خطبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ب| خطبۀ شب‌شکن عابد و زینب در شام | به گلستان خزان دیدۀ حق سامان داد }} خطبه،خ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{| خطبۀ شب‌شکن عابد و زینب در شام | به گلستان خزان دیدۀ حق سامان داد }}
'''خطبه'''،خطابه و سخنانى است آشکار که خطیب در برابر دیگران ایراد مى‌کند.مانند خطبۀ جمعه،خطبۀ عید،خطبۀ نماز باران و خطبه هنگام کسوف.معمولا مشتمل بر حمد و ثناى الهى و توصیه به تقوا و مواعظ دیگر است.خطبه‌هایى که امیران و خلفا و واعظان مى‌خواندند،از این قبیل است.به آن،خطابه هم گفته مى‌شود.
<br />
{|
|خطبۀ شب‌شکن عابد و زینب در شام  
|
|به گلستان خزان دیدۀ حق سامان داد  
|}


خطبه،خطابه و سخنانى است آشکار که خطیب در برابر دیگران ایراد مى‌کند.مانند خطبۀ جمعه،خطبۀ عید،خطبۀ نماز باران و خطبه هنگام کسوف.معمولا مشتمل بر حمد و ثناى الهى و توصیه به تقوا و مواعظ دیگر است.خطبه‌هایى که امیران و خلفا و واعظان مى‌خواندند،از این قبیل است.به آن،خطابه هم گفته مى‌شود.


در نهضت عاشورا،یک سرى خطابه‌ها و سخنرانیها توسّط سید الشهدا،امام سجاد، حضرت زینب و یاران امام انجام گرفته که در کتب تاریخى و روایى ثبت است و اغلب تعیین‌کننده بوده است،چه آنها که پیش از عاشورا و در طول راه و در خود مکّه بوده،چه خطبه‌هایى که روز عاشورا ایراد شده و چه آنچه از زبان اسیران آزاده در کوفه و شام صادر شده است.خطبه‌هاى سید الشهدا و نیز خطبۀ امام سجاد«ع»در مجلس یزید،همچنین خطابۀ زینب کبرى در کوفه و دمشق،معروفترین آنهاست.خطبه‌هاى امام،اغلب در مجموعه‌هایى که سخنان آن حضرت را گرد آورده،آمده است. <ref>همچون:بلاغة الحسین،ادب الحسین و حماسته،نهج الشهادة،الصحیفة الحسینیّه،موسوعة کلمات الامام الحسین،سخنان حسین بن على از مدینه تا کربلا و کتابهایى مثل بحار الأنوار،کشف الغمّه و...</ref> برخى از خطبه‌هاى سید الشهدا«ع»که در طول نهضت عاشورا بیان شده است،چنین مطلعهایى دارد:
در نهضت [[عاشورا]]، یک سرى خطابه‌ها و سخنرانیها توسّط [[حسین بن على (ع)|سیدالشهدا]](ع)، [[زین العابدین «ع»|امام سجاد(ع)]]، [[زینب (ع)|حضرت زینب(س)]] و یاران امام انجام گرفته که در کتب تاریخى و روایى ثبت است و اغلب تعیین‌کننده بوده است،چه آنها که پیش از عاشورا و در طول راه و در خود مکّه بوده،چه خطبه‌هایى که روز عاشورا ایراد شده و چه آنچه از زبان اسیران آزاده در [[کوفه]] و شام صادر شده است. خطبه‌هاى سیدالشهدا(ع) و نیز خطبۀ امام سجاد(ع) در مجلس [[یزید]]، همچنین خطابۀ زینب کبرى در کوفه و دمشق، معروفترین آنهاست. خطبه‌هاى امام، اغلب در مجموعه‌هایى که سخنان آن حضرت را گرد آورده،آمده است. <ref>همچون:بلاغة الحسین،ادب الحسین و حماسته،نهج الشهادة،الصحیفة الحسینیّه،موسوعة کلمات الامام الحسین،سخنان حسین بن على از مدینه تا کربلا و کتابهایى مثل بحار الأنوار،کشف الغمّه و...</ref>  


هنگام خروج از مکّه به سوى عراق:«خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة...» <ref>اعیان الشیعة،ج 1،ص 593.</ref>
محتواى اینگونه خطبه‌ها که در معرفى دین راستین و افشاى چهرۀ دشمنان اهل بیت و تبیین مظلومیّت عترت پیامبر«ص»است،از ارزشمندترین اسناد تاریخى است که هم خطّمشى سید الشهدا(ع) را در حادثۀ عاشورا بیان مى‌کند،و هم عمق معرفت خاندان او و حمایت آگاهانۀ آنان را از راه حق.


پس از برخورد با سپاه حرّ در«ذو حسم»:«ایّها النّاس!...انّى لم اقدم على هذا البلد حتّى اتتنى کتبکم و قدمت علىّ رسلکم ان اقدم الینا انّه لیس علینا امام...». <ref>مقتل الحسین،خوارزمى،ج 1،ص 231.</ref>
<br />
{|
|خطبه یعنى اعتراض آتشین
|
|خطبه یعنى درد زین العابدین
|-
|خطبه یعنى همچو زینب استوار
|
|با تبسّم ایستادن پایدار
|-
|خطبه یعنى تشنگى آموختن
|
|در کنار آب،لب را دوختن
|-
|خطبه یعنى با خدا ساغر زدن
|
|در جنون پیمانۀ آخر زدن
|-
|خطبه یعنى زن،حریم پاکى است
|
|جلوه‌اى از حجب و از بى‌باکى است
|-
|آنکه مست از بادۀ تلخ شب است
|
|آشنا کى با صداى زینب است؟ <ref>بهروز سپید نامه،کیهان ۷۳/۵/۶.</ref>
|}


همان هنگام:«انّه قد نزل من الأمر ما قد ترون و انّ الدّنیا قد تغیّرت و تنکّرت و ادبر معروفها...الا ترون الى الحقّ لا یعمل به و الى الباطل لا یتناهى عنه...». <ref>بحار الأنوار،ج 44،ص 387.</ref>
== مطلع برخی از خطبه‌های سیدالشهدا(ع) ==
هنگام خروج از مکّه به سوى عراق: «خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة...» <ref>اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۹۳.</ref>


در منزلگاه بیضه،خطاب به یاران خویش و سپاه حرّ:«ایّها النّاس!انّ رسول اللّه«ص»قال:من رأى سلطانا جائرا مستحلاّ لحرم اللّه،ناکثا لعهد اللّه مخالفا لسنّة رسول اللّه...الا و انّ هؤلاء قد لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرّحمن...». <ref>موسوعة کلمات الامام الحسین،ص 360.</ref>
پس از برخورد با سپاه [[حرّ بن یزید ریاحى|حرّ]] در«[[ذو حسم]]»:«ایّها النّاس!...انّى لم اقدم على هذا البلد حتّى اتتنى کتبکم و قدمت علىّ رسلکم ان اقدم الینا انّه لیس علینا امام...». <ref>مقتل الحسین،خوارزمى،ج ۱،ص ۲۳۱.</ref>


شب عاشورا،خطاب به اصحاب خویش:«اثنى على الله احسن الثناء و احمده على السرّاء و الضرّاء...امّا بعد،فانّى لا اعلم اصحابا اوفى و لا خیرا من اصحابى و لا اهل بیت ابرّ و لا اوصل من اهل بیتى فجزاکم الله عنّى خیرا...». <ref>الکامل فى التاریخ،ابن اثیر،ج 2،ص 559.</ref>
همان هنگام:«انّه قد نزل من الأمر ما قد ترون و انّ الدّنیا قد تغیّرت و تنکّرت و ادبر معروفها...الا ترون الى الحقّ لا یعمل به و الى الباطل لا یتناهى عنه...». <ref>بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۸۷.</ref>


صبح عاشورا،خطاب به سپاه دشمن:«الحمد للّه الّذى خلق الدّنیا فجعلها دار فناء و زوال،متصرّفة باهلها حالا بعد حال فالمغرور من غرّته و الشقىّ من فتنته...». <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 100،بحار الأنوار،ج 45،ص 5.</ref>
در منزلگاه [[بیضه]]،خطاب به یاران خویش و سپاه حرّ:«ایّها النّاس!انّ رسول اللّه«ص»قال:من رأى سلطانا جائرا مستحلاّ لحرم اللّه،ناکثا لعهد اللّه مخالفا لسنّة رسول اللّه...الا و انّ هؤلاء قد لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرّحمن...». <ref>موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۳۶۰.</ref>


خطاب به سپاه کوفه،آنگاه که نزدیک اردوى امام آمده بودند:«ایّها الناس!اسمعوا قولى و لا تعجّلونى حتّى اعظکم بما لحقّ لکم علىّ...امّا بعد،فانسبونى فانظروا من انا؟ثمّ ارجعوا الى انفسکم و عاتبوها،فانظروا هل یحلّ لکم قتلى و انتهاک حرمتى؟!الست ابن بنت نبیّکم«ص»و ابن وصیّه و ابن عمّه...». <ref>بحار الأنوار،ج 5،ص 6،اعیان الشیعة،ج 1،ص 602.</ref>
شب عاشورا،خطاب به اصحاب خویش:«اثنى على الله احسن الثناء و احمده على السرّاء و الضرّاء...امّا بعد،فانّى لا اعلم اصحابا اوفى و لا خیرا من اصحابى و لا اهل بیت ابرّ و لا اوصل من اهل بیتى فجزاکم الله عنّى خیرا...». <ref>الکامل فى التاریخ،ابن اثیر،ج ۲،ص ۵۵۹.</ref>


روز عاشورا،خطابه به نیروهاى ابن سعد:«تبّا لکم ایّتها الجماعة و ترحا،أ فحین استصرختمونا ولهین متحیّرین فاصرخناکم مؤدّین مستعدّین،سللتم علینا سیفا فى رقابنا و حششتم علینا نار الفتن...الا و انّ الدّعىّ بن الدّعىّ قد رکّز بین اثنتین،بین السلّة و الذلّة و هیهات منّا الذّلّة...». <ref>نفس المهموم،ص 131،مقتل خوارزمى،ج 2،ص 7.</ref>
صبح عاشورا،خطاب به سپاه دشمن: «الحمد للّه الّذى خلق الدّنیا فجعلها دار فناء و زوال،متصرّفة باهلها حالا بعد حال فالمغرور من غرّته و الشقىّ من فتنته...». <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۴،ص ۱۰۰،بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۵.</ref>


و امّا خطبه‌هاى دیگر:
خطاب به سپاه کوفه، آنگاه که نزدیک اردوى امام آمده بودند: «ایّها الناس!اسمعوا قولى و لا تعجّلونى حتّى اعظکم بما لحقّ لکم علىّ...امّا بعد،فانسبونى فانظروا من انا؟ثمّ ارجعوا الى انفسکم و عاتبوها،فانظروا هل یحلّ لکم قتلى و انتهاک حرمتى؟!الست ابن بنت نبیّکم«ص»و ابن وصیّه و ابن عمّه...». <ref>بحار الأنوار،ج ۵،ص ۶،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۶۰۲.</ref>


خطبۀ حضرت زینب در کوفه خطاب به مردم:«امّا بعد،یا اهل الکوفة!یا اهل الختل و الغدر،فلا رقأت الدّمعة و لا هدأت الرّنّة،انّما مثلکم کمثل الّذى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا...». <ref>بحار الأنوار،ج 45،ص 109.</ref>
روز عاشورا،خطابه به نیروهاى [[عمر سعد|ابن سعد]]:«تبّا لکم ایّتها الجماعة و ترحا،أ فحین استصرختمونا ولهین متحیّرین فاصرخناکم مؤدّین مستعدّین،سللتم علینا سیفا فى رقابنا و حششتم علینا نار الفتن...الا و انّ الدّعىّ بن الدّعىّ قد رکّز بین اثنتین،بین السلّة و الذلّة و هیهات منّا الذّلّة...». <ref>نفس المهموم،ص ۱۳۱ ،مقتل خوارزمى،ج ۲،ص ۷.</ref>


خطبۀ ام کلثوم،دختر امیر المؤمنین،خطاب به کوفیان:«یا اهل الکوفة سوأة لکم،ما لکم خذلتم حسینا و قتلتموه و انتهبتم امواله و ورثتموه و سبیتم نسائه و نکبتموه...». <ref>همان،ص 112.</ref>
== مطلع خطبه‌هایی دیگر ==
خطبۀ حضرت زینب در کوفه خطاب به مردم:«امّا بعد،یا اهل الکوفة!یا اهل الختل و الغدر،فلا رقأت الدّمعة و لا هدأت الرّنّة،انّما مثلکم کمثل الّذى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا...». <ref>بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۰۹.</ref>


خطبۀ پرشور زینب کبرى«ع»در مجلس یزید:«أ ظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الأرض و آفاق السّماء فأصبحنا نساق کما تساق الأسارى انّ بنا على اللّه هوانا...امن العدل یا بن الطّلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله«ص» سبایا؟...». <ref>اعلام النساء،ج 2،ص 504،حیاة الامام الحسین،ج 3،ص 378.</ref>
خطبۀ [[ام کلثوم]]،دختر امیر المؤمنین،خطاب به کوفیان:«یا اهل الکوفة سوأة لکم،ما لکم خذلتم حسینا و قتلتموه و انتهبتم امواله و ورثتموه و سبیتم نسائه و نکبتموه...». <ref>همان،ص ۱۱۲.</ref>


خطبۀ شورانگیز افشاگر امام سجاد«ع»در مجلس یزید در شام:«ایّها الناس!اعطینا ستّا و فضّلنا بسبع:اعطینا العلم و الحلم و السّماحة و الشجاعة...فمن عرفنى فقد عرفنى و من لم یعرفنى انبأته بحسبى و نسبى،انا ابن مکّة و منى،انا ابن زمزم و الصّفا...». <ref>مقتل خوارزمى،ج 2،ص 69،بحار الأنوار،ج 45،ص 174.</ref>
خطبۀ پرشور زینب کبرى(ع) در مجلس یزید:«أ ظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الأرض و آفاق السّماء فأصبحنا نساق کما تساق الأسارى انّ بنا على اللّه هوانا...امن العدل یا بن الطّلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله«ص» سبایا؟...». <ref>اعلام النساء،ج ۲،ص ۵۰۴،حیاة الامام الحسین،ج ۳،ص ۳۷۸.</ref>


محتواى اینگونه خطبه‌ها که در معرفى دین راستین و افشاى چهرۀ دشمنان اهل بیت و تبیین مظلومیّت عترت پیامبر«ص»است،از ارزشمندترین اسناد تاریخى است که هم خطّمشى سید الشهدا«ع»را در حادثۀ عاشورا بیان مى‌کند،و هم عمق معرفت خاندان او و حمایت آگاهانۀ آنان را از راه حق.
خطبۀ شورانگیز افشاگر امام سجاد(ع) در مجلس یزید در شام:«ایّها الناس!اعطینا ستّا و فضّلنا بسبع:اعطینا العلم و الحلم و السّماحة و الشجاعة...فمن عرفنى فقد عرفنى و من لم یعرفنى انبأته بحسبى و نسبى،انا ابن مکّة و منى،انا ابن زمزم و الصّفا...». <ref>مقتل خوارزمى،ج ۲،ص ۶۹،بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۷۴.</ref>


{{ب| خطبه یعنى اعتراض آتشین | خطبه یعنى درد زین العابدین }}
== منبع ==


{{ب| خطبه یعنى همچو زینب استوار | با تبسّم ایستادن پایدار }}
* جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۱۶۱-۱۶۴.


{{ب| خطبه یعنى تشنگى آموختن | در کنار آب،لب را دوختن }}
== پی‌نوشت ==
 
<references />
{{ب| خطبه یعنى با خدا ساغر زدن | در جنون پیمانۀ آخر زدن }}
 
{{ب| خطبه یعنى زن،حریم پاکى است | جلوه‌اى از حجب و از بى‌باکى است }}
 
{{ب| آنکه مست از بادۀ تلخ شب است | آشنا کى با صداى زینب است؟ <ref>بهروز سپید نامه،کیهان 73/5/6.</ref> }}
 
 
 
 
 
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 161-164.

نسخهٔ ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۰

خطبه،خطابه و سخنانى است آشکار که خطیب در برابر دیگران ایراد مى‌کند.مانند خطبۀ جمعه،خطبۀ عید،خطبۀ نماز باران و خطبه هنگام کسوف.معمولا مشتمل بر حمد و ثناى الهى و توصیه به تقوا و مواعظ دیگر است.خطبه‌هایى که امیران و خلفا و واعظان مى‌خواندند،از این قبیل است.به آن،خطابه هم گفته مى‌شود.

خطبۀ شب‌شکن عابد و زینب در شام به گلستان خزان دیدۀ حق سامان داد


در نهضت عاشورا، یک سرى خطابه‌ها و سخنرانیها توسّط سیدالشهدا(ع)، امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و یاران امام انجام گرفته که در کتب تاریخى و روایى ثبت است و اغلب تعیین‌کننده بوده است،چه آنها که پیش از عاشورا و در طول راه و در خود مکّه بوده،چه خطبه‌هایى که روز عاشورا ایراد شده و چه آنچه از زبان اسیران آزاده در کوفه و شام صادر شده است. خطبه‌هاى سیدالشهدا(ع) و نیز خطبۀ امام سجاد(ع) در مجلس یزید، همچنین خطابۀ زینب کبرى در کوفه و دمشق، معروفترین آنهاست. خطبه‌هاى امام، اغلب در مجموعه‌هایى که سخنان آن حضرت را گرد آورده،آمده است. [۱]

محتواى اینگونه خطبه‌ها که در معرفى دین راستین و افشاى چهرۀ دشمنان اهل بیت و تبیین مظلومیّت عترت پیامبر«ص»است،از ارزشمندترین اسناد تاریخى است که هم خطّمشى سید الشهدا(ع) را در حادثۀ عاشورا بیان مى‌کند،و هم عمق معرفت خاندان او و حمایت آگاهانۀ آنان را از راه حق.


خطبه یعنى اعتراض آتشین خطبه یعنى درد زین العابدین
خطبه یعنى همچو زینب استوار با تبسّم ایستادن پایدار
خطبه یعنى تشنگى آموختن در کنار آب،لب را دوختن
خطبه یعنى با خدا ساغر زدن در جنون پیمانۀ آخر زدن
خطبه یعنى زن،حریم پاکى است جلوه‌اى از حجب و از بى‌باکى است
آنکه مست از بادۀ تلخ شب است آشنا کى با صداى زینب است؟ [۲]

مطلع برخی از خطبه‌های سیدالشهدا(ع)

هنگام خروج از مکّه به سوى عراق: «خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة...» [۳]

پس از برخورد با سپاه حرّ در«ذو حسم»:«ایّها النّاس!...انّى لم اقدم على هذا البلد حتّى اتتنى کتبکم و قدمت علىّ رسلکم ان اقدم الینا انّه لیس علینا امام...». [۴]

همان هنگام:«انّه قد نزل من الأمر ما قد ترون و انّ الدّنیا قد تغیّرت و تنکّرت و ادبر معروفها...الا ترون الى الحقّ لا یعمل به و الى الباطل لا یتناهى عنه...». [۵]

در منزلگاه بیضه،خطاب به یاران خویش و سپاه حرّ:«ایّها النّاس!انّ رسول اللّه«ص»قال:من رأى سلطانا جائرا مستحلاّ لحرم اللّه،ناکثا لعهد اللّه مخالفا لسنّة رسول اللّه...الا و انّ هؤلاء قد لزموا طاعة الشیطان و ترکوا طاعة الرّحمن...». [۶]

شب عاشورا،خطاب به اصحاب خویش:«اثنى على الله احسن الثناء و احمده على السرّاء و الضرّاء...امّا بعد،فانّى لا اعلم اصحابا اوفى و لا خیرا من اصحابى و لا اهل بیت ابرّ و لا اوصل من اهل بیتى فجزاکم الله عنّى خیرا...». [۷]

صبح عاشورا،خطاب به سپاه دشمن: «الحمد للّه الّذى خلق الدّنیا فجعلها دار فناء و زوال،متصرّفة باهلها حالا بعد حال فالمغرور من غرّته و الشقىّ من فتنته...». [۸]

خطاب به سپاه کوفه، آنگاه که نزدیک اردوى امام آمده بودند: «ایّها الناس!اسمعوا قولى و لا تعجّلونى حتّى اعظکم بما لحقّ لکم علىّ...امّا بعد،فانسبونى فانظروا من انا؟ثمّ ارجعوا الى انفسکم و عاتبوها،فانظروا هل یحلّ لکم قتلى و انتهاک حرمتى؟!الست ابن بنت نبیّکم«ص»و ابن وصیّه و ابن عمّه...». [۹]

روز عاشورا،خطابه به نیروهاى ابن سعد:«تبّا لکم ایّتها الجماعة و ترحا،أ فحین استصرختمونا ولهین متحیّرین فاصرخناکم مؤدّین مستعدّین،سللتم علینا سیفا فى رقابنا و حششتم علینا نار الفتن...الا و انّ الدّعىّ بن الدّعىّ قد رکّز بین اثنتین،بین السلّة و الذلّة و هیهات منّا الذّلّة...». [۱۰]

مطلع خطبه‌هایی دیگر

خطبۀ حضرت زینب در کوفه خطاب به مردم:«امّا بعد،یا اهل الکوفة!یا اهل الختل و الغدر،فلا رقأت الدّمعة و لا هدأت الرّنّة،انّما مثلکم کمثل الّذى نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا...». [۱۱]

خطبۀ ام کلثوم،دختر امیر المؤمنین،خطاب به کوفیان:«یا اهل الکوفة سوأة لکم،ما لکم خذلتم حسینا و قتلتموه و انتهبتم امواله و ورثتموه و سبیتم نسائه و نکبتموه...». [۱۲]

خطبۀ پرشور زینب کبرى(ع) در مجلس یزید:«أ ظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الأرض و آفاق السّماء فأصبحنا نساق کما تساق الأسارى انّ بنا على اللّه هوانا...امن العدل یا بن الطّلقاء تخدیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله«ص» سبایا؟...». [۱۳]

خطبۀ شورانگیز افشاگر امام سجاد(ع) در مجلس یزید در شام:«ایّها الناس!اعطینا ستّا و فضّلنا بسبع:اعطینا العلم و الحلم و السّماحة و الشجاعة...فمن عرفنى فقد عرفنى و من لم یعرفنى انبأته بحسبى و نسبى،انا ابن مکّة و منى،انا ابن زمزم و الصّفا...». [۱۴]

منبع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۱۶۱-۱۶۴.

پی‌نوشت

  1. همچون:بلاغة الحسین،ادب الحسین و حماسته،نهج الشهادة،الصحیفة الحسینیّه،موسوعة کلمات الامام الحسین،سخنان حسین بن على از مدینه تا کربلا و کتابهایى مثل بحار الأنوار،کشف الغمّه و...
  2. بهروز سپید نامه،کیهان ۷۳/۵/۶.
  3. اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۹۳.
  4. مقتل الحسین،خوارزمى،ج ۱،ص ۲۳۱.
  5. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۸۷.
  6. موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۳۶۰.
  7. الکامل فى التاریخ،ابن اثیر،ج ۲،ص ۵۵۹.
  8. مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۴،ص ۱۰۰،بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۵.
  9. بحار الأنوار،ج ۵،ص ۶،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۶۰۲.
  10. نفس المهموم،ص ۱۳۱ ،مقتل خوارزمى،ج ۲،ص ۷.
  11. بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۰۹.
  12. همان،ص ۱۱۲.
  13. اعلام النساء،ج ۲،ص ۵۰۴،حیاة الامام الحسین،ج ۳،ص ۳۷۸.
  14. مقتل خوارزمى،ج ۲،ص ۶۹،بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۷۴.