۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
''' | '''گلچرخ''' | ||
ازچه ای دل تا ابد گرم است بازار [[حسین]]؟ | |||
چون خداوند از ازل خود شد خریدار حسین | |||
باد، از زلفِ رها بر نیزهاش، در راهِ شام | |||
تارِ مویی را گرفت و شد گرفتار حسین | |||
جلوهی جنّت به چشم انگار دودِ دوزخ است | |||
گر نباشد رخصت دیدار رخسار حسین | |||
آخرت هم هیچ میدانی که اوّل از همه | |||
-آرزوی هر بهشتی چیست؟؛ دیدار حسین | |||
اشک و آه از دیده و دل میزند بیرون؛ هنوز | |||
میکند آتش به پا، داغِ شرربار حسین | |||
[[علی اصغر (ع)|کودک شش ماهه]] را حتّی نثار دوست کرد | |||
دشمنش در حیرت است از حدّ ایثار حسین | |||
غم، عمودِ خیمهی بغضِ ملائک را شکست | |||
تا علم افتاد از دست [[عباس ابن علی(ع)|علمدار]] حسین | |||
بارشش برکت دهد بر باغِ فردوسِ برین | |||
نازم آن اشکی که گردد نذرِ گلزار حسین | |||
میکند آشفته خوابِ بیرگان را دم به دم | |||
غیرتی این گونه دارد خون بیدار حسین | |||
تا که در ششدر کشد هر چار سمتِ خاک را | |||
زد به پهنای فلک، گلچرخ، پرگار حسین | |||
این دلیل دلنشین روشنتر است از آفتاب | |||
شب چه باشد تا که برخیزد به انکار حسین | |||
میشود آیینه آیین از زلالِ زمزمش | |||
شد اگر سنگِ سیاهی یاور و یار حسین | |||
کم بزن لاف و، بکش تیغ ِ عمل را از غلاف | |||
حرف بس!؛ کاری بکن همرنگ کردار حسین | |||
با چه رویی عیبِ این و آن کنم، وقتی که خود | |||
در مثل یار حسینم، در عمل بار حسین! | |||
تا سبک سنگین کنندش مردم صاحب عیار | |||
مرد را سنجند با میزان و معیار حسین | |||
بلبلِ باغِ شهیدانم که قول و فعلشان | |||
برگ و بویی دارد از گفتار و رفتار حسین | |||
شیشهای عطر است -سوغاتِ سفر-؛ آن را ببوس | |||
تاولی دیدی اگر بر پای زُوّار حسین | |||
تا که بشناسیش بهتر، رو بزن ای دل به عشق | |||
عقلِ تنها در نمیآرد سر از کار حسین | |||
''' داغ''' | ''' داغ''' | ||
فوّاره زد از حنجرهات خون؛ همه فریاد | فوّاره زد از حنجرهات خون؛ همه فریاد |