۱۰٬۰۷۲
ویرایش
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «حکیم ابو القاسم فردوسی طوسی بزرگترین حماسهسرای تاریخ ایران و یکی از برجسته...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
به گفتار پیغمبرت راه | به گفتار پیغمبرت راه جوی *** دل از تیرهگیها بدین آب شوی | ||
چه گفت آن خداوند تنزیل و | چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی *** خداوند امر و خداوند نهی | ||
که من شهر علمم، علیم در | که من شهر علمم، علیم در است *** درست این سخن قول پیغمبر است | ||
گواهی دهم کاین سخن راز | گواهی دهم کاین سخن راز اوست *** تو گویی دو گوشم بر آواز اوست | ||
منم بندهی آل بیت نبی | منم بندهی آل بیت نبی «ص» *** ستایندهی خاک پای وصی | ||
حکیم، این جهان را چو دریا | حکیم، این جهان را چو دریا نهاد *** برانگیخته موج از او تند باد | ||
دو هفتاد کشتی در او | دو هفتاد کشتی در او ساخته *** همه بادبانها برانداخته | ||
یکی پهن کشتی بسان | یکی پهن کشتی بسان عروس *** بیاراسته همچو چشم خروس | ||
محمّد در او اندرون با | محمّد در او اندرون با علی *** همه اهل بیت نبی و ولی | ||
خردمند کز دور دریا | خردمند کز دور دریا بدید *** کرانه نه پیدا و بن ناپدید | ||
بدانست اگر موج خواهد | بدانست اگر موج خواهد زدن *** کس از غرقه بیرون نخواهد شدن | ||
به دل گفت اگر با نبیّ و | به دل گفت اگر با نبیّ و وصی *** شوم غرقه، دارم دو یار وفی | ||
همانا که باشد مرا | همانا که باشد مرا دستگیر *** خداوند تاج و لواو سریر | ||
اگر چشم داری به دیگر | اگر چشم داری به دیگر سرای *** به نزد نبیّ و وصی گیر جای | ||
گرت زین بد آید گناه من | گرت زین بد آید گناه من است *** چنین است و این رسم و راه منست | ||
بدین زادم و هم بدین | بدین زادم و هم بدین بگذرم *** چنان دان که خاک پی حیدرم | ||
ابا دیگران مر مرا کار | ابا دیگران مر مرا کار نیست *** جز این مر مرا هیچ گفتار نیست | ||
دلت گر به راه خطا مایل | دلت گر به راه خطا مایل است *** ترا دشمن اند در جهان همدل است | ||
هر آن کس که در دلش بغض | هر آن کس که در دلش بغض علیست *** از او خوارتر در جهان زار کیست | ||
نباشد مگر بیپدر | نباشد مگر بیپدر دشمنش *** که یزدان به آتش بسوزد تنش | ||
نگر تا نداری به بازی | نگر تا نداری به بازی جهان *** نه برگردی از نیک پی همرهان | ||
از این در سخن چند رانم | از این در سخن چند رانم همی *** همانا کرانش ندام همی<ref> مجالس المؤمنین؛ ج 2، ص 593 به نقل از شاهنامه.</ref> | ||
ویرایش