۶٬۰۷۷
ویرایش
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
در همین اثنا امام حسین (ع) نامهای برای اهل کوفه و چهرههای سرشناس شهر مانند سلیمان بن صُرَد خُزاعی، مُسَیب بن نجبه و رَفاعة بن شَدّاد نوشت و توسط فرستاده دیگری به نام قَیس بن مُسَهَّر صَیداوی به سوی کوفه ارسال فرمود.<ref>- ارشاد، ج2، ص71؛ انساب الاشراف، ج3، ص378؛ الاخبار الطوال، ص245.</ref> | در همین اثنا امام حسین (ع) نامهای برای اهل کوفه و چهرههای سرشناس شهر مانند سلیمان بن صُرَد خُزاعی، مُسَیب بن نجبه و رَفاعة بن شَدّاد نوشت و توسط فرستاده دیگری به نام قَیس بن مُسَهَّر صَیداوی به سوی کوفه ارسال فرمود.<ref>- ارشاد، ج2، ص71؛ انساب الاشراف، ج3، ص378؛ الاخبار الطوال، ص245.</ref> | ||
==گفتوگوی عبیدالله و قیس== | ==گفتوگوی عبیدالله و قیس== | ||
هنگامی که قیس به قادسیه رسید، توسط حُصَین بن نُمَیر بازداشت شد. حُصَین دستور تفتیش او را صادر نمود.<ref>- ارشاد، ج2، ص71.</ref> قیس بیدرنگ نامه را درآورد و پارهپاره کرد. حصین او را نزد عبیدالله فرستاد. بین عبیدالله و قیس سؤال و جوابی صورت گرفت که گویای روح پر صلابت قیس | هنگامی که قیس به قادسیه رسید، توسط حُصَین بن نُمَیر بازداشت شد. حُصَین دستور تفتیش او را صادر نمود.<ref>- ارشاد، ج2، ص71.</ref> قیس بیدرنگ نامه را درآورد و پارهپاره کرد. حصین او را نزد عبیدالله فرستاد. بین عبیدالله و قیس سؤال و جوابی صورت گرفت که گویای روح پر صلابت قیس است: | ||
- تو کیستی؟ | - تو کیستی؟ | ||
- من از شیعیان امام علی (ع) و فرزندش امام حسین (ع) | - من از شیعیان امام علی (ع) و فرزندش امام حسین (ع) هستم. | ||
- چرا نامه را پاره کردی؟ | - چرا نامه را پاره کردی؟ | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
- این نامه را امام حسین (ع) برای عدهای از مردم کوفه مرقوم فرموده بود که من اسامی ایشان را نمیدانم. | - این نامه را امام حسین (ع) برای عدهای از مردم کوفه مرقوم فرموده بود که من اسامی ایشان را نمیدانم. | ||
عبیدالله بن زیاد خشمگینانه او را تهدید کرد که به خدا قسم هرگز از چنگ من رهایی نخواهی یافت مگر این که نام آن افراد را بگویی و یا آن که بر فراز منبر آشکارا بر حسین و پدر و برادرش دشنام دهی. در غیر این صورت تو را خواهم کشت. قیس که این پیشنهاد را فرصت خوبی برای رساندن پیام امام به کوفیان میدید، بیدرنگ پیشنهاد عبیدالله بن زیاد را پذیرفت. | |||
- بر منبر میروم و حسین را تکذیب میکنم. | - بر منبر میروم و حسین را تکذیب میکنم. | ||
==سخنان قیس با مردم کوفه== | ==سخنان قیس با مردم کوفه== | ||
بدینگونه قیس بر بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنا به درگاه خداوند و درود بر پیامبر عظیمالشأن اسلام از امام حسین (ع) و پدر بزرگوارش به نیکی یاد نمود و بر عبیدالله و پدرش و همه گردنکشان و خودکامگان اموی نفرین فرستاد و گفت: مردم! امام حسین (ع) بهترین خلق خداست و پسر دختر پیامبر (ص) است و من فرستاده اویم. درمنطقه حاجر (حاجز) از او جدا شدم. او را اجابت کنید و به او بپیوندید و ندایش را لبیک گویید.<ref>- وقعة الطف، ص160؛ انساب الاشراف، ج3، ص378؛ ارشاد، ج2، ص71.</ref> | بدینگونه قیس بر بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنا به درگاه خداوند و درود بر پیامبر عظیمالشأن اسلام از امام حسین (ع) و پدر بزرگوارش به نیکی یاد نمود و بر عبیدالله و پدرش و همه گردنکشان و خودکامگان اموی نفرین فرستاد و گفت: مردم! امام حسین (ع) بهترین خلق خداست و پسر دختر پیامبر (ص) است و من فرستاده اویم. درمنطقه حاجر (حاجز) از او جدا شدم. او را اجابت کنید و به او بپیوندید و ندایش را لبیک گویید.<ref>- وقعة الطف، ص160؛ انساب الاشراف، ج3، ص378؛ ارشاد، ج2، ص71.</ref> |