صباحی بیدگلی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
حاجی سلیمان کاشانی معروف به صباحی بیدگلی از شعرای سده‌ی دوازدهم و اوایل سده‌ی سیزدهم هجری و از شعرای دوره‌ی بازگشت ادبی است که به سبک شعرای قدیم شعر می‌سروده است.  
'''حاجی سلیمان کاشانی''' از شعرای سده‌ دوازدهم و اوایل سده‌ سیزدهم هجری و از شعرای دوره‌ی بازگشت ادبی است که به سبک شعرای قدیم شعر می‌سروده است.  


لّص او «صباحی» و از اهالی قریه‌ی بیدگل 12 کیلومتری شمال شرقی کاشان است که در تمام عمر در همین محل اقامت داشت. پدرش در زمان کودکی وی در گذشته و صباحی تحت تربیت مادر خود بزرگ شده است. تحصیلات صباحی معلوم نیست در کجا و در نزد که صورت گرفته است، اما به طور یقین در همان ایّام جوانی به زبان عرب و علوم ادب و احادیث و اخبار و نجوم و ریاضی احاطه داشته و وسعت اطلاع او درین علوم در اشعاری که مؤلف آتشکده در زمان جوانی وی از او ضبط کرده، به خوبی آشکار است. امرار معاشش از طریق زراعت در همان قریه‌ی بیدگل بوده است. از عواید زراعت ثروت و استطاعتی یافته و به زیارت بیت اللّه الحرام توفیق یافته است.
== زندگینامه ==
تخلّص حاج سلیمان کاشانی «صباحی» و از اهالی قریه‌ی بیدگل 12 کیلومتری شمال شرقی کاشان است که در تمام عمر در همین محل اقامت داشت. پدرش در زمان کودکی وی در گذشته و صباحی تحت تربیت مادر خود بزرگ شده است. تحصیلات صباحی معلوم نیست در کجا و در نزد که صورت گرفته است، اما به طور یقین در همان ایّام جوانی به زبان عرب و علوم ادب و احادیث و اخبار و نجوم و ریاضی احاطه داشته و وسعت اطلاع او درین علوم در اشعاری که مؤلف آتشکده در زمان جوانی وی از او ضبط کرده، به خوبی آشکار است. امرار معاشش از طریق زراعت در همان قریه‌ی بیدگل بوده است. از عواید زراعت ثروت و استطاعتی یافته و به زیارت بیت اللّه الحرام توفیق یافته است.  


صباحی در عصر امراء زندیه بوده و با آنان ارتباط داشته و آنها را مدح گفته است. با هاتف اصفهانی و شهاب و آذر بیگدلی معاصر و معاشر بود، بعد از زندیان مدّاح آغا محمد خان قاجار و استاد و ممدوح ملک الشعرا فتحعلی خان صبای کاشانی بود.
صباحی در عصر امراء زندیه بوده و با آنان ارتباط داشته و آنها را مدح گفته است. با هاتف اصفهانی و شهاب و آذر بیگدلی معاصر و معاشر بود، بعد از زندیان مدّاح آغا محمد خان قاجار و استاد و ممدوح ملک الشعرا فتحعلی خان صبای کاشانی بود.
سبک شعر صباحی سبک شعرای عراقی است که خود نیز اهل آنجا بوده است. قصاید وی دارای طرزی خاص و در غزلیات او لطف و سوز و سادگی مخصوص دیده می‌شود.
دیوانش شامل قصاید، ترکیب‌بند، غزلیات، مراثی و رباعیات است. او در مرثیه‌سرایی مهارت خاص داشت. صباحی در رثای حضرت سیّد الشهدا (ع) ترکیب‌بندی به تقلید از محتشم کاشانی دارد که از استادی وی حکایت می‌کند و بر تمام ترکیب بندهایی که بعد از محتشم ساخته شده مزیّت دارد.


وفات او به سال 1207 ه ق می‌باشد و مقبره‌اش در قبرستان غربی بیدگل است. <ref> دیوان صباحی بیدگلی؛ مقدمه با تلخیص. لغت نامه دهخدا ذیل حاجی سلیمان. مجمع الفصحاء؛ ج 5، ص 565. آتشکده آذر؛ ص 388.</ref>
وفات او به سال 1207 ه ق می‌باشد و مقبره‌اش در قبرستان غربی بیدگل است. <ref> دیوان صباحی بیدگلی؛ مقدمه با تلخیص. لغت نامه دهخدا ذیل حاجی سلیمان. مجمع الفصحاء؛ ج 5، ص 565. آتشکده آذر؛ ص 388.</ref>


== آثار ==
سبک شعر صباحی سبک شعرای عراقی است که خود نیز اهل آنجا بوده است. قصاید وی دارای طرزی خاص و در غزلیات او لطف و سوز و سادگی مخصوص دیده می‌شود. دیوانش شامل قصاید، ترکیب‌بند، غزلیات، مراثی و رباعیات است. او در مرثیه‌سرایی مهارت خاص داشت. صباحی در رثای حضرت سیّد الشهدا (ع) ترکیب‌بندی به تقلید از محتشم کاشانی دارد که از استادی وی حکایت می‌کند و بر تمام ترکیب بندهایی که بعد از محتشم ساخته شده مزیّت دارد.


'''ترکیب‌بند: مراثی حضرت ابا عبد اللّه الحسین (ع):'''
== اشعار ==


=== شعر 1 ===
مراثی حضرت ابا عبد اللّه الحسین (ع):


{{شعر}}
'''1'''


{{ب| افتاد شامگه به کنار افق نگون‌|خور <ref> خور: خورشید.</ref> چون سر بریده ازین طشت واژگون <ref>کنایه از آسمان است.</ref> }}
{{شعر}}{{ب| افتاد شامگه به کنار افق نگون‌|خور <ref> خور: خورشید.</ref> چون سر بریده ازین طشت واژگون <ref>کنایه از آسمان است.</ref> }}


{{ب| افکند چرخ مغفر <ref>مغفر: زرهی که زیر کلاه‌خود به سر می‌گذاشته‌اند، کلاه‌خود. جمع آن مغافر است.</ref> زرّین و از شفق‌|در خون کشیده دامن خفتان <ref>خفتان: قسمی جامه‌ی گزآگند که به هنگام جنگ می‌پوشیدند.</ref> نیلگون }}
{{ب| افکند چرخ مغفر <ref>مغفر: زرهی که زیر کلاه‌خود به سر می‌گذاشته‌اند، کلاه‌خود. جمع آن مغافر است.</ref> زرّین و از شفق‌|در خون کشیده دامن خفتان <ref>خفتان: قسمی جامه‌ی گزآگند که به هنگام جنگ می‌پوشیدند.</ref> نیلگون }}
خط ۳۷: خط ۳۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 2 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| افتاد رایت صف پیکار کربلا|لب تشنه صید وادی خونخوار کربلا }}
'''2'''
 
{{ب| افتاد رایت صف پیکار کربلا|لب تشنه صید وادی خونخوار کربلا }}


{{ب| آن روز، روز آل علی تیره شد که تافت‌|چون مهر از سنان، <ref>سنان: سرنیزه، جمع آن اسنه است.</ref> سر سردار کربلا }}
{{ب| آن روز، روز آل علی تیره شد که تافت‌|چون مهر از سنان، <ref>سنان: سرنیزه، جمع آن اسنه است.</ref> سر سردار کربلا }}
خط ۵۹: خط ۵۵:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 3 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| چون شد بساط آل نبی در زمانه طی‌|آمد بهار گلشن دین را زمان دی <ref>چون دوره‌ی پیامبر اکرم (ص) سپری شد، بهار دین به زمستان بدل گشت.</ref> }}
'''3'''
 
{{ب| چون شد بساط آل نبی در زمانه طی‌|آمد بهار گلشن دین را زمان دی <ref>چون دوره‌ی پیامبر اکرم (ص) سپری شد، بهار دین به زمستان بدل گشت.</ref> }}


{{ب| یثرب <ref>یثرب: نام قدیم مدینة الرسول (ص) می‌باشد.</ref> به باد رفت به تعمیر ملک شام‌|بطحا خراب شد به تمنّای ملک ری <ref>ملک ری: اشاره است به وعده و حکمی که ابن زیاد به عمر بن سعد در باب حکومت ری داده بود و بعد جریان حضرت سید الشهدا (ع) پیش آمد. آن وعده را موکول به گرفتن بیعت از آن حضرت کرد و عمر بن سعد شقاوت را بدان حد رساند که به قتل امام حسین (ع) و یاران با وفای آن حضرت و اسارت خانواده و اهل بیت (ع) راضی شد و شقاوت ابدی را به دست آورد و آرزوی ری را به گور برد.</ref> }}
{{ب| یثرب <ref>یثرب: نام قدیم مدینة الرسول (ص) می‌باشد.</ref> به باد رفت به تعمیر ملک شام‌|بطحا خراب شد به تمنّای ملک ری <ref>ملک ری: اشاره است به وعده و حکمی که ابن زیاد به عمر بن سعد در باب حکومت ری داده بود و بعد جریان حضرت سید الشهدا (ع) پیش آمد. آن وعده را موکول به گرفتن بیعت از آن حضرت کرد و عمر بن سعد شقاوت را بدان حد رساند که به قتل امام حسین (ع) و یاران با وفای آن حضرت و اسارت خانواده و اهل بیت (ع) راضی شد و شقاوت ابدی را به دست آورد و آرزوی ری را به گور برد.</ref> }}
خط ۸۰: خط ۷۳:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 4 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| منسوخ شد مگر به جهان ملّت نبی <ref>ملّت: دین، آیین، شریعت.</ref> |یا در جهان نماند کس از امّت نبی؟ }}
'''4'''
 
{{ب| منسوخ شد مگر به جهان ملّت نبی <ref>ملّت: دین، آیین، شریعت.</ref> |یا در جهان نماند کس از امّت نبی؟ }}


{{ب| ما را کشند و یاد کنند از نبی مگر|از امّت نبی نبود ملّت نبی }}
{{ب| ما را کشند و یاد کنند از نبی مگر|از امّت نبی نبود ملّت نبی }}
خط ۱۰۱: خط ۹۱:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 5 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| چون تشنگی عنان ز کف شاه دین گرفت‌|از پشت زین قرار به روی زمین گرفت }}
'''5'''
 
{{ب| چون تشنگی عنان ز کف شاه دین گرفت‌|از پشت زین قرار به روی زمین گرفت }}


{{ب| پس بی‌حیایی، آه که دستش بریده باد|از دست داد دین و سر از شاه دین گرفت }}
{{ب| پس بی‌حیایی، آه که دستش بریده باد|از دست داد دین و سر از شاه دین گرفت }}
خط ۱۲۲: خط ۱۰۹:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 6 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| شد بر سِنان چو سر شاه تاجدار|افگند آسمان به زمین تاج زرنگار }}
'''6'''
 
{{ب| شد بر سِنان چو سر شاه تاجدار|افگند آسمان به زمین تاج زرنگار }}


{{ب| افلاک را ز سیلی غم شد کبود روی‌|آفاق را ز اشک شفق سرخ شد کنار }}
{{ب| افلاک را ز سیلی غم شد کبود روی‌|آفاق را ز اشک شفق سرخ شد کنار }}
خط ۱۴۳: خط ۱۲۷:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 7 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| چون راهشان به معرکه‌ی <ref>معرکه: کارزار، میدان نبرد.</ref> کربلا فتاد|گردون به فکر سوزش روز جزا فتاد }}
'''7'''
 
{{ب| چون راهشان به معرکه‌ی <ref>معرکه: کارزار، میدان نبرد.</ref> کربلا فتاد|گردون به فکر سوزش روز جزا فتاد }}


{{ب| اجزای چرخ منتظم از یکدگر گسیخت‌|اعضای خاک متصل از هم جدا فتاد }}
{{ب| اجزای چرخ منتظم از یکدگر گسیخت‌|اعضای خاک متصل از هم جدا فتاد }}
خط ۱۶۴: خط ۱۴۵:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 8 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| این رفته سر به نیزه‌ی اعدا حسین تست‌|این مانده بر زمین تنِ تنها حسین تست }}
'''8'''
 
{{ب| این رفته سر به نیزه‌ی اعدا حسین تست‌|این مانده بر زمین تنِ تنها حسین تست }}


{{ب| این آهوی حرم که تن پاره‌پاره‌اش‌|در خون کشیده دامن صحرا حسین تست }}
{{ب| این آهوی حرم که تن پاره‌پاره‌اش‌|در خون کشیده دامن صحرا حسین تست }}
خط ۱۸۴: خط ۱۶۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 9 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| کای بانوی بهشت بیا حال ما ببین‌|ما را به صد هزار بلا، مبتلا ببین }}
'''9'''
 
{{ب| کای بانوی بهشت بیا حال ما ببین‌|ما را به صد هزار بلا، مبتلا ببین }}


{{ب| در انتظار وعده‌ی محشر چه مانده‌ای؟|بگذر به ما و شور قیامت به پا ببین }}
{{ب| در انتظار وعده‌ی محشر چه مانده‌ای؟|بگذر به ما و شور قیامت به پا ببین }}
خط ۲۰۵: خط ۱۸۰:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 10 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| کای جان پاک بی‌تو مرا جان به تن دریغ‌|از تیغ ظلم کشته تو و زنده من، دریغ }}
'''10'''
 
{{ب| کای جان پاک بی‌تو مرا جان به تن دریغ‌|از تیغ ظلم کشته تو و زنده من، دریغ }}


{{ب| عریان چراست این تن بی‌سر مگر بود|بر کشتگان آل پیمبر کفن دریغ }}
{{ب| عریان چراست این تن بی‌سر مگر بود|بر کشتگان آل پیمبر کفن دریغ }}
خط ۲۲۶: خط ۱۹۸:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 11 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| چون بیکسان آل نبی دربه‌در شدند|در شهر کوفه ناله‌کنان نوحه‌گر شدند }}
'''11'''
 
{{ب| چون بیکسان آل نبی دربه‌در شدند|در شهر کوفه ناله‌کنان نوحه‌گر شدند }}


{{ب| سرهای سروران همه برنیزه و سنان‌|در پیش روی اهل حرم جلوه‌گر شدند }}
{{ب| سرهای سروران همه برنیزه و سنان‌|در پیش روی اهل حرم جلوه‌گر شدند }}
خط ۲۴۷: خط ۲۱۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 12 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| چون تازه شد مصیبتشان از ورود شام‌|از شهر شام خاست عیان رستخیز عام }}
'''12'''
 
{{ب| چون تازه شد مصیبتشان از ورود شام‌|از شهر شام خاست عیان رستخیز عام }}


{{ب| ناکرده فرق آل علی را ز مشرکان‌|افتاده اهل شهر در اندیشه‌های خام }}
{{ب| ناکرده فرق آل علی را ز مشرکان‌|افتاده اهل شهر در اندیشه‌های خام }}
خط ۲۶۸: خط ۲۳۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 13 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| ترسم دمی که پرسش این ماجرا شود|دامان رحمت از کف مردم رها شود }}
'''13'''
 
{{ب| ترسم دمی که پرسش این ماجرا شود|دامان رحمت از کف مردم رها شود }}


{{ب| ترسم که در شفاعت امّت به روز حشر|خاموش ازین گناه، لب انبیا شود }}
{{ب| ترسم که در شفاعت امّت به روز حشر|خاموش ازین گناه، لب انبیا شود }}
خط ۲۸۹: خط ۲۵۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== شعر 14 ===
{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| یا رب بنای عالم ازین پس خراب باد|افلاک را درنگ و زمین را شتاب باد }}
'''14'''
 
{{ب| یا رب بنای عالم ازین پس خراب باد|افلاک را درنگ و زمین را شتاب باد }}


{{ب| تا روز دادخواهی آل نبی شود|از پیش چشم مرتفع این نه حجاب باد }}
{{ب| تا روز دادخواهی آل نبی شود|از پیش چشم مرتفع این نه حجاب باد }}
خط ۳۱۲: خط ۲۷۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


=== شعر 15 ===
مرثیه حضرت سیٌد الشهدا(ع){{شعر}}


{{شعر}}
'''مرثیه‌ی حضرت سیّد الشّهدا (ع):'''




خط ۳۵۲: خط ۳۱۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


=== شعر 16 ===
مرثیه شهدای کربلا


{{شعر}}
{{شعر}}{{ب| بنمود رخ از جیب افق ماه محرّم‌|یا شعله زد از دل به فلک آه محرّم }}
'''مرثیه‌ی شهدای کربلا:'''
 
{{ب| بنمود رخ از جیب افق ماه محرّم‌|یا شعله زد از دل به فلک آه محرّم }}


{{ب| ایام خوشی در همه‌ی سال مجویید|چون اوّل هرسال بود ماه محرّم }}
{{ب| ایام خوشی در همه‌ی سال مجویید|چون اوّل هرسال بود ماه محرّم }}
خط ۳۷۸: خط ۳۳۷:
==منابع==
==منابع==


دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 844-851.
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 844-851.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۳۸۵: خط ۳۴۴:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران متأخر]]
[[رده:شاعران متأخر]]
<references />
checkuser
۲٬۳۶۳

ویرایش

منوی ناوبری