عمرو بن‌ قرظه‌ انصاری‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}'''عَمرو بن‌ قَرَظَه‌ انصاری،''' از اصحاب [[امام حسین(ع)]] است که در [[کربلا]] در روز [[عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.  
}}'''عَمرو بن‌ قَرَظَه‌ انصاری،''' از اصحاب [[امام حسین(ع)]] است که در [[کربلا]] در روز [[عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.  
==زندگینامه==
==زندگینامه==
عَمرو بن‌ قَرَظَه‌ بن کعب بن عمرو بن عائذ بن زید بن مناة بن ثعلبه بن کعب بن خزرج انصاری خزرجی مدنی کوفی اصالتا اهل مدینه بود ولی در کوفه می‌زیست. پدرش، قرظه انصاری از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) و همچنین از راویان احادیث آن بزرگواران بود. قرظه در غزوات زمان پیامبر(ص) شرکت داشت. او از جمله ده نفری بود که عمر بن خطاب  آنان را به [[کوفه]] فرستاد تا مردم آن خطه را با احکام اسلام آشنا سازند. قرظه در محله انصار شهر کوفه منزلی ساخت و در آن سکونت کرد. سپس در دوران خلافت امام علی (ع) از سوی آن حضرت مناصبی را بر عهده گرفت. گویند او کارگزار خراج آن حضرت در عین‌التمر بود. وی در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان در رکاب امام علی(ع) شرکت فعال داشته و در صفین پرچم‌دار انصار بود. مدتی نیز از طرف امام علی (ع)، حاکم فارس بود و در سال ۵۱ هجری درگذشت.
عَمرو بن‌ قَرَظَه‌ بن کعب بن عمرو بن عائذ بن زید بن مناة بن ثعلبه بن کعب بن خزرج انصاری خزرجی مدنی کوفی اصالتا اهل مدینه بود ولی در کوفه می‌زیست. پدرش، قرظه انصاری از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) و همچنین از راویان احادیث آن بزرگواران بود. قرظه در غزوات زمان پیامبر(ص) شرکت داشت. او از جمله ده نفری بود که عمر بن خطاب  آنان را به [[کوفه]] فرستاد تا مردم آن خطه را با احکام اسلام آشنا سازند. قرظه در محله انصار شهر کوفه منزلی ساخت و در آن سکونت کرد. سپس در دوران خلافت امام علی (ع) از سوی آن حضرت مناصبی را بر عهده گرفت. گویند او کارگزار خراج آن حضرت در عین‌التمر بود. وی در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان در رکاب امام علی(ع) شرکت فعال داشته و در صفین پرچم‌دار انصار بود. مدتی نیز از طرف امام علی (ع)، حاکم فارس بود و در سال 51 هجری درگذشت.


قرظه دو پسر به نام‌های عمرو و زبیر داشت که در [[کربلا]] عمرو در سپاه [[امام حسین (ع)]] و برادرش در سپاه [[عمر بن سعد|عمر بن‌ سعد]] بود. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۳۳۹. </ref>   
قرظه دو پسر به نام‌های عمرو و زبیر داشت که در [[کربلا]] عمرو در سپاه [[امام حسین (ع)]] و برادرش در سپاه [[عمر بن سعد|عمر بن‌ سعد]] بود. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 2000 م.، ج3، ص339. </ref>   
==نقش در واقعه کربلا==
==نقش در واقعه کربلا==
عمرو ششم [[محرم]] وارد کربلا شد و به امام حسین (ع) پیوست. او به‌ همراه [[سعید بن‌ عبدالله حنفی‌|سعید بن عبدالله]] پاسداری و حفاظت از جان امام حسین (ع) را به عهده گرفت و در این راه مورد اصابت چندین چوبه تیر قرار گرفت و مجروح شد. او قبل از اینکه عازم میدان شود، هر تیر و شمشیری که به جانب امام حسین (ع) می‌آمد، به جان می‌خرید.
عمرو ششم [[محرم]] وارد کربلا شد و به امام حسین (ع) پیوست. او به‌ همراه [[سعید بن‌ عبدالله حنفی‌|سعید بن عبدالله]] پاسداری و حفاظت از جان امام حسین (ع) را به عهده گرفت و در این راه مورد اصابت چندین چوبه تیر قرار گرفت و مجروح شد. او قبل از اینکه عازم میدان شود، هر تیر و شمشیری که به جانب امام حسین (ع) می‌آمد، به جان می‌خرید.
خط ۳۲: خط ۳۲:
امام‌ حسین ‌(ع) که‌ می‌دید پی‌درپی‌ ‌برای‌ عمر بن‌ سعد کمک می‌آید و آنان آماده‌ کارزار هستند، عمرو بن‌ قَرَظَه ‌انصاری‌ را برای تعیین وقت مذاکره با پیامی‌ بدین‌ مضمون‌ نزد عمر بن‌ سعد فرستاد که‌ من‌ می‌خواهم‌ چند کلمه‌ای‌ با تو گفت‌وگو نمایم‌. بنابراین‌ شبان‌گاه‌ در محلی‌ بین‌ دو لشکر منتظر تو هستم‌.  
امام‌ حسین ‌(ع) که‌ می‌دید پی‌درپی‌ ‌برای‌ عمر بن‌ سعد کمک می‌آید و آنان آماده‌ کارزار هستند، عمرو بن‌ قَرَظَه ‌انصاری‌ را برای تعیین وقت مذاکره با پیامی‌ بدین‌ مضمون‌ نزد عمر بن‌ سعد فرستاد که‌ من‌ می‌خواهم‌ چند کلمه‌ای‌ با تو گفت‌وگو نمایم‌. بنابراین‌ شبان‌گاه‌ در محلی‌ بین‌ دو لشکر منتظر تو هستم‌.  


عمر بن‌ سعد پذیرفت‌ و شبانه‌ با بیست‌ نفر از همراهان ‌خود حرکت‌ کرد. امام حسین (ع) نیز با بیست‌ نفر از یارانش‌ از جمله عمرو از اردوی‌ خود بیرون‌ آمد. مذاکرات‌ محرمانه‌ بود. لذا امام‌ حسین (ع) از یاران‌ خود خواستند که‌ دورتر بایستند و فقط‌ [[عباس ابن علی(ع)|عباس ‌بن‌ علی]] و [[علی اکبر (ع)|علی‌ اکبر]] در کنار ایشان‌ بودند. ابن‌ سعد نیز به‌ غیر از پسر خود [[حفص بن عمر بن سعد|حفص]]<nowiki/>‌ و یکی‌ از خدمت‌گزارانش‌ به‌ نام‌ [[لاحق]]<nowiki/>‌، دیگران‌ را دور کرد. هر دو، تا پاسی ‌از شب‌ سخن‌ گفتند. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۱۳؛ فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ترجمه موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، به کوشش علی مؤیدی و دیگران. قم: نشر مشرقین، ۱۳۸۱ ش.، ص۴۳۱. </ref>
عمر بن‌ سعد پذیرفت‌ و شبانه‌ با بیست‌ نفر از همراهان ‌خود حرکت‌ کرد. امام حسین (ع) نیز با بیست‌ نفر از یارانش‌ از جمله عمرو از اردوی‌ خود بیرون‌ آمد. مذاکرات‌ محرمانه‌ بود. لذا امام‌ حسین (ع) از یاران‌ خود خواستند که‌ دورتر بایستند و فقط‌ [[عباس ابن علی(ع)|عباس ‌بن‌ علی]] و [[علی اکبر (ع)|علی‌ اکبر]] در کنار ایشان‌ بودند. ابن‌ سعد نیز به‌ غیر از پسر خود [[حفص بن عمر بن سعد|حفص]]<nowiki/>‌ و یکی‌ از خدمت‌گزارانش‌ به‌ نام‌ [[لاحق]]<nowiki/>‌، دیگران‌ را دور کرد. هر دو، تا پاسی ‌از شب‌ سخن‌ گفتند. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 1387 ﻫ ق / 1962 1967 م.، ج5، ص413؛ فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ترجمه موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، به کوشش علی مؤیدی و دیگران. قم: نشر مشرقین، 1381 ش.، ص431. </ref>


امام‌ حسین (ع) فرمودند: «وای‌ بر تو ای‌ پسر سعد! آیا از خدایی‌ که‌ سرانجام‌ به‌ دیدارش‌ خواهی‌ شتافت‌، نمی‌ترسی‌؟ آیا با من‌ می‌جنگی‌ در حالی‌ که‌ می‌دانی‌ من‌ کیستم‌؟ بیا با من‌ همراه‌ شو تا بر [[یزید]] بشوریم‌ و او راسرنگون‌ کنیم. یا اینکه‌ بیا و این‌ لشکر انبوه‌ را واگذار و با من‌ همراه‌ کن‌ که‌ در این‌ صورت‌ به‌ خدا نزدیک‌تر خواهی‌ بود.»
امام‌ حسین (ع) فرمودند: «وای‌ بر تو ای‌ پسر سعد! آیا از خدایی‌ که‌ سرانجام‌ به‌ دیدارش‌ خواهی‌ شتافت‌، نمی‌ترسی‌؟ آیا با من‌ می‌جنگی‌ در حالی‌ که‌ می‌دانی‌ من‌ کیستم‌؟ بیا با من‌ همراه‌ شو تا بر [[یزید]] بشوریم‌ و او راسرنگون‌ کنیم. یا اینکه‌ بیا و این‌ لشکر انبوه‌ را واگذار و با من‌ همراه‌ کن‌ که‌ در این‌ صورت‌ به‌ خدا نزدیک‌تر خواهی‌ بود.»
خط ۴۲: خط ۴۲:
عمر سعد: «دارایی‌ و املاکم‌ را خواهند گرفت‌ و چپاول‌ خواهند کرد.»  
عمر سعد: «دارایی‌ و املاکم‌ را خواهند گرفت‌ و چپاول‌ خواهند کرد.»  


امام حسین(ع): «بهتر از آن‌ را از اموالی‌ که‌ در حجاز دارم‌ به‌ تو خواهم‌ بخشید. حتی‌ بغیبغه <ref>مقتل الحسین المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، ۱۹۷۹ م. ، ص۲۰۵.</ref> را به‌ تو می‌دهم‌.»  
امام حسین(ع): «بهتر از آن‌ را از اموالی‌ که‌ در حجاز دارم‌ به‌ تو خواهم‌ بخشید. حتی‌ بغیبغه <ref>مقتل الحسین المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، 1979 م. ، ص205.</ref> را به‌ تو می‌دهم‌.»  


عمر سعد : «زن‌ و فرزند دارم‌ و درباره‌ آنان بیمناکم.»
عمر سعد : «زن‌ و فرزند دارم‌ و درباره‌ آنان بیمناکم.»


امام حسین(ع): «سلامتی ‌و ایمنی‌ آنان را تضمین‌ می‌کنم‌.» <ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ترجمه موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، به کوشش علی مؤیدی و دیگران. قم: نشر مشرقین، ۱۳۸۱ ش.، ص۴۳۱. </ref>
امام حسین(ع): «سلامتی ‌و ایمنی‌ آنان را تضمین‌ می‌کنم‌.» <ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ترجمه موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، به کوشش علی مؤیدی و دیگران. قم: نشر مشرقین، 1381 ش.، ص431. </ref>


اما عمر نپذیرفت و امام‌ حسین (ع) برخاست و در حالی‌ که‌ می‌فرمود: «پسر سعد! چه‌ می‌پنداری‌؟ دیری‌ نخواهد گذشت‌ که‌ بر بستر خودت‌ کشته‌ می‌شوی‌ و در روز حشر نیز خدا تو را نخواهد آمرزید. من‌ امیدوارم‌ که‌ گندم‌ ری‌ را جز مدت‌ اندکی‌ نخوری‌!»  
اما عمر نپذیرفت و امام‌ حسین (ع) برخاست و در حالی‌ که‌ می‌فرمود: «پسر سعد! چه‌ می‌پنداری‌؟ دیری‌ نخواهد گذشت‌ که‌ بر بستر خودت‌ کشته‌ می‌شوی‌ و در روز حشر نیز خدا تو را نخواهد آمرزید. من‌ امیدوارم‌ که‌ گندم‌ ری‌ را جز مدت‌ اندکی‌ نخوری‌!»  


ابن‌ سعد مسخره‌کنان‌ پاسخ‌ داد: «اگر گندم‌ بهره‌ام‌ نشود، از جو استفاده‌ می‌کنم‌.» <ref>الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م ج۵، ص؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ ﻫ ق. ، ج۱، ص۲۴۵؛ مقتل الحسین المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، ۱۹۷۹ م. ، ص۲۰۵. </ref>
ابن‌ سعد مسخره‌کنان‌ پاسخ‌ داد: «اگر گندم‌ بهره‌ام‌ نشود، از جو استفاده‌ می‌کنم‌.» <ref>الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: 1395 ه ق/ 1975 م ج5، ص؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، 1367 ﻫ ق. ، ج1، ص245؛ مقتل الحسین المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، 1979 م. ، ص205. </ref>
===حضور در نبرد===
===حضور در نبرد===
پس از نماز ظهر عاشورا، عمرو بن قرظه با اذن امام ‌حسین (ع) به‌ میدان‌ شتافت‌ و در حالی‌ که رجز می‌خواند، جنگید و چند نفر را از پای‌ درآورد. <ref name=":0">عبرات المصطفین فی مقتل الحسین (ع)، محمودی، محمدباقر، قم: مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، ۱۴۱۵ ه ق.، ج۲، ص۳۰. </ref> او تعریضا بر عمر بن‌ سعد که خانه و دارایی‌اش را بهانه نپیوستن به امام حسین (ع) کرد، این رجز را ‌خواند که همه هستی‌ام فدای امام حسین (ع) باد: <ref name=":0" />
پس از نماز ظهر عاشورا، عمرو بن قرظه با اذن امام ‌حسین (ع) به‌ میدان‌ شتافت‌ و در حالی‌ که رجز می‌خواند، جنگید و چند نفر را از پای‌ درآورد. <ref name=":0">عبرات المصطفین فی مقتل الحسین (ع)، محمودی، محمدباقر، قم: مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، 1415 ه ق.، ج2، ص30. </ref> او تعریضا بر عمر بن‌ سعد که خانه و دارایی‌اش را بهانه نپیوستن به امام حسین (ع) کرد، این رجز را ‌خواند که همه هستی‌ام فدای امام حسین (ع) باد: <ref name=":0" />
{{شعر}}
{{شعر}}
{{م| قَدْ عَلِمَت‌ْ کتیبَة‌ُ الانصارِ }}
{{م| قَدْ عَلِمَت‌ْ کتیبَة‌ُ الانصارِ }}
خط ۶۹: خط ۶۹:
حضرت‌ فرمودند: «آری‌! سلام‌ مرا به‌ رسول‌ الله (ص) برسان‌ که‌ من‌ نیز به‌ زودی‌ در پیشگاه‌ او حاضر خواهم‌ شد.»
حضرت‌ فرمودند: «آری‌! سلام‌ مرا به‌ رسول‌ الله (ص) برسان‌ که‌ من‌ نیز به‌ زودی‌ در پیشگاه‌ او حاضر خواهم‌ شد.»


عمرو چند لحظه‌ بعد به‌ شهادت ‌رسید. <ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ترجمه موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، به کوشش علی مؤیدی و دیگران. قم: نشر مشرقین، ۱۳۸۱ ش.، ص۴۹۶-۴۹۷. </ref>   
عمرو چند لحظه‌ بعد به‌ شهادت ‌رسید. <ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) ترجمه موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، به کوشش علی مؤیدی و دیگران. قم: نشر مشرقین، 1381 ش.، ص496-497. </ref>   


[[زبیر بن‌ قرظه بن کعب انصاری|زبیر]] فریاد زد و امام‌ حسین (ع)‌ را به‌ گمراه‌ کردن‌ برادرش‌ عمرو متهم‌ کرد. امام‌ حسین (ع) فرمود: «خدا او را هدایت‌ کرده‌ است‌.»  
[[زبیر بن‌ قرظه بن کعب انصاری|زبیر]] فریاد زد و امام‌ حسین (ع)‌ را به‌ گمراه‌ کردن‌ برادرش‌ عمرو متهم‌ کرد. امام‌ حسین (ع) فرمود: «خدا او را هدایت‌ کرده‌ است‌.»  


آن‌ شخص‌ بر امام‌ حسین (ع) حمله‌ آورد که‌ [[نافع‌ بن‌ هلال بجلی|نافع‌ بن‌ هلال]]<nowiki/>‌ با ضربه‌ای او را مجروح ‌کرد. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۹۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۳۴. </ref>  
آن‌ شخص‌ بر امام‌ حسین (ع) حمله‌ آورد که‌ [[نافع‌ بن‌ هلال بجلی|نافع‌ بن‌ هلال]]<nowiki/>‌ با ضربه‌ای او را مجروح ‌کرد. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 2000 م.، ج3، ص192؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 1387 ﻫ ق / 1962 1967 م.، ج5، ص434. </ref>  


در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی این چنین سلام داده شده است: «السَّلامُ عَلَی عَمرِو بنِ قُرَظَةِ اَو قُرطَةِ اَنصاری» <ref>برای تفصیل بیشتر ر.ک : الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران: ۱۳۵۵شج۲، ص۴۴۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۱۳؛ ابصار العین فیانصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش.، ص۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۵؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.، ج۴۵، ص۷۰.</ref>
در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی این چنین سلام داده شده است: «السَّلامُ عَلَی عَمرِو بنِ قُرَظَةِ اَو قُرطَةِ اَنصاری» <ref>برای تفصیل بیشتر ر.ک : الغارات، ثقفی، ابراهیم بن محمد، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران: 1355شج2، ص447؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 1387 ﻫ ق / 1962 1967 م.، ج5، ص413؛ ابصار العین فیانصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1387 ش.، ص92؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. آل ابی‌طالب، ج4، ص105؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، 1362 ش.، ج45، ص70.</ref>
==منبع==
==منبع==


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۴۰۹-۴۱۲.]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 409-412.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۸۵: خط ۸۵:
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای بعد از نماز ظهر]]
[[رده: شهدای بعد از نماز ظهر]]
<references />
[[en:Amr b. Qaraza]]

منوی ناوبری