مریم حقیقت: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
←سهمِ عاشقی
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
{{ب| فردا که سهم عاشقان را داد زهرا | بالا بیاور از میان خون سرت را }} | {{ب| فردا که سهم عاشقان را داد زهرا | بالا بیاور از میان خون سرت را }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
آجرک یا قائم آل محمد | |||
اله اله ز تو و راهی صحرا شدنت | |||
یاعلی از سپر حضرت بابا شدنت | |||
بس که بر پیکر تو خیمه زده داغ عطش | |||
دل بریده ست حسین از تو و احیا شدنت | |||
ذوالفقار آمده برخیز که محشر بکنی | |||
ای فدای تو و اینگونه مهیا شدنت | |||
إرْباً إربا شده اکبر که تو تکثیر شوی | |||
دست عباس قلم گشته به امضا شدنت | |||
نوبتت را شه مردان به تماشاست علی | |||
شش قدم فاصله مانده ست به مولا شدنت | |||
آه از تیر سه شعبه که برید از تو سرت | |||
آه از لحظه ی از حادثه منها شدنت | |||
تشنگی راه شهادت به تو هموار نکرد | |||
قطره ای اشک پدر برد به دریا شدنت | |||
رمز مظلومیت آل عبا حنجر توست | |||
سر شش ماهه ی تو ضامن آقا شدنت | |||
. | |||
. | |||
تن تو بس هدف شیهه ی اسبان شده است | |||
دست شسته ست علمدار ز پیدا شدنت | |||
مادری دست به پهلوی تو شیون می کرد | |||
علقمه مرثیه می خواند ز سقا شدنت | |||
عمه ات محو تماشای تو بر نیزه ،سرود | |||
ما رأیت از تو و الا به جمیلا شدنت | |||
لای لایی دل خون شده میخواند رباب | |||
می فرستاد تو را سمت ثریا شدنت... | |||
#مریم_حقیقت | |||
===وصیتنامه=== | ===وصیتنامه=== |