امر به معروف و نهی از منکر: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
امر به معروف و نهی از منکر، در اصطلاح که در تفاسیر قدیم کلام الهی، به أمر به تبعیت از حضرت محمد (ص) و دین اسلام، و نهی از کفر به خداوند و تکذیب رسول خدا (ص) و دین او تبیین شده است (مثلا نک: طبری، 126/17 -127).
'''امر به معروف و نهی از منکر'''، در اصطلاح که در تفاسیر قدیم کلام الهی، به أمر به تبعیت از حضرت محمد (ص) و دین اسلام، و نهی از کفر به خداوند و تکذیب رسول خدا (ص) و دین او تبیین شده است.<ref>تاریخ طبری، ج ۱۷، ۱۲۶-۱۲۷</ref>


در گذر از مباحث طولانی و پردامنه ای که عالمان دین از جمله متکلمان، در بیان مفهوم و مطلوب و اقسام صیغه های امر و نهی و چگونگی دلالت آنها مطرح کرده اند (مثلا نک: قاضی عبدالجبار، شرح...، 141؛ سیوری، 381-382)، میتوان گفت که امر به معروف کنشی است برای تحقق آنچه مطابق تعالیم دین و عرف دینداری آشنا و پسندیده است و نهی از منکر واکنشی است برای نابود ساختن آنچه نا آشنا و نکوهیده است. این اصل که البته، بالذات متعلق به حوزه عمل است و باید آن را در شمار فروع جای داد، نه اصول، ابتدا به ابتکار معتزله وارد علم کلام و حوزه مباحث نظری گردید و در قرنهای بعدی توسط دیگران، به صورت یک سنت در تألیفات کلامی پیگیری شد (نک: جوینی، 368؛ تفتازانی، 1765؛ جرجانی، 374).
== معنا و مفهوم ==
در گذر از مباحث طولانی و پردامنه‌ای که عالمان دین از جمله متکلمان، در بیان مفهوم و مطلوب و اقسام صیغه‌های امر و نهی و چگونگی دلالت آنها مطرح کرده‌اند، میتوان گفت که امر به معروف کنشی است برای تحقق آنچه مطابق تعالیم دین و عرف دینداری آشنا و پسندیده است و نهی از منکر واکنشی است برای نابود ساختن آنچه نا آشنا و نکوهیده است. این اصل که البته، بالذات متعلق به حوزه عمل است و باید آن را در شمار فروع جای داد، نه اصول، ابتدا به ابتکار معتزله وارد علم کلام و حوزه مباحث نظری گردید و در قرنهای بعدی توسط دیگران، به صورت یک سنت در تألیفات کلامی پیگیری شد.<ref>جوینی، ۳۶۸؛ تفتازانی، ۱۷۶۵؛ جرجانی، ۳۷۴</ref>


قدیم ترین منابع موجود در کلام معتزلی - که البته از اواخر سدۀ 3ق پیش تر نمی رود - حاکی از آن است که اعتقاد قطعی به این اصل، همراه با 4 اصل نظری دیگر (نک: هد، اصول خمسه) اساس سنجش اعتقاد نسبت به مذهب معتزله قلمداد می شده است (خیاط، 127؛ ابوالقاسم بلخی، 63-64؛ ابن مرتضی، طبقات...، 8). این موضوع توسط قاضی عبد الجبار (د415ق/1024م) نیز که اثری جامع درباره اصول پنجگانه اهل اعتزال نگاشته، مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است (نک: «افضل...»، 139).
قدیم ترین منابع موجود در کلام معتزلی - که البته از اواخر سدۀ ۳ قمری پیش‌تر نمی رود - حاکی از آن است که اعتقاد قطعی به این اصل، همراه با ۴ اصل نظری دیگر اساس سنجش اعتقاد نسبت به مذهب معتزله قلمداد می شده است.<ref>خیاط، 127؛ ابوالقاسم بلخی، 63-64؛ ابن مرتضی.</ref> این موضوع توسط قاضی عبد الجبار (د415ق/1024م) نیز که اثری جامع درباره اصول پنجگانه اهل اعتزال نگاشته، مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است.


== شرایط امر به معروف و نهی از منکر ==
امر به معروف و نهی از منکر در احکام و شرایط و مراتب خود حاوی بحثها و اختلافات بسیار بوده است که به اهم آنها اشاره می شود:
امر به معروف و نهی از منکر در احکام و شرایط و مراتب خود حاوی بحثها و اختلافات بسیار بوده است که به اهم آنها اشاره می شود:


خط ۸۸: خط ۹۰:
وجوب امر به معروف و نهی از منکر موکول به شرایطی است: نخست آگاهی نهی کننده و تشخیص او نسبت به معروف و منکر؛ دوم احتمال تأثیر در نهی شونده؛ سوم استمرار و اصرار مخاطب بر ترک معروف یا ارتکاب منکر؛ و چهارم اینکه بر اصل نھی مفسده‌ای مترتب نباشد. پس اگر در صورت نهی ضرری متوجه نمی کننده یا شخصی دیگر باشد، وجوب ساقط می گردد. امر به معروف و نهی از منکر از نظر مراتب 3 قسم است: نخست استحسان معروف یا انکار منکر و نفرت از آن به قلب که بدون شروطى واجب شمرده می شود؛ گفتنی است که رفتارهایی چون اعراض و پرهیز از مرتکب منکر به همین مرتبه ملحق شده است. دوم امر یا نهی به زبان در صورت تحقق شرایط، و سوم درباره منکر، نهی یا ممانعت به «دست» در صورتی که نهی به «زبان» مؤثر واقع نگردد (محقق حلی، 342/1-343؛ شهید ثانی، 265/1؛ صاحب جواهر، 366/21-385)
وجوب امر به معروف و نهی از منکر موکول به شرایطی است: نخست آگاهی نهی کننده و تشخیص او نسبت به معروف و منکر؛ دوم احتمال تأثیر در نهی شونده؛ سوم استمرار و اصرار مخاطب بر ترک معروف یا ارتکاب منکر؛ و چهارم اینکه بر اصل نھی مفسده‌ای مترتب نباشد. پس اگر در صورت نهی ضرری متوجه نمی کننده یا شخصی دیگر باشد، وجوب ساقط می گردد. امر به معروف و نهی از منکر از نظر مراتب 3 قسم است: نخست استحسان معروف یا انکار منکر و نفرت از آن به قلب که بدون شروطى واجب شمرده می شود؛ گفتنی است که رفتارهایی چون اعراض و پرهیز از مرتکب منکر به همین مرتبه ملحق شده است. دوم امر یا نهی به زبان در صورت تحقق شرایط، و سوم درباره منکر، نهی یا ممانعت به «دست» در صورتی که نهی به «زبان» مؤثر واقع نگردد (محقق حلی، 342/1-343؛ شهید ثانی، 265/1؛ صاحب جواهر، 366/21-385)


مآخذ: ابن اثیر، مبارک، جامع الأصول، به کوشش عبدالقادر ارناؤوط، بیروت 1389ق/1966م؛ ابن اخوه، محمد، معالم القریة، به کوشش روبن لوی، کمبریج 1937م؛ ابن ادری، محمد، السرائر، تهران، 1270 ق ابن بطه عکبری، عبید الله ، الا بانة من شریعة الفرق الناجیة، به کوشش رضا بن نعسان معطى، ریاض، 1409ق/1988م؛ ابن حمزه، محمد. الوسیلة، به کوشش محمد حسون، قم، 1408قی؛ ابن شهرآشوب محمد، متشابه القرآن و مختلفه، تهران، 1228 ش؛ ابودارود سجستانی، مسائل احمد، به کوشش محمد رشید رضا، بیروت، دارالمعرفه؛ أبو الصلاح حلبی، تقی، الکانی، به کوشش رضا استادی، اصفهان، 1403ق: أبو عمرو دانی، عثمان، السنن الواردة فی الفتن, نسخه خطی کتابخانه ظاهریه، شه 314 حدیث؛ ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیة، به کوشش محمد حامد فقی، قاهره، 1386ق/ 1966م؛ بحشل اسلم، تاریخ و اسط. به کوشش کورکیس عواد، بغداد، 1387ق/1967: حر عاملی، محملی، وسائل التبعة، بیروت، 1391ق؛ راوندی، سعید، فقه القرآن، به کوشش احمد حسینی، قم، 1397ق؛ رضاء محمد رشید، تفسیر المنار، بیروت، دار المعرفه؛ سید مرتضی، علی، «مسألة فی العمل مع السلطان»، رسائل الشریف المرتضی، به کوشش احمد حسینی، قم، 1405ق، ج 2 سیوری، مقداد، کنز العرفان، به کوشش محمدباقر شریف زاده و محمدباقر بهبودی، تهران، 1343ش؛ (شرح الفقه الأکبر»، منسوب به ابومنصور ماتریدی، الرسائل البعة فی العقائد، حیدر آباد دکن، 1400ق/1980م: شریف رضی، محمد، حقائق التأویل، به کوشش محمدرضا آل کاشف الغطاء، بیروت، دارالمهاجر؛ شهید اول، محمد، الدروس جستگی، ایران، 1269ق، شهید ثانی، زین الدین الروضة البهیة، تهران، 1309ق؛ شیخ طوسی، محمد، الجمل و العقود)، الرسائل العشر، قم، 1403ق؛ همو، النهایة یروت، 1390ق/1970م؛ شیخ مفید، محمد، المقنعة، قم، 1410قی؛ صاحب جواهر، محمد حسن، جواهر الکلام، به کوشش محمود قوچانی، تهران، 1394ق؛ علامه حلی حسن، مختلف الشیعة، قم، 1415ق؛ غزالی، محمدم، أحیاء علوم الدین، قاهره 1289ق؛ «الفقه الاکبر (1)»، منسوب به ابوحنیفه، ضمن شرح الفقه الاکبر» (نک: هم)؛ فقه الرضا (ع)، مشهد، 1406ق؛ قرآن کریم؛ کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، 1377 قی؛ ماتریدی، محمد، العقیدة، ضمن السیف المشهور میکی، به کوشش مصطفی صائم پرم, استانبول، 1989م؛ ماوردی، علی، الاحکام السلطانیة، به کوشش خالد عبد اللطیف السبع العلمی، بیروت، 1490 تا 1990م؛ هموم أدب الدنیا والدین، به کوشش محمد صباح، بیروت، 1986م؛ محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام به کوشش عبد الحسین محمد علی، نجف، 1389ق/ 1969م؛ نجاشی، أحمد، الرجال به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407ق نیز؛
== منابع ==
ابن اثیر، مبارک، جامع الأصول، به کوشش عبدالقادر ارناؤوط، بیروت 1389ق/1966م


GAS; Laoust, H., «Essai sur les doctrines sociales et politiques d'Ibn Taimiyan, Mélanges de philologie et d'histoire d'IFAO, Cairo, 1939; Modarrossi Tabataba'i, H., An Introduction to Shi: Law, London, 1984; Wensinck, A.J., The Muslim Creed, London, 1965.
ابن اخوه، محمد، معالم القریة، به کوشش روبن لوی، کمبریج 1937م


احمد پاکتچی
ابن ادری، محمد، السرائر، تهران، 1270 ق ابن بطه عکبری، عبید الله ، الا بانة من شریعة الفرق الناجیة، به کوشش رضا بن نعسان معطى، ریاض، 1409ق/1988م


ابن حمزه، محمد. الوسیلة، به کوشش محمد حسون، قم، 1408ق


ابن شهرآشوب محمد، متشابه القرآن و مختلفه، تهران، 1228 ش؛ ابودارود سجستانی، مسائل احمد، به کوشش محمد رشید رضا، بیروت، دارالمعرفه


منبع: https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/4713
أبو الصلاح حلبی، تقی، الکانی، به کوشش رضا استادی، اصفهان، 1403ق
 
أبو عمرو دانی، عثمان، السنن الواردة فی الفتن, نسخه خطی کتابخانه ظاهریه، شه 314 حدیث
 
ابویعلی، محمد، الاحکام السلطانیة، به کوشش محمد حامد فقی، قاهره، 1386ق/ 1966م
 
بحشل اسلم، تاریخ و اسط. به کوشش کورکیس عواد، بغداد، 1387ق/1967 م
 
حر عاملی، محملی، وسائل التبعة، بیروت، 1391ق؛ راوندی، سعید، فقه القرآن، به کوشش احمد حسینی، قم، 1397ق
 
رضاء محمد رشید، تفسیر المنار، بیروت، دار المعرفه
 
سید مرتضی، علی، «مسألة فی العمل مع السلطان»، رسائل الشریف المرتضی، به کوشش احمد حسینی، قم، 1405ق، ج 2
 
سیوری، مقداد، کنز العرفان، به کوشش محمدباقر شریف زاده و محمدباقر بهبودی، تهران، 1343ش
 
«شرح الفقه الأکبر»، منسوب به ابومنصور ماتریدی، الرسائل البعة فی العقائد، حیدر آباد دکن، 1400ق/1980م
 
شریف رضی، محمد، حقائق التأویل، به کوشش محمدرضا آل کاشف الغطاء، بیروت، دارالمهاجر
 
شهید اول، محمد، الدروس جستگی، ایران، 1269ق، شهید ثانی، زین الدین الروضة البهیة، تهران، 1309ق؛ شیخ طوسی، محمد، الجمل و العقود
 
الرسائل العشر، قم، 1403ق؛ همو، النهایة یروت، 1390ق/1970م
 
شیخ مفید، محمد، المقنعة، قم، 1410ق
 
صاحب جواهر، محمد حسن، جواهر الکلام، به کوشش محمود قوچانی، تهران، 1394ق
 
علامه حلی حسن، مختلف الشیعة، قم، 1415ق؛ غزالی، محمدم، أحیاء علوم الدین، قاهره 1289ق
 
«الفقه الاکبر (1)»، منسوب به ابوحنیفه، ضمن شرح الفقه الاکبر»
 
فقه الرضا (ع)، مشهد، 1406ق؛
 
کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، 1377 ق
 
ماتریدی، محمد، العقیدة، ضمن السیف المشهور میکی، به کوشش مصطفی صائم پرم, استانبول، 1989م
 
ماوردی، علی، الاحکام السلطانیة، به کوشش خالد عبد اللطیف السبع العلمی، بیروت، 1490 تا 1990م
 
هموم أدب الدنیا والدین، به کوشش محمد صباح، بیروت، 1986م
 
محقق حلی، جعفر، شرائع الاسلام به کوشش عبد الحسین محمد علی، نجف، 1389ق/ 1969م
 
نجاشی، أحمد، الرجال به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407ق نیز؛
 
== پی‌نوشت ==
 
 
 
<br />
[[رده:مفاهیم]]
[[رده:مفاهیم]]

منوی ناوبری