفس ز زندگانی مراد <ref>همان؛ ص 74، 78، 83.</ref>  
{{پایان شعر}}




'''فی لیلة عاشوراء:'''
'''فی لیلة عاشوراء:'''
{{شعر}}


امشب شب وصالست، روز فراق فرداست‌در پرده‌ی حجازی، شور عراق فرداست
امشب شب وصالست، روز فراق فرداست‌در پرده‌ی حجازی، شور عراق فرداست
خط ۸۷: خط ۹۲:
امشب بگو به بانو، یک ساعتی بیارام‌هنگامه‌ی بلاخیز، ما لا یطاق فرداست
امشب بگو به بانو، یک ساعتی بیارام‌هنگامه‌ی بلاخیز، ما لا یطاق فرداست
امشب قرین یاری، از چیست بیقراری‌دل گر شود ز طاقت، یکباره طاق فرداست <ref> همان؛ ص 90.</ref>
امشب قرین یاری، از چیست بیقراری‌دل گر شود ز طاقت، یکباره طاق فرداست <ref> همان؛ ص 90.</ref>
{{پایان شعر}}


'''مدح ابی الفضل (ع):'''
'''مدح ابی الفضل (ع):'''
{{شعر}}


دل شوریده نه از شور شراب آمده مست‌دین و دل ساقی شیرین سخنم برده ز دست
دل شوریده نه از شور شراب آمده مست‌دین و دل ساقی شیرین سخنم برده ز دست
خط ۱۰۵: خط ۱۱۴:
حیف از آن لعل درخشان که ز گفتار بماندآه از آن سرو خرامان که ز رفتار نشست
حیف از آن لعل درخشان که ز گفتار بماندآه از آن سرو خرامان که ز رفتار نشست
یوسف مصر وفا غرقه به خون «وا اسفا»دل ز زندان غم او ابد الدهر نرست <ref>همان؛ ص 117.</ref>
یوسف مصر وفا غرقه به خون «وا اسفا»دل ز زندان غم او ابد الدهر نرست <ref>همان؛ ص 117.</ref>
{{پایان شعر}}




'''رثاء عبد اللّه بن الحسن (ع):'''
{{شعر}}


'''رثاء عبد اللّه بن الحسن (ع):'''


یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام‌به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام
یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام‌به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام
خط ۱۲۱: خط ۱۳۲:
خسرو ملک قدم سوخت ز سر تا قدم‌ز داغ شهزاده‌ی ملیح شیرین کلام
خسرو ملک قدم سوخت ز سر تا قدم‌ز داغ شهزاده‌ی ملیح شیرین کلام
داغ دل شاه عشق فزون ز اندازه شدزخم جگر تازه بود تازه‌تر از تازه شد <ref>همان؛ ص 149.</ref>
داغ دل شاه عشق فزون ز اندازه شدزخم جگر تازه بود تازه‌تر از تازه شد <ref>همان؛ ص 149.</ref>
{{پایان شعر}}


'''مدح علی اکبر (ع):'''
'''مدح علی اکبر (ع):'''
{{شعر}}


ای طلعت زیبای تو عکس جمال لم یزل‌وی غرّه‌ی غرّای تو آیینه‌ی حسن ازل
ای طلعت زیبای تو عکس جمال لم یزل‌وی غرّه‌ی غرّای تو آیینه‌ی حسن ازل
خط ۱۴۲: خط ۱۵۷:
گفتم به بینم شادیت عیش شب دامادیت‌روز مبارکبادیت، خاب الرجاء و الامل
گفتم به بینم شادیت عیش شب دامادیت‌روز مبارکبادیت، خاب الرجاء و الامل
زینب شده مفتون تو آغشته اندر خون تولیلی ز غم مجنون تو، سرگشته‌ی سهل و جبل <ref>همان؛ ص 123.</ref>
زینب شده مفتون تو آغشته اندر خون تولیلی ز غم مجنون تو، سرگشته‌ی سهل و جبل <ref>همان؛ ص 123.</ref>
{{پایان شعر}}


'''شب یازدهم محرّم:'''
'''شب یازدهم محرّم:'''
{{شعر}}


خاک غم بر سر گلزار جهان باد امشب‌رفته گلزار نبوّت همه بر باد امشب
خاک غم بر سر گلزار جهان باد امشب‌رفته گلزار نبوّت همه بر باد امشب
خط ۱۶۰: خط ۱۷۹:
چهره مهر سیه باد که بر خاکسترخفته آن آینه‌ی حسن خدا داد امشب
چهره مهر سیه باد که بر خاکسترخفته آن آینه‌ی حسن خدا داد امشب
برق غیرت‌زده در خرمن هستی ز تنورکه دو گیتی شده چون رعد پر از داد امشب <ref>همان؛ ص 91.</ref>
برق غیرت‌زده در خرمن هستی ز تنورکه دو گیتی شده چون رعد پر از داد امشب <ref>همان؛ ص 91.</ref>
{{پایان شعر}}




'''دوازده بند در جواب محتشم کاشانی:'''


'''دوازده بند در جواب محتشم کاشانی:'''


{{شعر}}
'''1'''
'''1'''


باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟باز این چه شعله‌ی غم و اندوه ماتم است؟
باز این چه آتش است که بر جان عالم است؟باز این چه شعله‌ی غم و اندوه ماتم است؟
خط ۱۷۶: خط ۱۹۸:
ماه تجلّی مه خوبان بود به عشق‌روز بُروز جذبه‌ی جانباز عالم است
ماه تجلّی مه خوبان بود به عشق‌روز بُروز جذبه‌ی جانباز عالم است
مشکوةِ نور و کوکبِ درّیِ نشأتین‌مصباحِ سالکان طریق وفا حسین  
مشکوةِ نور و کوکبِ درّیِ نشأتین‌مصباحِ سالکان طریق وفا حسین  
{{پایان شعر}}


'''2'''
'''2'''
{{شعر}}


گلگون قبای عرصه‌ی میدان کربلازینت فزای مسند ایوان کربلا
گلگون قبای عرصه‌ی میدان کربلازینت فزای مسند ایوان کربلا
خط ۱۸۸: خط ۲۱۴:
بر ما سوای دوست، سرِ آستین فشاندآسوده سر نهاد به دامان کربلا
بر ما سوای دوست، سرِ آستین فشاندآسوده سر نهاد به دامان کربلا
سر بر زمین گذاشت که تا سربلند شدوز خود گذشت تا ز خدا بهره‌مند شد  
سر بر زمین گذاشت که تا سربلند شدوز خود گذشت تا ز خدا بهره‌مند شد  
{{پایان شعر}}


'''3'''
'''3'''
{{شعر}}


ارباب عشق را چو صلای بلا زدنداوّل به نام عقل نخستین صلا زدند
ارباب عشق را چو صلای بلا زدنداوّل به نام عقل نخستین صلا زدند
خط ۲۰۰: خط ۲۳۰:
دست و لا زدند به دامان شاه عشق‌بر هر دو عالم از ره تحقیق پا زدند
دست و لا زدند به دامان شاه عشق‌بر هر دو عالم از ره تحقیق پا زدند
در قلزم محبّت آن شاه، چون حباب‌افراشتند خیمه‌ی هستی به روی آب  
در قلزم محبّت آن شاه، چون حباب‌افراشتند خیمه‌ی هستی به روی آب  
{{پایان شعر}}


'''4'''
'''4'''
{{شعر}}


ترسم که بر صحیفه‌ی امکان قلم زنندگر ماجرای کرب و بلا را رقم زنند
ترسم که بر صحیفه‌ی امکان قلم زنندگر ماجرای کرب و بلا را رقم زنند
خط ۲۱۲: خط ۲۴۶:
تا حشر دل شود به کمند غمش اسیرگر ز اهل بیت او سخن از بیش و کم زنند
تا حشر دل شود به کمند غمش اسیرگر ز اهل بیت او سخن از بیش و کم زنند
کلک قضاست از رقم این عزا کلیل‌لوح قدر فرو زده رخساره را به نیل  
کلک قضاست از رقم این عزا کلیل‌لوح قدر فرو زده رخساره را به نیل  
{{پایان شعر}}


'''5'''
'''5'''
{{شعر}}


سهم قدر ز قوس قضا دلنشین رسیددر مرکز محیط رضا تیرکین رسید
سهم قدر ز قوس قضا دلنشین رسیددر مرکز محیط رضا تیرکین رسید
خط ۲۲۴: خط ۲۶۲:
آن نفس مطمئنه حیاتی ز سر گرفت‌زان نفخه‌ای که در نفس آخرین رسید
آن نفس مطمئنه حیاتی ز سر گرفت‌زان نفخه‌ای که در نفس آخرین رسید
مستغرق جمال ازل گشت لایزال‌نوشید از زلال لقا شربت وصال  
مستغرق جمال ازل گشت لایزال‌نوشید از زلال لقا شربت وصال  
{{پایان شعر}}


'''6'''
'''6'''
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری