۹٬۵۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''پرده'''، اصطلاحی در موسیقی ایران و جهان اسلام که در حوزههای زمانی و مکانی مختلف به معنی مرتبط اما متفاوتی در پیوند با سیستم مُدال و نیز ساختار سازهای زهی به کار رفته است. پیشینه تاریخی و ریشه شناختی واژه به پردک یا پرتک در زبان پهلوی باز میگردد.<ref>فرهوشی، 106</ref> | '''پرده'''، اصطلاحی در موسیقی ایران و جهان اسلام که در حوزههای زمانی و مکانی مختلف به معنی مرتبط اما متفاوتی در پیوند با سیستم مُدال و نیز ساختار سازهای زهی به کار رفته است. پیشینه تاریخی و ریشه شناختی واژه به پردک یا پرتک در زبان پهلوی باز میگردد.<ref>فرهوشی، 106</ref> | ||
== پیشینه == | ==پیشینه== | ||
اصطلاح پرده در بسیاری از متون ادبی منظوم و منثور فارسی سدههای 5-7 ق/11-13م در مفهوم مدال و ملودیک، در ترادف با اصطلاحاتی همچون مقام، لحن و راه به کار رفته است. به عنوان مثال، منوچهری دامغانی، عنصر المعالی کیکاووس بن اسکندر، انوری، نظامی عروضی، خاقانی، نظامی گنجوی، فریدالدین عطار نیشابوری، سراج الدین قمری آملی، اوحدالدین کرمانی، محمد عوفی و جلال الدین محمد بلخی در آثار خود اصطلاح موسیقایی پرده را به کار بردهاند و به اسامی پردههای مختلفی همچون راست، مخالف یا مخالف راست، عراق، مخالفک، حسینی، راهوی، اصفهان، ماده، بوسلیک، نوا. نهاوند، زنگوله و عشاق اشاره کردهاند.<ref>نک: پورجوادی، 44-57.</ref> ساختارها و روابط نغمگی پردههایی با همین نامها نیز در بسیاری از رسالات موسیقایی به زبانهای فارسی، عربی و ترکی در تبیین سیستم مدال موسیقی ایران و جهان اسلام در قالب اصطلاحاتی همچون پرده و مقام تشریح شده است؛ اگرچه احتمالا ساختار مدال، ابعاد و روابط نغمگی پردهها با مقامات همنام در گسترههای زمانی و مکانی مختلف دارای تفاوتهایی نیز بوده است. | اصطلاح پرده در بسیاری از متون ادبی منظوم و منثور فارسی سدههای 5-7 ق/11-13م در مفهوم مدال و ملودیک، در ترادف با اصطلاحاتی همچون مقام، لحن و راه به کار رفته است. به عنوان مثال، منوچهری دامغانی، عنصر المعالی کیکاووس بن اسکندر، انوری، نظامی عروضی، خاقانی، نظامی گنجوی، فریدالدین عطار نیشابوری، سراج الدین قمری آملی، اوحدالدین کرمانی، محمد عوفی و جلال الدین محمد بلخی در آثار خود اصطلاح موسیقایی پرده را به کار بردهاند و به اسامی پردههای مختلفی همچون راست، مخالف یا مخالف راست، عراق، مخالفک، حسینی، راهوی، اصفهان، ماده، بوسلیک، نوا. نهاوند، زنگوله و عشاق اشاره کردهاند.<ref>نک: پورجوادی، 44-57.</ref> ساختارها و روابط نغمگی پردههایی با همین نامها نیز در بسیاری از رسالات موسیقایی به زبانهای فارسی، عربی و ترکی در تبیین سیستم مدال موسیقی ایران و جهان اسلام در قالب اصطلاحاتی همچون پرده و مقام تشریح شده است؛ اگرچه احتمالا ساختار مدال، ابعاد و روابط نغمگی پردهها با مقامات همنام در گسترههای زمانی و مکانی مختلف دارای تفاوتهایی نیز بوده است. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در برخی از این رسالات پرده به غیر از این معنی بنیادین در معنای دیگری درباره ساختار سازهای زهی و مترادف با اصطلاح «دستان»، به مفهوم «علاماتی که بر سواعد [= دستههای ساز] آلات ذوات الاوتار [= سازهای زهی] رسم کنند تا بدان بدانند که هر نغمه از کدام جزو از اجزاء وتر خارج شود»<ref>همان، 14- 15.</ref> نیز به کار رفته است. به عنوان مثال، عبد القادر مراغی در شرح سازی به نام «شش تای» میگوید: «گاه بعضی بر ساعد آن پردهها بندند» (جامع...، 199)، یا در توضیح چنگ گفته: «سازی است مشهور... و اوتار [= رشتهها یا سیمهای] آن را بر ریسمانهای مویین بندند؛ چه، ملاوی [پیچکها با گوشیهای] آن ساز آن ریسمانها باشد و آن را پردهها خوانند».<ref>همان، 202.</ref> در رساله «کنز التحف» نیز اصطلاح پرده علاوه بر معنای مدال<ref>ص 91-92، 124- 125.</ref>، در زمینه ساختار سازهای زهی همچون چنگ نیز به کار رفته است.<ref>ص 115.</ref> مراغی همچنین از اصطلاح «سرپرده» ظاهرا در معنای پرده با نغمه اصلی در یک آهنگ با مُد استفاده کرده است<ref>همان، 200.</ref> که قابل قیاس با مفهوم کنونی اصطلاح «شاهد» در موسیقی معاصر ایران است. | در برخی از این رسالات پرده به غیر از این معنی بنیادین در معنای دیگری درباره ساختار سازهای زهی و مترادف با اصطلاح «دستان»، به مفهوم «علاماتی که بر سواعد [= دستههای ساز] آلات ذوات الاوتار [= سازهای زهی] رسم کنند تا بدان بدانند که هر نغمه از کدام جزو از اجزاء وتر خارج شود»<ref>همان، 14- 15.</ref> نیز به کار رفته است. به عنوان مثال، عبد القادر مراغی در شرح سازی به نام «شش تای» میگوید: «گاه بعضی بر ساعد آن پردهها بندند» (جامع...، 199)، یا در توضیح چنگ گفته: «سازی است مشهور... و اوتار [= رشتهها یا سیمهای] آن را بر ریسمانهای مویین بندند؛ چه، ملاوی [پیچکها با گوشیهای] آن ساز آن ریسمانها باشد و آن را پردهها خوانند».<ref>همان، 202.</ref> در رساله «کنز التحف» نیز اصطلاح پرده علاوه بر معنای مدال<ref>ص 91-92، 124- 125.</ref>، در زمینه ساختار سازهای زهی همچون چنگ نیز به کار رفته است.<ref>ص 115.</ref> مراغی همچنین از اصطلاح «سرپرده» ظاهرا در معنای پرده با نغمه اصلی در یک آهنگ با مُد استفاده کرده است<ref>همان، 200.</ref> که قابل قیاس با مفهوم کنونی اصطلاح «شاهد» در موسیقی معاصر ایران است. | ||
== نام گذاری == | ==نام گذاری== | ||
در مجموع با توجه به مصداق محسوس پرده در موسیقی ایرانی، به معنای رشتههایی که برای علامت گذاری محل استخراج نغمات بر روی دسته سازها میبستهاند، اطلاق عنوان پرده به آهنگها یا مدها را میتوان از نمونههای حال و محل به شمار آورد، یعنی به عنوان مثال، پرده عشاق را میتوان محلی دانست که مرکز اصلی گردش نغمات در آهنگ یا مد عشاق محسوب میشود. امروزه نیز موسیقیدانان از تعابیری مشابه استفاده میکنند، به عنوان مثال گفته میشود: فلان آهنگ در پردههای عشاق یا نوا و جز آنهاست. | در مجموع با توجه به مصداق محسوس پرده در موسیقی ایرانی، به معنای رشتههایی که برای علامت گذاری محل استخراج نغمات بر روی دسته سازها میبستهاند، اطلاق عنوان پرده به آهنگها یا مدها را میتوان از نمونههای حال و محل به شمار آورد، یعنی به عنوان مثال، پرده عشاق را میتوان محلی دانست که مرکز اصلی گردش نغمات در آهنگ یا مد عشاق محسوب میشود. امروزه نیز موسیقیدانان از تعابیری مشابه استفاده میکنند، به عنوان مثال گفته میشود: فلان آهنگ در پردههای عشاق یا نوا و جز آنهاست. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==پینوشت== | ==پینوشت== | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:مفاهیم]] | |||
[[رده:هنر]] |