هادی پیشرفت‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۹: خط ۷۹:
وی در انجمن‌های ادبی شرکت می‌کرد و به مرور به حفظ زبده‌ی اشعار گویندگان پرداخت و در نتیجه‌ی ممارست و مجالست با شعرا کم‌کم در شناختن نظم خوب و گفتن سخن مرغوب مهارت یافت.
وی در انجمن‌های ادبی شرکت می‌کرد و به مرور به حفظ زبده‌ی اشعار گویندگان پرداخت و در نتیجه‌ی ممارست و مجالست با شعرا کم‌کم در شناختن نظم خوب و گفتن سخن مرغوب مهارت یافت.


==درباره‌ی شاعر==
وی پیرو مکتب صائب و کلیم عرفانی و نظیری نیشابوری بوده است و سبک شعرش نیز هندی، امّا اعتقاد دارد که حافظ شیراز به او جان دگری داده است. بر سر درب مغازه‌ی کلید سازی‌اش این بیت را نوشته بود:
وی پیرو مکتب صائب و کلیم عرفانی و نظیری نیشابوری بوده است و سبک شعرش نیز هندی، امّا اعتقاد دارد که حافظ شیراز به او جان دگری داده است. بر سر درب مغازه‌ی کلید سازی‌اش این بیت را نوشته بود:


به ناامیدی از این در مرو، امید اینجاست‌فزون‌تر از عدد قفل‌ها کلید اینجاست هادی رنجی به سال 1339 شمسی در اثر سکته قلبی درگذشت. دیوان اشعارش به چاپ رسیده است. <ref>سیمای شاعران؛ ص 195. اشک خون؛ ص 184.</ref>
به ناامیدی از این در مرو، امید اینجاست‌فزون‌تر از عدد قفل‌ها کلید اینجاست هادی رنجی به سال 1339 شمسی در اثر سکته قلبی درگذشت. دیوان اشعارش به چاپ رسیده است. <ref>سیمای شاعران؛ ص 195. اشک خون؛ ص 184.</ref>
 
==درباره‌ شاعر==
 
آقای [[مشفق کاشانی‌|مشفق کاشانی]] درباره‌ی او می‌نویسد:
آقای مشفق کاشانی درباره‌ی او می‌نویسد:


«رنجی مردی بود به تمام معنی آزاده و آیینه‌ی تمام نمای مردانگی و فتوت که به روزگار ما چشم رادمردی به روی او روشن بود. مردی که در تمام عمر بار خاطر کسی نشد و کینه‌ای از کسی به دل نگرفت و اگرچه پیوسته از دست فتنه‌ی ناجوانمردان و حاسدان به رنج می‌بود ولی طوفان دردها و رنجها را در وجود خود می‌کشت و همین کار موجب اجل تقریبا زودرس او گردید». <ref>خلوت انس؛ ص 189.</ref>
«رنجی مردی بود به تمام معنی آزاده و آیینه‌ی تمام نمای مردانگی و فتوت که به روزگار ما چشم رادمردی به روی او روشن بود. مردی که در تمام عمر بار خاطر کسی نشد و کینه‌ای از کسی به دل نگرفت و اگرچه پیوسته از دست فتنه‌ی ناجوانمردان و حاسدان به رنج می‌بود ولی طوفان دردها و رنجها را در وجود خود می‌کشت و همین کار موجب اجل تقریبا زودرس او گردید». <ref>خلوت انس؛ ص 189.</ref>
کاربر ناشناس

منوی ناوبری