بستن سقاخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۸۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{ب| عمو به فدای تو شود جان سکینه|بنگر رخ زرد و لب عطشان سکینه}}
{{ب| عمو به فدای تو شود جان سکینه|بنگر رخ زرد و لب عطشان سکینه}}
(افشاری)
(افشاری)
{{زهرا حسینت آمده در کربلا مهمان|آورده همراه خود هفتاد و دو قربانی}}
{{ب|زهرا حسینت آمده در کربلا مهمان|آورده همراه خود هفتاد و دو قربانی}}
(دشتی)
(دشتی)
دسته های سقایی،  
{{پایان شعر}}
دسته های سقایی، هنگام عزاداری همراه با هیئت، مشکی از آب بر دوش جامی بر دست می گرفتند و به یاد لب تشنه شهدای کربلا به عزاداری آب می دادند.
برخی نذر می کردد اگر خداوند به آنان فرزندی عطا کند یا فرزندشان شفا یابد، او را خادم اباعبدالله الحسین (ع) و عضو هیئت سقایان کنند. بنابراین در زمان معین -معمولاً هفت سالگی فرزندشان- مجلسی تدارک می دیدند و از سرپرست هیئت سقایی و سقایان دعوت می کردند تا در ان مجلس شرکت کنند و فرزندشان را کسوت سقایی بپوشانند و در صف خادمان امام حسین (ع) وارد سازند.
سقایان پس از حاضر شدن در مجلس، ابتدا به ستایش خداوند و مدح و منقبت خوانی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) و سپس به ذکر و نوجه سرایی سقایی می پرداختند. در این هنگام کودک را به مجلس می آوردند و به دست سرپرست هیئت می سپردند. طبقی را هم که یک دست لباس سقایی در آن بود و در کنار آن ظرفی از گلاب و شیرینی قرار داشت، کنار سرپرست هیئت می گذاشتند و از او می خواستند فرزندشان را به کسوت سقایی امام حسین (ع) درآورد. او نیز قصیده زیر را که مخصوص سقا کردن افراد و پوشاندن لباس سقایی به قامت آن ها بود، با همراهی سقایان می خواند و لباس یا وسایل سقایی (کلاه ترمه، کشکول و ...) را به کودک می پوشاند.




۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری