۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[عمر سعد]] | [[عمر سعد]]، به هوس رسیدن به '''حکومت ری'''،[[حسین بن على (ع)|حسین بن على]] را شهادت رساند. | ||
عمر سعد قرار بود به | == روایت == | ||
<br /> | عمر سعد قرار بود به حکومت رى گماشته شود که حادثۀ [[کربلا]] پیش آمد. [[ابن زیاد]]، قبل از عزیمتش به حوزۀ استاندارى، او را مأمور سرکوب [[سید الشهدا (ع)|سیدالشهدا(ع)]] نمود. ابتدا مىخواست قبول نکند. ولى دید اگر نپذیرد حکومت رى را از دست خواهد داد. بالأخره نتوانست بر جاذبۀ دنیا و ریاست غلبه کند. دربارۀ علاقهاش به ولایت «رى»، هر چند به کشتن [[حسین بن على (ع)|حسین بن على(ع)]] بیانجامد،چنین خواند:<br /> | ||
{| | {| | ||
|أ أترک ملک الرّى و الرّىّ منیتى | |أ أترک ملک الرّى و الرّىّ منیتى | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|حجاب و لکن لى فى الرّى قرّة عین <ref>الخصائص الحسینیّه،شیخ جعفر شوشترى،ص ۷۱.</ref> | |حجاب و لکن لى فى الرّى قرّة عین <ref>الخصائص الحسینیّه،شیخ جعفر شوشترى،ص ۷۱.</ref> | ||
|} | |} | ||
و اینگونه حبّ دنیا چشم او را کور کرد.طبق برخى نقلها [[امام حسین(ع)]] پس از آنکه دلباختگى عمر سعد را به حکومت رى دید(روز عاشورا در یک گفتگو)به او فرمود: | و اینگونه حبّ دنیا چشم او را کور کرد.طبق برخى نقلها [[امام حسین(ع)]] پس از آنکه دلباختگى عمر سعد را به حکومت رى دید(روز [[عاشورا]] در یک گفتگو)به او فرمود: | ||
امیدوارم از گندم رى،جز اندکى نخورى!عمر سعد از روى تمسخر گفت: اگر از گندمش نخورم، جو آن هم برایم کافى است.(در برخى | امیدوارم از گندم رى،جز اندکى نخورى!عمر سعد از روى تمسخر گفت: اگر از گندمش نخورم، جو آن هم برایم کافى است.(در برخى منابع «گندم عراق» آمده است) <ref>مقتل الحسین،مقرّم،ص ۲۴۸.</ref> | ||
==منبع== | ==منبع== |