عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
[[مختار ثقفى|مختار]] توسط سعر بن ابی‌ سعر حنفی یکی از یاران نزدیک خود، از مخفی‌گاه عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره، [[زیاد بن مالک ضبعی]]، [[عمران‌ بن خالد قشیری]] و [[عبدالله بن قیس خولانی|عبدالله‌ بن قیس خولانی]] اطلاع پیدا کرد. مختار، عبدالله‌ بن کامل را با گروهی برای دستگیری آنان فرستاد.  
[[مختار ثقفى|مختار]] توسط سعر بن ابی‌ سعر حنفی یکی از یاران نزدیک خود، از مخفی‌گاه عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره، [[زیاد بن مالک ضبعی]]، [[عمران‌ بن خالد قشیری]] و [[عبدالله بن قیس خولانی|عبدالله‌ بن قیس خولانی]] اطلاع پیدا کرد. مختار، عبدالله‌ بن کامل را با گروهی برای دستگیری آنان فرستاد.  


ابو سعید صیقل که خود نیز یکی از نیروهای تحت امر عبدالله‌ بن کامل بود، گوید: ما برای این ماموریت حرکت کردیم تا به طایفه بنی‌ ضبیعه رسیدیم و زیاد بن مالک را دستگیر کردیم و سپس ابن‌ کامل مرا با گروهی به ماموریت دیگری فرستاد و ما به خانه‌ای در منطقه حمراء آمدیم و عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره و عبدالله‌ بن قیس خولانی را دستگیر کردیم و همه دستگیرشدگان را به نزد مختار آوردیم.
ابو سعید صیقل که خود نیز یکی از نیروهای تحت امر عبدالله‌ بن کامل بود، گوید: ما برای این ماموریت حرکت کردیم تا به طایفه بنی‌ ضبیعه رسیدیم و زیاد بن مالک را دستگیر کردیم و سپس ابن‌ کامل مرا با گروهی به ماموریت دیگری فرستاد و ما به خانه‌ای در منطقه حمراء آمدیم و عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره و [[عبدالله بن قیس خولانی|عبدالله‌ بن قیس خولانی]] را دستگیر کردیم و همه دستگیرشدگان را به نزد مختار آوردیم.
==مرگ==
==مرگ==
مختار با دیدن آنان فریاد زد: «که ای قاتلان سرور جوانان بهشت! دیدید خداوند چگونه شما را به دست انتقام سپرد؟ دیدید که آن پیراهن سرخ رنگ چه نحوستی برای شما پیش آورد؟» سپس مختار دستور داد تا آنان را به بازار کوفه برده و در ملاعام گردن بزنند.<ref>- تاریخ طبری، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۲۵۰؛ تجارب الامم، ج۲، ص۱۷۹.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با نام عبدالله ‏بن خشکاره لعنت شده است.
مختار با دیدن آنان فریاد زد: «که ای قاتلان سرور جوانان بهشت! دیدید خداوند چگونه شما را به دست انتقام سپرد؟ دیدید که آن پیراهن سرخ رنگ چه نحوستی برای شما پیش آورد؟» سپس مختار دستور داد تا آنان را به بازار کوفه برده و در ملاعام گردن بزنند.<ref>- تاریخ طبری، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۲۵۰؛ تجارب الامم، ج۲، ص۱۷۹.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با نام عبدالله ‏بن خشکاره لعنت شده است.
==منبع==
==منبع==


* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۵۴.]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۲۵۴.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۳۵: خط ۳۵:
[[رده: افراد]]
[[رده: افراد]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: غارتگران]]
<references />
<references />
[[رده:غارتگران کربلا]]

نسخهٔ ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۵

مشخصات فردی
نام کامل عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره بجلی
نقش در واقعه کربلا
نقش‌های برجسته علاوه بر اینکه در قتل مسلم ‏بن عوسجه سهیم بود، جزء کسانی نیز بود که خیمه‌ها و لباس‌های امام حسین (ع) و خاندان و اصحاب آن حضرت را غارت کردند، او لباس خونین امام را به غارت برد

عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره بجلی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور فعال داشت.

نقش در واقعه کربلا

عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره علاوه بر اینکه در قتل مسلم ‏بن عوسجه سهیم بود،[۱] جزء کسانی نیز بود که خیمه‌ها و لباس‌های امام حسین (ع) و خاندان و اصحاب آن حضرت را غارت کرده‌اند. گفته‌اند او لباس خونین امام را به غارت برد.

در قیام مختار

مختار توسط سعر بن ابی‌ سعر حنفی یکی از یاران نزدیک خود، از مخفی‌گاه عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره، زیاد بن مالک ضبعی، عمران‌ بن خالد قشیری و عبدالله‌ بن قیس خولانی اطلاع پیدا کرد. مختار، عبدالله‌ بن کامل را با گروهی برای دستگیری آنان فرستاد.

ابو سعید صیقل که خود نیز یکی از نیروهای تحت امر عبدالله‌ بن کامل بود، گوید: ما برای این ماموریت حرکت کردیم تا به طایفه بنی‌ ضبیعه رسیدیم و زیاد بن مالک را دستگیر کردیم و سپس ابن‌ کامل مرا با گروهی به ماموریت دیگری فرستاد و ما به خانه‌ای در منطقه حمراء آمدیم و عبدالرحمن‌ بن ابی‌ خشکاره و عبدالله‌ بن قیس خولانی را دستگیر کردیم و همه دستگیرشدگان را به نزد مختار آوردیم.

مرگ

مختار با دیدن آنان فریاد زد: «که ای قاتلان سرور جوانان بهشت! دیدید خداوند چگونه شما را به دست انتقام سپرد؟ دیدید که آن پیراهن سرخ رنگ چه نحوستی برای شما پیش آورد؟» سپس مختار دستور داد تا آنان را به بازار کوفه برده و در ملاعام گردن بزنند.[۲] در زیارت ناحیه مقدسه با نام عبدالله ‏بن خشکاره لعنت شده است.

منبع

پی نوشت

  1. - تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۶؛ الفتوح، ج۵، ص۱۰۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۶۸.
  2. - تاریخ طبری، ج۶، ص۵۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۴۰؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۲۵۰؛ تجارب الامم، ج۲، ص۱۷۹.