۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در سال ۶۱ به جبهه رفت و با اینکه جنگ در ذات خود، تنش و اضطراب را به همراه دارد، اما او در شبهای ساکت و آرام پاسداری از مرزها، در منطقه قصر شیرین نخستین شعرهای جدیاش را سرود. ابتدا شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات مختلف کشور، جُنگهای ادبی و مجموعه شعرهای گردآوری شده انتشار مییافت. | در سال ۶۱ به جبهه رفت و با اینکه جنگ در ذات خود، تنش و اضطراب را به همراه دارد، اما او در شبهای ساکت و آرام پاسداری از مرزها، در منطقه قصر شیرین نخستین شعرهای جدیاش را سرود. ابتدا شعرهایش به صورت پراکنده در نشریات مختلف کشور، جُنگهای ادبی و مجموعه شعرهای گردآوری شده انتشار مییافت. | ||
==آثار | ==آثار == | ||
آثار منتشر شده محمد صادق رحمانیان عبارتاند از: «با همین واژههای معمولی»، «انار و بادگیر»، «یک شروه سکوت»، «گزیده ادبیات معاصر شماره ۱۲۰»، «در این شب آهسته» و «سرود آفتاب» که تصحیح دیوان شیخ علی اصغر رحمانی است، اما کتاب «سبزها قرمزها» او را بیش از پیش به عنوان شاعری خلاق و ابداعگر به جامعه ادبی معرفی کرد. او در این مجموعه نگاهی خاص به اشیا و پیرامون خود دارد. به اذعان منتقدان و نویسندگان، او در شعر کوتاه ایرانی، تجربهای نو را به ارمغان آورده است. سید علی میرافضلی، رباعیشناس درباره این مجموعه شعر گفته است: «طبیعیگرایی، از شاخصههای این مجموعه است که خوشبختانه از رهگذر برخورد بیواسطه با طبیعت زادگاه شاعر حاصل آمده است. شاعر در درنگهای کوتاه، تاریخ و جغرافیای دیار خود را در هم آمیخته و توصیفهای موجزی از مناظر و حالات و رفتارهای مردمان آن ارائه داده است. این بومیگرایی اصیل، البته گاه در دامن یک حس نوستالژیک بدوی در غلتیده، اما شاعر اغلب حد و فاصله خود را با موضوع شعرش رعایت کرده است». | آثار منتشر شده محمد صادق رحمانیان عبارتاند از: «با همین واژههای معمولی»، «انار و بادگیر»، «یک شروه سکوت»، «گزیده ادبیات معاصر شماره ۱۲۰»، «در این شب آهسته» و «سرود آفتاب» که تصحیح دیوان شیخ علی اصغر رحمانی است، اما کتاب «سبزها قرمزها» او را بیش از پیش به عنوان شاعری خلاق و ابداعگر به جامعه ادبی معرفی کرد. او در این مجموعه نگاهی خاص به اشیا و پیرامون خود دارد. به اذعان منتقدان و نویسندگان، او در شعر کوتاه ایرانی، تجربهای نو را به ارمغان آورده است. سید علی میرافضلی، رباعیشناس درباره این مجموعه شعر گفته است: «طبیعیگرایی، از شاخصههای این مجموعه است که خوشبختانه از رهگذر برخورد بیواسطه با طبیعت زادگاه شاعر حاصل آمده است. شاعر در درنگهای کوتاه، تاریخ و جغرافیای دیار خود را در هم آمیخته و توصیفهای موجزی از مناظر و حالات و رفتارهای مردمان آن ارائه داده است. این بومیگرایی اصیل، البته گاه در دامن یک حس نوستالژیک بدوی در غلتیده، اما شاعر اغلب حد و فاصله خود را با موضوع شعرش رعایت کرده است». | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
کاش میگشتم فدای دست تو | کاش میگشتم فدای دست تو | ||
خیمههای ظهر عاشورا هنوز | خیمههای ظهر [[عاشورا]] هنوز | ||
از درخت سبز باغ مصطفی | از درخت سبز باغ مصطفی | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
اشک میریزد ز چشم اهل دل | اشک میریزد ز چشم اهل دل | ||
یک چمن گلهای سرخ نینوا | یک چمن گلهای سرخ [[نینوا]] | ||
گلشنی از لالههای زخم شد | گلشنی از لالههای زخم شد | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج ۲، ص: ۸۰۰-۸۰۳. | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج ۲، ص: ۸۰۰-۸۰۳.] | |||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] |