روضه خوانی و نوحه خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==مرثیه در لغت و اصطلاح==
==مرثیه در لغت و اصطلاح==
[[پرونده:کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه.jpg|بندانگشتی|کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه <ref>[http://www.karaketab.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%B9%D8%B1/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D9%82%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D9%87-%D9%88-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82%D9%87.html وب سایت کارا کتاب]</ref>]]
مرثیه در لغت به معنی گریستن بر مرده و ذکر خوبی‌های اوست و در اصطلاح، یکی از انواع شعر غنایی با موضوع تأسف و تأثر از مرگ کسی یا از دست رفتن چیزی است. سرودن مرثیه هنگام سوگواری برای درگذشتگان، از روزگاران گذشته در بین ملت‌ها رایج بوده و بخش مهمی از مرثیه‌های شعر فارسی به صورت مشخص در رثای اولیای دین و ائمه شیعه سروده شده است. اولین نمونه‌های مرثیه‌های مذهبی، اشعاری هستند که سنایی غزنوی در کتاب «حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه» درباره شهادت امام حسین (ع) سروده است.  
مرثیه در لغت به معنی گریستن بر مرده و ذکر خوبی‌های اوست و در اصطلاح، یکی از انواع شعر غنایی با موضوع تأسف و تأثر از مرگ کسی یا از دست رفتن چیزی است. سرودن مرثیه هنگام سوگواری برای درگذشتگان، از روزگاران گذشته در بین ملت‌ها رایج بوده و بخش مهمی از مرثیه‌های شعر فارسی به صورت مشخص در رثای اولیای دین و ائمه شیعه سروده شده است. اولین نمونه‌های مرثیه‌های مذهبی، اشعاری هستند که سنایی غزنوی در کتاب «حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه» درباره شهادت امام حسین (ع) سروده است.  


با رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران به روزگار صفویه (1148-907 ه.ق) شعر مذهبی و مرثیه‌سرایی رونقی دیگر گرفت و ترکیب‌بند معروف محتشم کاشانی (996 ه.ق) در این زمان، نام او را در تاریخ ادبیات ایران جاودانه کرد.
با رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران به روزگار صفویه (1148-907 ه.ق) شعر مذهبی و مرثیه‌سرایی رونقی دیگر گرفت و ترکیب‌بند معروف محتشم کاشانی (996 ه.ق) در این زمان، نام او را در تاریخ ادبیات ایران جاودانه کرد.
==نوحه==
==نوحه==
[[پرونده:سوگواری‌ های عاشورایی.jpg|بندانگشتی|سوگواری‌ های عاشورایی <ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/06/27/1831829/%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%90%D9%84-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 خبرگزاری تسنیم]</ref>]]
نوحه نیز نوعی از مرثیه‌های مذهبی است که با آهنگ و لحن خاص در مجالس سوگواری امام حسین (ع) همراه با سینه‌زنی و زنجیرزنی خوانده می‌شود. پیشینه نوحه‌سرایی و نوحه‌خوانی برای شهدای کربلا ملازم پیشینه سوگواری‌های عاشورایی است. از آنجا که مراسم سوگواری با حضور توده‌های مردم و به صورت نمایشی عملی و جمعی انجام می‌شود، خواندن اشعار ساده آهنگین و محزون بهترین وسیله برای برانگیختن احساسات و ایجاد یگانگی و هماهنگی در جمع به شمار می‌رود.  
نوحه نیز نوعی از مرثیه‌های مذهبی است که با آهنگ و لحن خاص در مجالس سوگواری امام حسین (ع) همراه با سینه‌زنی و زنجیرزنی خوانده می‌شود. پیشینه نوحه‌سرایی و نوحه‌خوانی برای شهدای کربلا ملازم پیشینه سوگواری‌های عاشورایی است. از آنجا که مراسم سوگواری با حضور توده‌های مردم و به صورت نمایشی عملی و جمعی انجام می‌شود، خواندن اشعار ساده آهنگین و محزون بهترین وسیله برای برانگیختن احساسات و ایجاد یگانگی و هماهنگی در جمع به شمار می‌رود.  


==روضه‌خوانی==
==روضه‌خوانی==
در مراسم روضه‌خوانی، چه به صورت بخش پایانی سخنرانی و در مقام موعظه و چه به صورت مجلسی مستقل، حوادث کربلا و کیفیت شهادت امام حسین (ع) و یاران او و نیز امامان دیگر به صورتی سوزناک بر اساس مقتل‌ها نقل می‌شود. در شهر کرمان اشخاصی که توانایی مالی یا نذر داشتند، از شب اول تا دهم محرم در صحن خانه روضه‌خوانی برگزار می‌کردند.  
در مراسم روضه‌خوانی، چه به صورت بخش پایانی سخنرانی و در مقام موعظه و چه به صورت مجلسی مستقل، حوادث کربلا و کیفیت شهادت امام حسین (ع) و یاران او و نیز امامان دیگر به صورتی سوزناک بر اساس مقتل‌ها نقل می‌شود. در شهر کرمان اشخاصی که توانایی مالی یا نذر داشتند، از شب اول تا دهم محرم در صحن خانه روضه‌خوانی برگزار می‌کردند.  
[[پرونده:سوگواری‌ های عاشورایی.jpg|بندانگشتی|سوگواری‌ های عاشورایی <ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/06/27/1831829/%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%90%D9%84-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 خبرگزاری تسنیم]</ref>]]
به این ترتیب که منبر چند پله را در صدر خانه قرار می‌دادند و روی آن‌ها را با کناره‌های قالی می‌پوشاندند. برای فضای حیاط نیز به وسیله چادرهای بزرگ مخصوص سفید رنگ که از پارچه ضخیم درست شده بود، سقفی برای در امان ماندن از آفتاب و باران تعبیه می‌شد. با استفاده از چادرهای مخصوص، قسمت مردان از زنان جدا می‌شد. این مجالس به طور معمول پنج تا ده روضه‌خوان و یکی-دو نفر پامنبری‌خوان داشت که پای منبر شروع به خواندن مرثیه و اشعار مذهبی می‌کردند. در دالان خانه هم‌محلی برای روشن کردن شمع آماده می‌کردند که مردم برای نذر و روشن کردن شمع به این محل می‌آمدند و موقع رفتن مقداری خرمای خشک یا نقل پای شمع می‌گذاشتند. این مراسم تا صبح عاشورا ادامه داشت؛ زیرا مردم شب عاشورا نمی‌خوابیدند و از این مجلس به آن مجلس و از این حسینیه به آن حسینیه می‌رفتند. <ref>کازرونی زند، عمار، به روایت از فاطمه عامری، اختیارآباد، کرمان، 1349 و 1353.</ref>
به این ترتیب که منبر چند پله را در صدر خانه قرار می‌دادند و روی آن‌ها را با کناره‌های قالی می‌پوشاندند. برای فضای حیاط نیز به وسیله چادرهای بزرگ مخصوص سفید رنگ که از پارچه ضخیم درست شده بود، سقفی برای در امان ماندن از آفتاب و باران تعبیه می‌شد. با استفاده از چادرهای مخصوص، قسمت مردان از زنان جدا می‌شد. این مجالس به طور معمول پنج تا ده روضه‌خوان و یکی-دو نفر پامنبری‌خوان داشت که پای منبر شروع به خواندن مرثیه و اشعار مذهبی می‌کردند. در دالان خانه هم‌محلی برای روشن کردن شمع آماده می‌کردند که مردم برای نذر و روشن کردن شمع به این محل می‌آمدند و موقع رفتن مقداری خرمای خشک یا نقل پای شمع می‌گذاشتند. این مراسم تا صبح عاشورا ادامه داشت؛ زیرا مردم شب عاشورا نمی‌خوابیدند و از این مجلس به آن مجلس و از این حسینیه به آن حسینیه می‌رفتند. <ref>کازرونی زند، عمار، به روایت از فاطمه عامری، اختیارآباد، کرمان، 1349 و 1353.</ref>


۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری