۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در حدیث نبوی دیگر، آمده است که فردی از بادیه نزد پیامبر (ص) آمد و درخواست باران کرد و افزود که «ما از تو نزد خدا استشفاع میکنیم و از خدا نزد تو». پیامبر (ص) فرمود که روا نیست نزد مخلوقی از خدا استشفاع کردن<ref>ابو داوود، 4 /232؛ بزار، 8 /354؛ طبرانی، ''المعجم الکبیر''، 2 /128؛ ابن ابی عاصم، 1 /252.</ref>؛ اما تلویحاً استشفاع به مخلوق نزد خالق را تأیید کرده است. | در حدیث نبوی دیگر، آمده است که فردی از بادیه نزد پیامبر (ص) آمد و درخواست باران کرد و افزود که «ما از تو نزد خدا استشفاع میکنیم و از خدا نزد تو». پیامبر (ص) فرمود که روا نیست نزد مخلوقی از خدا استشفاع کردن<ref>ابو داوود، 4 /232؛ بزار، 8 /354؛ طبرانی، ''المعجم الکبیر''، 2 /128؛ ابن ابی عاصم، 1 /252.</ref>؛ اما تلویحاً استشفاع به مخلوق نزد خالق را تأیید کرده است. | ||
به سخن خلیفۀ دوم نیز باید اشاره کرد که از توسل به پیامبر (ص) برای استسقاء در زمان حیات آن حضرت، با همین لفظ «توسل» سخن آورده است.<ref>بخاری، 1 /342، 3 /1360؛ ابن سعد، همانجا؛ بیهقی، 3 /352.</ref> گاه نیز از توسل به پیامبر (ص) با تعابیری چون «بحق نبیک» استفاده شده است، بدون آنکه واژۀ توسل به کار رود.<ref>نک: ابونعیم، 3 /121؛ طبرانی، همان، 24 /351.</ref> از جمله در تفسیر آیۀ «فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ...»<ref>بقره/2/37.</ref>، آمده است که ذکر آموخته شده به آدم درخواست بخشش «به حقِ» پیامبر(ص) بوده است.<ref>حاکم، 2 /672؛ طبرانی، ''المعجم الاوسط''، 6 /313.</ref> | به سخن خلیفۀ دوم نیز باید اشاره کرد که از توسل به پیامبر (ص) برای استسقاء در زمان حیات آن حضرت، با همین لفظ «توسل» سخن آورده است.<ref>بخاری، 1 /342، 3 /1360؛ ابن سعد، همانجا؛ بیهقی، 3 /352.</ref> گاه نیز از توسل به پیامبر (ص) با تعابیری چون «بحق نبیک» استفاده شده است، بدون آنکه واژۀ توسل به کار رود.<ref>نک: ابونعیم، 3 /121؛ طبرانی، همان، 24 /351.</ref> از جمله در تفسیر آیۀ «فَتَلَقّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ...»<ref>بقره/2/37.</ref>، آمده است که ذکر آموخته شده به آدم درخواست بخشش «به حقِ» پیامبر (ص) بوده است.<ref>حاکم، 2 /672؛ طبرانی، ''المعجم الاوسط''، 6 /313.</ref> | ||
عالمانی چون ابوالعباس خطیب در ''وسیلة الاسلام بالنبی (ص)''<ref>چ سلیمان صید، بیروت، 1984م.</ref> و شوکانی در ''الدر النضید''<ref>ص 3-8.</ref> به تفصیل به این احادیث برای جواز استشفاع و توسل به پیامبر (ص) تمسک کردهاند، اما برخی چون ابن عبدالسلام بر این باورند که توسل جز به پیامبر (ص) در احادیث تأیید نشده است، ضمن آنکه دربارۀ صحت اخبار در جواز توسل به شخص پیامبر (ص) نیز تردید کرده است.<ref>نک: ص 104 بب؛ شوکانی، 7؛ مبارکفوری، 10/25.</ref> در راستای همین اندیشه است که برخی چون شهابالدین تمیمی هرگونه توسل به جز خدا -حتى به پیامبر(ص)- را ممنوع میشمردند و همین امر موجب شد تا در 725ق/ 1325م وی را از مصر اخراج کنند.<ref>حسینی، 6 /138.</ref> | عالمانی چون ابوالعباس خطیب در ''وسیلة الاسلام بالنبی (ص)''<ref>چ سلیمان صید، بیروت، 1984م.</ref> و شوکانی در ''الدر النضید''<ref>ص 3-8.</ref> به تفصیل به این احادیث برای جواز استشفاع و توسل به پیامبر (ص) تمسک کردهاند، اما برخی چون ابن عبدالسلام بر این باورند که توسل جز به پیامبر (ص) در احادیث تأیید نشده است، ضمن آنکه دربارۀ صحت اخبار در جواز توسل به شخص پیامبر (ص) نیز تردید کرده است.<ref>نک: ص 104 بب؛ شوکانی، 7؛ مبارکفوری، 10/25.</ref> در راستای همین اندیشه است که برخی چون شهابالدین تمیمی هرگونه توسل به جز خدا -حتى به پیامبر(ص)- را ممنوع میشمردند و همین امر موجب شد تا در 725ق/ 1325م وی را از مصر اخراج کنند.<ref>حسینی، 6 /138.</ref> | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
برای توسل گاه مراسم سفره بر پا میکنند. سفرهها نیز به نیت رفع پریشانی، سلامت مسافر، قرض، ناخوشی، زیارت، رفع اختلافات خانوادگی و دیگر حاجات انداخته میشود.<ref>شریعت زاده، ۳۸۹؛ نوبان، ۴۶-۴۹.</ref> برای این سفرهها آدابی مثل خواندن نماز و روضه و اشعاری به قصد توسل وجود دارد.<ref>شکور زاده، ۲۵، ۲۹؛ هدایت، ۵۹-۶۰؛ نفیسی، همانجا.</ref> | برای توسل گاه مراسم سفره بر پا میکنند. سفرهها نیز به نیت رفع پریشانی، سلامت مسافر، قرض، ناخوشی، زیارت، رفع اختلافات خانوادگی و دیگر حاجات انداخته میشود.<ref>شریعت زاده، ۳۸۹؛ نوبان، ۴۶-۴۹.</ref> برای این سفرهها آدابی مثل خواندن نماز و روضه و اشعاری به قصد توسل وجود دارد.<ref>شکور زاده، ۲۵، ۲۹؛ هدایت، ۵۹-۶۰؛ نفیسی، همانجا.</ref> | ||
* | |||
* | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۲۸۸: | خط ۲۸۶: | ||
*Trimingham, S., The Sufi Orders in Islam, Oxford, 1971. | *Trimingham, S., The Sufi Orders in Islam, Oxford, 1971. | ||
== پینوشت == | ==پینوشت== | ||
[[مفاهیم در بین ادیان و مذاهب]] | [[مفاهیم در بین ادیان و مذاهب]] | ||
[[مفاهیم]] [[مفاهیم اسلامی]] | [[مفاهیم]] [[مفاهیم اسلامی]] | ||
<references /> |
ویرایش